هاشمی طبا: کشور با رویکرد “من بمیرم تو بمیری” مدیریت می‌شود/ وفاق نیز همان “من بمیرم تو بمیری” است/ اگر از طرح‌های توسعه فیلم کمدی بسازند، اسکار می‌برد!

مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق اظهار داشت: اما مشاهده می‌شود که برخی از فعالیت‌ها فریب زمان را می‌زنند، برخی دیگر به اجرای سیاست‌های نادرست دچار می‌شوند و عده‌ای نیز با بی‌اعتنایی به واقعیت‌ها به روش «من بمیرم تو بمیری» روی می‌آورند و به نظر می‌رسد که در دل خود به این مسئله اعتقاد دارند که چاره‌ای جز این وجود ندارد؛ در نتیجه به این استراتژی روی می‌آورند.

برای نمونه باید توجه داشت که دو یا سه سال سازمان برنامه، مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت بر روی یک برنامه پنج‌ساله مشغول به کار هستند، سپس یک رئیس‌جمهور اعلام می‌کند که آن را باطل کرده‌ام، دیگری می‌گوید کنار گذاشته‌ایم و یکی دیگر می‌گوید که باید 200 میلیارد دلار بدهید تا محقق شود. اگر این داستان را به یک فیلم کمدی تبدیل کنند، قطعاً برنده اسکار خواهد شد. آیا واقعاً این همه افراد بیکار بودند که برنامه‌ای تدوین کنند؟ آیا سرنوشت برنامه‌های توسعه چهارم، پنجم و ششم را فراموش کرده بودند؟ و در این هنگام می‌گوییم که هوش ایرانیان در دنیا مثال‌زدنی است! شاید هم به‌دلیل نادرست بودن محتوای برنامه هفتم، اقدامی برای اجرای آن نمی‌شود، برای مثال تصریح شده که در مدت پنج سال آینده باید سالانه سه میلیون خودرو بنزینی تولید شود. آیا تدبیری برای تامین بنزین و مسائل مرتبط با آن اندیشیده شده است؟

به حادثه شوم قتل الهه حسین‌نژاد توجه کنید. پس از این حادثه، وزیر کشور اعلام می‌کند که به وضع حمل و نقل رسیدگی خواهد کرد. خوش به حالش! مگر موضوع حمل و نقل در ایران و تهران یک شبه به وجود آمده است؟ قبل از انقلاب هیچ خودروی شخصی حق نداشت مسافرکشی کند. حال با بی توجهی نسبت به حمل و نقل عمومی، استفاده از خودروهای شخصی به خصوص برای کارهای عبوری به یک کسب و کار تبدیل شده است. حال وزیر کشور چه نقاط ضعفی را می‌خواهد بیان کند؟ ایشان که سال‌ها در سمت مدیریت پلیس راهور بوده‌اند، آیا از وضعیت ناهنجار حمل و نقل عمومی در تهران بی‌خبر هستند؟ آیا وسایل نقلیه عمومی، به ویژه ون‌های سبزرنگ کوچک و با وضع نامناسب، شایسته مردم هستند؟ تمام این موارد برای هر فردی مشاهده‌پذیر است. حتماً به مسافرکش‌ها خواهند گفت من بمیرم، تو بمیری و به فکر رعایت حال مردم باشید. در حالی که ون‌های مسافرکش نمی‌توانند شرایط خود را تغییر دهند.

و اما درباره ناترازی برق چه نظری دارید؟ در دو دهه اخیر، مسئولان به جای تامین تولید برق لازم، امیدشان به نیروگاه اتمی بود و در دل خود این‌گونه می‌اندیشیدند: «من بمیرم تو بمیری» نکند قهر کنی! اکنون هم ابتدا به مردم می‌گویند «من بمیرم تو بمیری» کم مصرف کنید و سپس برق کارخانه‌ها را قطع می‌کنند، به طوری که اکنون کارخانه‌ها هفته‌ای دو روز تعطیل می‌شوند و قیمت سیمان به دلیل تلاش برای چاره‌جویی در مسکن افزایش یافته است. آیا می‌دانید تعطیلی کارخانه‌ها چه خسارت‌های مالی و معنوی به همراه دارد؟ اگر واقعاً عزم جزم برای صرفه‌جویی وجود داشت، به تمامی مصرف‌کنندگان خانگی، تجاری و صنعتی که بالاتر از یک حد مشخص مصرف می‌کنند، اعلام می‌شد که مثلاً باید 25 درصد از میزان مصرف خود بکاهند، وگرنه با جریمه یا قطع خدمات مواجه می‌شوند. در این صورت، همه مصرف‌کنندگان به فکر صرفه‌جویی می‌افتادند و کارخانه‌ها به جای تعطیلی به دنبال راهکارهایی برای صرفه‌جویی می‌گشتند و بدین ترتیب نوعی اندیشه‌ورزی به وجود می‌آمد. اما به جای آن، ما با توسل به «من بمیرم تو بمیری» سعی در حل مشکلات داریم که در نتیجه آن خاموشی‌ها پیش می‌آید.

یا درباره قاچاق نگاه کنید. ما به شکل مکرر به عوامل این پدیده می‌گوییم: «من بمیرم تو بمیری» قاچاق نکنید! و به پنج میلیون خودرو در تهران می‌گوییم: «من بمیرم تو بمیری» آلودگی هوا ایجاد نکنید و هیچ راه حلی به نظر نمی‌رسد.

اصلاً چرا دور برویم. دولت ما بر پایه اصول «من بمیرم تو بمیری» که به نام وفاق ملی نامگذاری شده است، شکل گرفته است. به دور از واقعیت نیست اگر بگوییم که برخی از اعضای دولت به جای پیاده‌سازی دستورات رئیس‌جمهور، در جلسات شبانه عوامل را دریافت می‌کنند. حالا رئیس دولت در درون کابینه می‌گوید «من بمیرم تو بمیری»، یک موضوع را حل کنید. لازم به ذکر است که وفاق به معنای شرکت سهامی نیست، بلکه به معنای پذیرش اصول و سیاست‌ها و اقدام در راستای آنهاست.

در موضوع مسکن به جای چاره‌اندیشی برای حل بحران، به سازندگان التماس می‌کنیم. نتیجه این است که به جای ساخت خانه‌های با نیاز واقعی، آپارتمان‌های لوکس در برج‌های چند طبقه بنا می‌شوند و به‌جای صد واحد مسکونی صد متری، یک واحد هزار متری به جامعه ارائه می‌شود و به هیچ وجه این ضرر و زیان اجتماعی به حساب نمی‌آید.

در پایان، این نوع تسلیم و نداشتن سیاست‌گذاری درست و ناکارآمدی‌ها همه به فراموشی سپرده می‌شود و در بسیاری از موارد با رویه «من بمیرم تو بمیری» مسائل به کل کنار گذاشته می‌شود، اما نتیجه این اوضاع نه‌تنها به ضرر مردم خواهد بود، بلکه به نظام جمهوری اسلامی آسیب وارد می‌کند و تداوم این روند سراشیبی را با شدت بیشتری ادامه می‌دهد.

21302

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا