جلوگیری از تشدید این بحران/ دلایل ضعف مصوبات شورای عالی انرژی در مقایسه با تصمیمات کودکانه

بر پایه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه هم میهن به قلم خودش اشاره کرده است:
کشور ما از نظر تولید انرژی در وضعیت خوبی قرار دارد و ۲۹۰ میلیارد مترمکعب گاز که تقریباً معادل مصرف کل اتحادیه اروپا است، تولید می کند. همچنین، تولید روزانه ۳.۸ میلیون بشکه نفت و میعانات برابر با مصرف یک کشور ۲۵۰ میلیون نفری می باشد. اما این بحران بی سابقه انرژی از کجا ناشی شده است؟
علت اصلی در سوء مدیریت انرژی و طراحی نادرست روش های بهره برداری از منابع انرژی کشور نهفته است.
به مدت ۱۴ دولت متوالی، اشتباهاً مدیریت تولید با مدیریت انرژی خلط شده بود. هر زمان که تولید بیشتر از مصرف بود، دلیلش جوان بودن میدان های گازی یا نفتی و راه اندازی پالایشگاه های جدید بود، بنابراین تصور شد که مدیریت انرژی با موفقیت انجام شده است. اما طبیعی است که نمی توان همواره میدان های جدید و پالایشگاه های تازه را به مدار تولید وارد کرد.
علاوه بر کاهش منابع گازی و نفتی، فرسودگی تجهیزات باعث می شود که نیاز به انرژی به سبب افزایش مصرف غذا، آب و استفاده از فناوری های نوین نیز بیشتر شود. (پیش بینی می شود تا سال ۲۰۴۰ جهان به دو برابر انرژی و ۵۰ درصد غذا و آب بیشتر از امروز نیاز داشته باشد).
همچنین، باید به مشکلات مدیریتی زیر اشاره کرد:
ساخت ۹۰ پتروشیمی بدون تکمیل زنجیره تولید و با ظرفیت تولیدی زیر ۷۵ درصد (تعطیلی در زمستان به دلیل کمبود گاز) و با تعجب، صدور مجوز برای ساخت ۷۵ پتروشیمی دیگر. ایران سالانه حدود ۳۵ میلیون تن صادرات پتروشیمی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار دارد، اما به علت نداشتن مدیریت یکپارچه انرژی و عدم تکمیل زنجیره پتروشیمی ها (قیمت محصولات پتروشیمی در منطقه خلیج فارس حدود ۱۱۰۰ دلار بر تن است در حالی که ایران فقط ۳۵۰ دلار بر تن دریافت می کند)، کشور ما سالانه حدود ۲۴ میلیارد دلار از این بخش ضرر می بیند.
ساخت ۴۶ میلیون تن صنعت فولاد، در حالی که تولید اصلی ما فقط ۳۱ میلیون تن است و مجوز ساخت چندین میلیون تن کارخانه فولاد دیگر نیز صادر شده است.
اجرا شدن ۵۰۰ هزار کیلومتر خط لوله گاز بدون توجه به برنامه ریزی تولید گاز و ادامه دادن به لوله کشی از روستا به روستا در دولت چهاردهم.
اگر مجموع خسارات این موارد را محاسبه کنید، به خوبی درک خواهید کرد که چرا ما بیشتر از مصرف اتحادیه اروپا (۲۸۳ میلیارد مترمکعب) گاز تولید داریم، اما در طول سال با کسری ۲۵ درصد، ۴۰ درصد در پاییز و زمستان مواجه هستیم. کسری تأمین برق ۳۰ درصد، کسری بنزین ۳۰ درصد، کسری زغال سنگ ۶۵ درصد و کسری گازوئیل ۱۵ درصد می باشد.
مدیریت توسعه سبد انرژی
در حوزه سبد انرژی، با وجود اینکه موقعیت جغرافیایی ایران یکی از بهترین شرایط را برای منابع انرژی فراهم کرده، اما به طور معمول ۷۵ درصد انرژی کشور به گاز و ۲۲ درصد به فراورده های نفتی تخصیص یافته است. از سوی دیگر، بخش انرژی های تجدیدپذیر هنوز نیز به حالت بکر باقی مانده و به نظر نمی رسد که برنامه ای قوی و پویا برای معرفی انرژی های تجدیدپذیر به عنوان یکی از اصلی ترین دسته های تامین انرژی وجود داشته باشد. (به یاد داشته باشید که ۳۵ درصد از تولید برق جهان از منابع تجدیدپذیر تأمین می شود، در حالی که سهم ایران فقط حدود ۱ درصد است. امسال، بالغ بر ۹۰ درصد از برق جدید جهانی از انرژی پاک تأمین شده، اما در برنامه هفتم، تقریباً ۷۵ درصد برق جدید ایران همچنان از منابع فسیلی خواهد بود، ولی مشخص نیست که با کدام گاز).
به وضوح نیازمند ایجاد ساختارهای مدیریتی جدید در حوزه تجدیدپذیرها هستیم که متأسفانه به جای آن، در حال شکل گیری لابی گری و انحصار هستیم. نباید سهم دولت در این حوزه این گونه غالب شود. نباید دلال بازی به حاکمیت این بخش تبدیل شود. نباید ناکام های حوزه انرژی فسیلی به طور مجدد با سرمایه گذاری های محدود نفتی احیا شوند. باید این حوزه به گونه ای شکل گیرد که مردم به فعالیت های آن بپردازند. اما متأسفانه استثمارگران دولتی به دنبال نابودی انرژی های تجدیدپذیر هستند و به نوعی موفق خواهند شد.
وضعیت آتی نگران کننده تر می شود اگر به بازارهای جهانی انرژی نگاه کنیم و سهم ایران را در آن ها بررسی کنیم، به ویژه که در بازار انرژی های نو باید بیش از پیش دل نگران بود.
نفت: در سال ۲۰۲۴، سهم بازار نفت حدود ۲۷۵۰ میلیارد دلار برآورد می شود که سهم صادرات آن ۱۲۳۵ میلیارد دلار خواهد بود. سهم تولید ایران در این بازار ۹۸ میلیارد دلار تخمین زده می شود و سهم صادرات ایران حدود ۳۲ میلیارد دلار است.
گاز: سهم بازار گاز در همین سال تقریباً ۱۱۲۷ میلیارد دلار خواهد بود و سهم صادرات آن حدود ۶۰۰ میلیارد دلار است. سهم تولید ایران در این بخش حدود ۷۰ میلیارد دلار و سهم صادرات آن تقریباً ۵ میلیارد دلار می باشد. (از سوی دیگر، ایران برای جبران کسری های خود به ۲۴ میلیارد دلار برای خرید گاز نیاز دارد).
انرژی های نو: ارزش بازار شامل فناوری های انرژی پاک خورشیدی، بادی، وسایل نقلیه برقی (EVs)، باتری ها، تجهیزات الکترولیز و پمپ های حرارتی، در سال ۲۰۲۳ از ۱۲۱۹ میلیارد دلار فراتر می رود. «سهم ایران تقریباً صفر است و این واقع، ترسناک است».
بازار انرژی های نو به لحاظ 규모، هم اکنون از بازار گاز پیشی گرفته است.
در سال ۲۰۳۰ یعنی پس از اتمام برنامه هفتم توسعه ایران، پیش بینی می شود که سهم بازارهای دنیا از سمت سازمان های معتبر بین المللی به این شکل باشد:
نفت حدود ۱۷۵۰ میلیارد دلار
گاز حدود ۱۱۰۰ میلیارد دلار
انرژی های نو حدود ۲۰۲۵ میلیارد دلار
بازار انرژی های نو تا سال ۲۰۴۰ از مرز ۴۰۰۰ میلیارد دلار خواهد گذشت.
سؤال بزرگ اصلی که مدیران بخش انرژی ایران (نفت، نیرو و صمت) باید به آن پاسخ دهند، این است که چرا در بازار ۱۲۱۹ میلیارد دلاری امسال جهان، سهمی نداریم؟ طبق پیش بینی ها، تا پایان برنامه هفتم که بازار انرژی های نو جهانی به حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید، سهم ایران چه مقدار خواهد بود؟
اگر با معیار سرانه اقتصادی جهانی پیش برویم، باید به عدد بازار ۲۰۰ میلیارد دلاری برای ایران دست یابیم. چه کسی در ایران مسئول رصد این تغییرات عظیم بازار انرژی جهانی است و چه اقداماتی برای آینده کشور صورت گرفته است؟
آیا می توان کشوری را بدون مدیریت منسجم انرژی توسعه داد؟ آیا واقعاً می توان به این آمار و ارقام نگاه کرد و همچنان با افکار کهنه و غیرمناسب ۴۵ سال گذشته بر اساس نظریات گروهی که حداقل ۲۰ سال از پیشرفت های علمی روز دنیا در حوزه انرژی عقب مانده اند، ادامه داد؟
چرا مصوبات شورای عالی انرژی به اندازه مصوبات ابتدایی هم موثر نیستند؟ چرا معاونت انرژی ریاست جمهوری به وجود نیامده است؟ چه کسانی باید پاسخگوی این همه فرصت سوزی باشند؟ چرا ما هر سال با کسری ۳۴ میلیارد دلاری در بخش انرژی مواجه هستیم؟
به دولت پیشنهاد می شود به جای دوری از مواجهه با این معضلات، با تأسیس معاونت انرژی ریاست جمهوری از افزایش این بحران جلوگیری کند. کسری برق ۳۰ درصدی در تابستان به طور حتم زنگ های خطر را به صدا درآورده و باید تدابیر جدی برای آن اندیشیده شود.
۲۷۳۰۲