پزشکان، لابیاپلاستی را به عنوان یک پروسه متداول میشناسند/ نقش رسانه در شکلدهی به استانداردهای زیبایی اندام جنسی/ «آیا نارضایتی جنسی، در ریشه طلاقهاست؟ این ادعا بیاساس است»

الهه جعفرزاده: در سالهای اخیر، تعداد مداخلات پزشکی بهمنظور زیبایی به طرز چشمگیری افزایش یافته و پزشکان در تمامی بخشهای بدن برنامههایی برای زیبا کردن دارند؛ اما «لابیاپلاستی» به عنوان رایجترین عمل در حوزه جنسی زنانه، ویژگیهایی خاص دارد؛ چرا که اندام جنسی زنانه برخلاف اندامهای دیگر، مورد قضاوت و نظارت اجتماعی قرار نمیگیرد و به همین دلیل، تفاوت آن با سایر عملهای زیبایی بیشتر نمایان میشود.
نتایج یک مطالعه جهانی در سال ۲۰۰۸ میلادی نشان میدهد که ۳۲ درصد از زنان صرفاً با هدف بهبود کارکرد، ۳۱ درصد به دنبال همزمانی کارکرد و زیبایی و ۳۷ درصد دیگر تنها به خاطر زیبایی، اقدام به این عمل کردهاند.
همچنین، تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۱ منتشر شدند، نشان دادند که حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد بیماران از نتایج لابیاپلاستی رضایت داشتهاند. خطرات این عمل شامل باقی ماندن دائمی زخم، عفونت، خونریزی، سوزش، آسیب به اعصاب و تغییر در حساسیت است. طبق قوانین استرالیا، بیمارستانهای دولتی لازم است قبل از اقدام به لابیاپلاستی، اطلاعات لازم را درباره انواع مختلف اشکال طبیعی لابیا به متقاضیان ارائه دهند.
در همین راستا، به تازگی نشستی درباره بررسی علل و پیشزمینههای اجتماعی جراحیهای اندام جنسی زنانه (لابیاپلاستی) در تهران برگزار شد. سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس، در این نشست به ایدئالسازی تصویر اندام جنسی زنانه به واسطه رسانهها و تبلیغات اشاره کرد و گفت: «تصور زیباییشناختی از اندام جنسی زنانه براساس آنچه در رسانهها، کتابهای پزشکی و فیلمهای پورن میبینیم، به شدت اغراقآمیز است. این نمایش تصویری از اندام جنسی زنانه در رسانهها، نوعی «غیبت» و «نا invisibility» را به همراه دارد. همانطور که فروید به تحلیل هویت جنسی زنان و جنسیت زنانه متکی بر فقدان اندام جنسی مردانه میپرداخت، امروزه نیز مفهوم زنانگی با فقدان، به معنای واقعی کلمه، گره خورده است. چنین نگاهی مینیمالیستی به اندام زنانه در تضاد با اندام جنسی مردانه ظاهر میشود.»
تصور ایدهآل از اندام جنسی زنانه چیست؟
کاظمی در اشاره به وجود نگاه نژادپرستانه در فرآیند ایدهالسازی اندام جنسی زنانه، بیان میکند: «قبلاً، داشتن لابیاهای بلند به ویژه در میان اروپاییها، به عنوان نشانهای از بیبندوباری تحقیر میشد. با یک نگاه استعماری و دیدگاه غربی-اروپایی، لابیای که اغلب مورد تحقیر قرار میگیرد، به زنان رنگینپوست و غیرغربی تعلق دارد که به راحتی ممکن است نسبت به آن انگ «غیرزنانه» زده شود. در چنین فرهنگی، لابیای مطلوب متعلق به زنان سفیدپوست غربی است.»
آیا این حق زنهاست که انتخاب کنند؟
با توجه به بازنماییهای اندام جنسی، زنان بهطور مداوم خود را با این اشکال مقایسه میکنند و به دلیل آن که این الگوها غیرواقعی و انتخابی هستند، دچار حس انزجار شرمگاهی یا اضطراب تناسلی میشوند و برای یافتن راهحلی به جراحی روی میآورند.
کاظمی ادامه میدهد: «در اینجا مسئله انتخاب و عاملیت نیز به میان میآید. زمانی که به جراحیهای زیبایی این چنینی میرسیم، مکرر مطرح میشود که “این حق زنهاست که انتخاب کنند”؛ اما از این نکته غافل میشوند که زنها تحت چه شرایطی به این انتخاب دست میزنند. واقعیت این است که در دوره تسلط نئولیبرالیسم، که حتی فمینیسم نیز تحت تأثیر آن قرار گرفته است، این انتخاب و عاملیت و توانمندسازی، از محتوای سیاسیهای خود خالی شده و به ساحت بدن معطوف شدهاند. در حالی که موج دوم فمینیسم بر اهمیت حق انتخاب و کنترل بر بدن تأکید میکرد، امروز این حق به تطابق بدن زنان با ایدهآلهایی که در نظام مردسالاری و سرمایهداری تعیین میشوند، تقلیل یافته و زنان را به این مسیر سوق داده است.»
