آقا سید محمد، مواظب این پوست موز زیر پایتان باشید!

همه چیز از آن جا شروع شد که سید قصه ما به جای کسره، فتحه گذاشت و گفت :تَکرار می‌کنم، تَکرار کرد، مردم هم پشت سرش آمدند. به تمام نفرات آن لیست مورد اشاره رای دادند، اما شاید نتیجه خاصی حاصل نشد، سید محمد خاتمی که روزگاری برایش جشن می‌گرفتند و مردی با عبای شکلاتی نام گذاشته بودنش، بعدتر در رفتاری نوسانی هر بار با هر انتخاباتی، شکل تازه‌ای از خودش را نشان داد. او بی‌گمان و بدون هیچ غرض و مرضی، موفق‌ترین رئیس‌جمهور بعد از انقلاب بوده (البته در باب متغیرهای اقتصادی)، شاخص‌های اقتصادی دولت او را دولت‌های بعدی حتی نتوانستند نزدیک شوند. اما دشواری از جایی شروع شد که او بیرون نشسته بود و دقیقا نمی‌دانست با خودِ بعد ریاست جمهوری‌اش چه کند؟! روزی در سال ۸۸ فرمان حمایت از میرحسین موسوی را داد، خب درست هم سنجیده بودند، میرحسین شانس رای‌آوری بالایی داشت و محبوبیتش هم کم نبود، اما خب مسیر کشور به سمت دیگری رفت.

آقا سید محمد، مواظب این پوست موز زیر پایتان باشید!

بعدتر سعی اصلاح‌طلبان به سمت روحانی رفت، آن‌ها گزینه ایده‌آل نداشتند، به گزینه حداقلی رسیدند، روحانی در نهایت آن چه که باید نشد، اینجا بخشی از اعتبار و محبوبیت خاتمی از دست رفت، اما آن روز که در دماوند پای صندوق رای رفت، قمار بزرگی برای او بود، او به اندازه طبقه‌ای که حامی‌اش بودند پیش نرفت، همپای آن‌ها نشد، عقب‌تر از مردمش ایستاد و از آن جا به بعد رفته رفته سیر نزولی محبوبیت او شروع شد. فراموش نکنید که او خاص‌ترین رئیس جمهور این سال‌ها بوده، اما حالا از او چه مانده؟

تقریبا یکی دو ماه پیش بود که ویسی از او منتشر شد مبنی بر تحریم انتخابات مجلس، ویسی که گفتند لو رفته بوده و کلی اکانت توئیتری هم برایش غش و ضعف کردند، حالا اما خاتمی تغییر تاکتیک داده، دیشب از پزشکیان حمایت کرد، حمایت از پزشکیان البته که ایرادی ندارد، اما آیا پزشکیان توانایی این را دارد که حتی سایه‌ای از دولت خاتمی را تکرار کند؟ این شاید ته مانده کاریزمای خاتمی باشد که خرج پزشکیان می‌شود، به هر حال بخش‌های قابل توجهی از مردم میل به مشارکت در انتخابات دارند و شاید نباید به آن‌ها سیگنالی داد که فراتر از توانایی‌ها باشد، بعدتر اگر یاسی ایجاد شود، چه بایدکرد؟ شور و شوق مشارکت در انتخابات را باید با واقع‌گرایی ترکیب کرد، این همان چیزی‌ست که رهبر انقلاب هم در فرم‌های گوناگون آن را متذکر شده است. به هر این یک تیغ دولبه برای خاتمی است؛ پزشکیان ببرد و نتواند تغییری ایجاد کند، آن وقت خاتمی چه دارد که بگوید؟ او که این بار به وجدان و شرف حواله داده تَکرار نکرده، برای فردای احتمالا ناکام پزشکیان چه دارد که بگوید؟ اگر پزشکیان ببازد هم که تکلیف روشن است، این یعنی این که او حتی در اندازه تحریک آن جامعه هواداری‌اش هم دیگر تاثیرگذار نیست، خاتمی یا از جمعه تمام می‌شود، یا از اولین روزی که وعده‌های پزشکیان محقق نشده. قمار سنگینی‌ست سید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا