پسری که الگوی استیون مککویین در خلق فیلم «بلیتز» شد

به نقل از دیلی میل: او با یک کت بزرگ و چمدانی کوچک که به وسیله نخ بسته شده بود، تنها یکی از هزاران کودک بود که به سمت ناشناختهای در حرکت بود. این پسر، که تصویرش اکنون در آرشیو موزه جنگ امپراتوری نگهداری میشود، به علت سیاهپوست بودنش در دورهای که جمعیت کشور عمدتاً سفیدپوست بود، از دیگران متمایز بوده است. این عکس – که به واقعیت تخلیه کودکان از لندن در طول جنگ جهانی دوم اشاره دارد – الهامی برای استیون مککویین، کارگردان برجسته، در راستای ساخت فیلم جدیدش با عنوان «بلیتز» بوده است.
بر اساس گزارش انتخاب، این اثر، ترس و وحشت ناشی از بمبگذاریهای نازیها را که در بین سپتامبر ۱۹۴۰ تا مه ۱۹۴۱ زندگی ۴۰,۰۰۰ غیرنظامی در لندن و دیگر شهرهای بریتانیا را به پایان رساند، به تصویر میکشد. در این حین، تماشاگران با شخصیت اصلی فیلم مککویین – پسربچهای با نژاد ترکیبی به نام جورج (با بازی الیوت هفرنان) – آشنا میشوند، در حالی که زندگی پناهندهای که در عکس به تصویر کشیده شده همچنان یک معما باقی مانده است.
مککویین در ماه گذشته اظهار کرد: «زمانی که در حال تحقیق برای پروژه “اسمال اکس” بودم، به این تصویر از یک کودک سیاهپوست رسیدم که روی یک سکو ایستاده و در حال تخلیه بود. او با کت بزرگ، چمدان و کلاهی بر سر. این موقعیت به عنوان نقطه آغاز من شد، زیرا با دیدن او، تصمیم گرفتم وقایع را از منظر او مشاهده کنم.»
در «بلیتز»، جورج در شرق لندن با مادر سفیدپوستش (سائورش رونان) و پدربزرگش (با بازی پاول ولر، ستاره راک) زندگی میکند. داستان در سپتامبر ۱۹۴۰، یعنی یک سال بعد از اعلان جنگ بریتانیا علیه آلمان، پیش میرود و تصمیم خانواده جورج برای فرستادن او به مکانی امنتر را به تصویر میکشد. در این راستا، او در حال رفتن به ایستگاه و سوار شدن به قطار دیده میشود، اما پیش از رسیدن به مقصد، از قطار پیاده شده و به لندن بازمیگردد. این نوجوان در حالی که بمبهای هیتلر در اطرافش فرو میریزند، در پایتخت تنهایش میماند.
برنامه تخلیه، که از تاریخ ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ – دو روز پیش از اعلان جنگ بریتانیا به آلمان – شروع شد، در چندین مرحله ادامه یافت و بیش از ۱.۵ میلیون نفر از مناطق شهری در معرض خطر را تخلیه کرد.
در حدود ۸۰۰,۰۰۰ نفر از این پناهندگان کودکان بودند که نه تنها از لندن، بلکه از شهرهایی مانند منچستر، گلاسکو، بیرمنگام و لیورپول نیز فرستاده شدند. برای بسیاری از این پناهندگان – به خصوص آنانی که به مناطق بسیار روستایی ارسال شدند – این تجربه به معنای یک ماجراجویی تازه بود. اما عدهای دیگر به خاطر رفتار ناشایست یا حتی سوءاستفادهای که از سوی میزبانان (که غالباً تمایلی به پذیرش این کودکان نداشتند) متحمل شدند، رنج کشیدند. کودکانی که با شپش یا دچار شبادراری بودند، بعضاً به عنوان نمادهایی از غفلت طبقه کارگر یا عدم صلاحیت مادران تلقی میشدند.
تا ژانویه ۱۹۴۰، صدها هزار پناهنده به مناطق خود بازگشته بودند، زیرا درگیری بریتانیا با آلمان هنوز به مراحل مبارزات مستقیم نرسیده بود.
اما، پس از حمله آلمان به فرانسه و تخلیه دانمارک در ماه مه ۱۹۴۰، تلاشهای جدیدی برای خارج کردن افراد آسیبپذیر از مناطق شهری آغاز شد، چراکه احتمال بمبگذاریها افزایش یافته بود.
دو ماه بعد از آنکه پسر الهامبخش مککویین در لندن تصویرش ثبت شد، «بلیتز» نازی آغاز گردید. بین ۷ سپتامبر ۱۹۴۰ تا ۲۱ مه ۱۹۴۱، در نتیجه حملات بمبگذاری شبانه، بیش از ۴۰,۰۰۰ غیرنظامی جان خود را از دست دادند و ویرانی های بسیار زیادی به بار آمد. در این مدت، بیش از ۲۰,۰۰۰ تن مواد منفجره بر روی ۱۶ شهر بریتانیایی ریخته شد.
در لندن، بمبها عمدتاً بر روی مناطق مرکزی و شرق لندن فرود میآمدند، در حالی که تیمز به بمبافکنها در یافتن اهدافشان یاری میرساند. بیش از یک میلیون منزل در لندن تخریب یا آسیب دید و بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر در این شهر جان باختند. سایر شهرهایی که به شدت آسیب دیدند شامل کاونتری، لیورپول، گلاسکو، پلموث، بلفاست و ساوتهمپتون بودند.
پس از آنکه هیتلر برنامههای خود برای حمله به بریتانیا را علامی کرد و تمرکزش را بر روی حملات به اتحاد جماهیر شوروی قرار داد.
فیلم «بلیتز» در ماه مه ۱۹۴۱ به پایان رسید.