نقش پزشکی در افزایش لابیاپلاستی
کاظمی به بررسی نقش علم پزشکی در افزایش تمایل به لابیاپلاستی میپردازد و میگوید: «با این که علم پزشکی بر طبیعی بودن تفاوتها در اشکال و اندازههای لابیا تأکید دارد، اما گاهی با صنعت پورن و جریانهای مد و رسانه همصدا میشود و نوع خاصی از اندام جنسی زنانه را به عنوان استاندارد معرفی میکند. این تصویری است که در کتابهای علمی نیز بازتاب مییابد؛ به گونهای که پزشکی نه تنها در ساخت تصویر ایدهآل از اندام جنسی زنانه نقش دارد، بلکه باعث بروز انزجار شرمگاهی و اضطراب در زنان میشود.»
موضوع دیگری که باید مد نظر قرار گیرد، صداقت پزشکان در ارائه اطلاعات دقیق به بیماران است؛ در این زمینه، کاظمی توضیح میدهد: «پزشکان در اطلاعاتی که به بیماران خود میدهند، کاملاً صادق نیستند و تمام واقعیت را به آنها نمیگویند. پزشکان ایرانی نیز در این زمینه فعال هستند و در صفحات و وبسایتهای خود، به ترویج لابیاپلاستی به عنوان یک عمل عادی و بدون عوارض پرداخته و به تبلیغ آن میپردازند.»
طبق پژوهشی در سال ۲۰۱۱ میلادی، حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد بیماران از نتیجه لابیاپلاستی خود راضی بودهاند. ریسکهای این عمل شامل بر جای ماندن دائمی جای زخم، عفونت، خونریزی، سوزش، آسیبدیدن اعصاب و کاهش یا افزایش حساسیت است. در استرالیا طبق قانون، بیمارستانهای دولتی موظفند پیش از انجام لابیاپلاستی، به متقاضیان درمورد انواع گوناگون اشکال طبیعی لابیا اطلاعات کافی بدهند.
کاظمی اضافه میکند: «در پزشکی که تجاریسازی شده است، تمرکز بر پیشگیری و درمان بیمار به حاشیه رفته و مفهومی جدید به نام «بهبود» پا به عرصه وجود گذاشته؛ به عبارت دیگر، اعلام میشود که “ما سطح کیفیت زندگی شما را ارتقاء میدهیم و شما را از آنچه که هستید، بهتر میکنیم”. این بهبود، به یکی از مسیرهای درآمدزایی در پزشکی تبدیل شده است. امروزه پزشکی به خاطر الزامات اقتصادی، خود به بیماریسازی و تعریف اختلالات جدید میپردازد و با بهرهگیری از ابزارها و مهارتهای خود به آنها پاسخ میدهد.
لابیاپلاستی، راهی برای جلوگیری از فروپاشی خانواده؟
کاظمی اعتقاد دارد که یکی از مسائلی که بهعنوان یکی از علل اصلی فروپاشی خانواده معرفی شده اما واقعیت ندارد، پدیده «نارضایتی جنسی» است.
وی در این زمینه میگوید: «اگر شما در اینترنت عباراتی نظیر «نارضایتی جنسی و طلاق» را جستجو کنید، به طور عجیبی متوجه میشوید که نارضایتی جنسی در ۵۰ تا ۸۰ درصد از طلاقها در ایران مطرح شده است؛ در حالی که این یک افسانه است و نمیتوانم برای این آمار منبعی پیدا کنم. واقعیت این است که نارضایتی جنسی در بین زوجهای ایرانی کمتر از ۱۰ درصد است و از این درصد کم هم، تنها نسبت اندکی به خاطر این موضوع تصمیم به طلاق میگیرند.»
وی میافزاید: «زمانی که چنین دروغی در جامعه رواج پیدا میکند، عواقب آن این است که زنان و مردان، به ویژه زنان، نتوانند رضایت جنسی را به دست بیاورند و در نتیجه به طلاق میانجامد. واضح است که در فرهنگهای مردسالار، مانند ایران، زن به لحاظ قانونی و عرفی ملزم به پاسخگویی به نیازهای مرد است و این موضوع به شدت بر حقوق و نیازهای جنسی مرد تأکید میشود. بر همین اساس، یکی از راههای جلب رضایت جنسی مردان میتواند انجام لابیاپلاستی باشد که به ادعای پزشکان موجب بهتر شدن ظاهر و عملکرد جنسی زنان میشود و بانوان به منظور جلوگیری از فروپاشی خانواده، به آن روی میآورند.»
۴۷۲۳۲