صالحی امیری: یکسان سازی در ایران قابل تحقق نیست

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با اشاره به این که هیچ کس موفق به پیاده سازی طرح یکسان سازی در جامعه نشده است، تصریح کرد: تحقق یکسان سازی در ایران غیرممکن است.

سیدرضا صالحی امیری در نخستین همایش شورای هماهنگی روابط عمومی نهادهای اجرایی کشور در دولت وفاق ملی با اشاره به اینکه ما در سرزمینی با تاریخ تمدن های بزرگ زندگی می کنیم، اظهار داشت: اجرای یکسان سازی در ایران غیرعملی است و تا به حال هیچ کس موفق نشده این پروژه را به سرانجام برساند، از دوران پهلوی تا بعد از آن؛ پهلوی اول بر این تصور بود که با انتقال آذری ها به خراسان شمالی می تواند مسأله امنیتی کشور را حل کند یا با ممنوعیت پوشیدن لباس کردی در مجلس و به اجبار صحبت کردن به زبان فارسی از گویش های محلی، به یکنواختی جامعه دست یابد و مشکلات را پشت سر گذارد.

وی در ادامه گفت: در کجا مانند کانادا و استرالیا و سایر کشورهای جهان می توان دید که بیش از ۲۰۰ ملیت، نژاد و مذهب در کنار یکدیگر زندگی می کنند و هیچ مشکلی وجود ندارد؟ این موضوع نشان می دهد که میان انسجام و تکثر ارتباط مستقیمی وجود دارد. وحدت در جامعه ای شکل می گیرد که در آن تکثر به رسمیت شناخته شود؛ وگرنه انسجام می تواند مصنوعی باشد و با زور و سرنیزه و زندان اداره شود؛ در حالی که انسجامی واقعی به تنوع باورها و ارزش ها نیاز دارد.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ادامه داد: من به شدت نگران این هستم که نتوانسته ایم مفهوم ایران دوستی، وطن دوستی و تعلق به این سرزمین را به درستی منتقل کنیم، و موج مهاجرت های اخیر بسیار هشداردهنده است و نشان دهنده تضعیف حس وطن پرستی و هویت خواهی در ماست.

صالحی امیری بر اهمیت ساخت و تقویت حس وطن دوستی در نسل جدید تأکید کرد و گفت: نظام آموزش و پرورش نتوانست این نسل را قانع کند که سرزمینشان مکانی پر از افتخار و شگفتی است. همچنین دانشگاه ها نیز نتوانستند به جوانان ما بیاموزند که آن ها در سرزمینی زندگی می کنند که دنیا به آن حسرت می برد. جغرافیایی که ۴۰ هزار اثر فرهنگی در آن ثبت ملی شده، و ۲۸ اثر نیز در یونسکو به ثبت رسیده است. هیچ کشوری در دنیا به این اندازه ظرفیت های پنهان فرهنگی ندارد و این تنها مختص ایران است؛ به همین دلیل ایران نماد مقاومت فرهنگی به شمار می آید.

وی در ادامه به گفتمان ها در دوره های پس از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در چهار دهه گذشته، گفتمان های متفاوتی بر کشور حاکم بوده است. در دهه ابتدایی پس از انقلاب، به عنوان دوران پرورش گفتمان ها شناخته می شود؛ این دهه، گفتمان حاکم و ارزش ها بود. دهه ای که شاهد جنگ و ایثارگری بودیم. در این مدت، وجود بزرگ نامی چون امام خمینی(ره) بالای سر ما همچون یک چتر حفاظت کننده عمل می کرد؛ همه ما احساس می کردیم در دامان و ظرفیتی به نام امام زندگی می کنیم، زیرا ایشان نه تنها حیات و و الهام بخش ما بودند بلکه مسیری را برای زندگی برای ما ترسیم کردند.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تأکید بر اینکه در دهه بعدی، ضرورت توسعه اقتصادی احساس می شد، خاطرنشان کرد: برای این توسعه، نیاز به تعریف دوباره روابط خود با جهان و بهره گیری از منابع خارجی داشتیم.

صالحی امیری با اشاره به زندگی سیاسی در دهه سوم پس از انقلاب، گفت: در این دهه، وارد گفتمان توسعه سیاسی شدیم. در این دو دهه، باور بر این بود که تا زمانیکه توسعه و آزادی سیاسی ایجاد نشود و نهادهای مدنی شکل نگیرد، قدرت در متن اجتماعی معنا نخواهد داشت و قدرت حاکمیت نمی تواند به طور واقعی از قدرت مردم نشأت بگیرد. در این نظریه قدرت خدا و مرجع قدرت، مردم هستند و حاکمیت باید مشروعیت و مقبولیت خود را از اراده مردم بگیرد.

وی به دهه چهارم پس از انقلاب اشاره کرد و اظهار داشت: در این دهه به گفتمان آقای احمدی نژاد ورود پیدا کردیم، و هر چه تلاش کردم نتوانستم ادبیات مختص این دوره را استخراج کنم. خودشان عنوان می کردند که عدالت محور گفتمان آن هاست، اما تمامی شاخص ها نشان دهنده عدم تحقق عدالت هستند؛ در این دوره، ادبیات گفتاردرمانی رایج بود و نتوانستیم یک گفتمان مشخص از این دوران استخراج کنیم. درحالی که آقایان این گفتمان را عدالت نامیدند، برداشت من از آن ادبیات بر مبنای بی گفتمانی است. دورانی که تنها به شخصیت ها توجه می شد و ما فاقد هویت اجتماعی و سیاسی مشخصی بودیم.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی افزود: در دوران آقای روحانی، دوره اعتدال تلقی می شود. ایشان عقیده داشتند که کشور باید از درگیری ها عبور کند و به سوی اعتدال در سیاست، اقتصاد و فرهنگ حرکت کند. این دوره توجه ویژه ای به توسعه روابط با جهان، حل مناقشات سیاسی و رشد اقتصادی داشته است.

صالحی امیری همچنین گفتمان دوران شهید رئیسی را ادبیاتی مردمی عنوان کرد و اضافه کرد: این دوره نیازمند بررسی و شناخت دقیق تری است و من نتوانستم تحلیلی در مورد آن بنویسم.

وی در اشاره به گفتمان «وفاق» که توسط آقای پزشکیان مطرح شده است، گفت: این گفتمان می تواند چتر وسیعی برای ملت باشد. گفتمان «وفاق» به معنای این است که تمام تفکرات و نهادهای مدنی و دیدگاه های مختلف اعم از اقلیت ها تا قومیت ها می توانند زیر یک چتر همزیستی کنند. این گفتمان سعی در احیای هویت ملی ایران بزرگ و عبور از دوگانه سازی های کاذب دارد.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همچنین در مورد جایگاه و تثبیت مفهوم «وفاق» در جامعه توضیح داد: هنوز ابعاد این گفتمان به خوبی تبیین نشده است؛ لذا هر کسی حق نقد آن را دارد. ما باعث پراکندگی نظری در درک گفتمان وفاق در جامعه شده ایم. همه باید در راستای حل مسائل کلان در فضای بین المللی تلاش کنیم؛ وگرنه یک ملت دچار تفرقه گفتمانی نمی تواند به اهداف خود نائل شود. اما بر اساس گفت وگوهایی که با دکتر پزشکیان داشتم، دریافتیم که ما درگیر مسائل خرد شده ایم و در طول این چهل سال در این مسائل کم اهمیت، عقب مانده ایم. باید از مشکلات پیش پا افتاده فراتر رفته و بپذیریم که در یک جامعه، همه افراد نمی توانند شبیه به هم صحبت کنند و لباس بپوشند.

صالحی امیری با تاکید بر اینکه ایران در طول این سال ها، از زمان حمله مغول تا جنگ تحمیلی با قاطعیت و استحکام ایستادگی کرده است، مطرح کرد: چون ایرانی و ایران به این سرزمین تعلق دارد. ما از موضوعات مختلف سخن می گوییم به جز ایران. در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، رسالت خود را دفاع از ابتناء ایران تعریف کرده ایم تا جهان امروز و جامعه را با ظرفیت های بزرگ ایران آشنا کنیم.

وی با تأکید بر اینکه ایران تنها با سخنرانی و بنر حفظ نمی شود، بلکه باید هویت واقعی این سرزمین مورد توجه قرار گیرد، یادآور شد: زبان فارسی عامل حفظ ایران بوده است. بسیاری از زبان ها در طول تاریخ با بحران روبه رو شدند، اما زبان فارسی با قدرت و استقامت ایستادگی کرده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیان کرد: با ورود اسلام به این دیار، مردم چون موحد بودند آن را قبول کردند، و فرهنگ ایرانی به اندازه ای گسترده است که یکپارچگی خود را حفظ کرده و اسلام را نیز در خود جذب کرد.

در پایان، صالحی امیری با یادآوری اینکه بزرگان تاریخ ما ایران را حفظ کرده اند و اکنون این مسئولیت به ما سپرده شده، افزود: در نوشته های خود بیشتر بر مفهوم ایران تمرکز کنید و با نسل جوان و نوجوان ارتباط برقرار کنید تا آن ها را به عشق این سرزمین علاقه مند کنید. اگر جوانی پای به فرودگاه می گذارد، باید چشمانش پر از اشک باشد. ترک این کشور باید غم انگیز باشد، نه اینکه عده ای در صف بایستند و بگویند که می خواهند از این سرزمین بروند؛ این ناشی از عدم کارایی و ناتوانی مدیران ما در ۴۰ سال گذشته است که به درستی نتوانسته اند ایران را شایسته ملت به دیگران بشناسانند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا