ایران، الگوی منحصربهفرد «زندگی در جنگ» برای جهانیان است

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، دو تن از پژوهشگران ایرانی با بررسی رفتار روزانه رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس، به تبیین جلوههای جریان زندگی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که ایران در دفاع مقدس الگوی منحصربهفرد «زندگی در جنگ» را به جهانیان نشان داده است.
به گزارش فارس، «احمد نوریان» دارای مدرک دکتری آیندهپژوهی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس و «سید رضا مصطفوی» دارای مدرک دکتری سیاستگذاری فرهنگی و پژوهشگر علوم اجتماعی، این نتیجه را در پژوهشی مشترک با عنوان «درآمدی بر روایت جریان زندگی در جنگ (دفاع مقدس) -مطالعه موردی لشکر ویژه ۲۵ کربلا» به دست آوردهاند. آنها نتایج این تحقیقات را بهتازگی در همایش ملی «بسیج مردم و منابع ملی در دفاع مقدس» که اسفندماه جاری در دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام برگزار شد، ارائه کردند و این پژوهش بهعنوان مقاله برتر همایش شناخته شد.
«زندگی در جنگ»، به مجموعهای از ابعاد فکری، عاطفی و رفتاری رزمندگان گفته میشود که بهصورت فردی و گروهی در جبههها نمود و بروز داشته است. بهعبارتدیگر، تلفیقی از زندگی روزمره رزمندگان با شرایط جنگی است. این تحقیق در راستای تحقق فرمایشات حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صورتگرفته که بارها دوران جنگ را «یک گنج» توصیف کرده و ضرورت استخراج این گنج و «حفظ فرهنگ دفاع مقدس» را مورد تأکید قرار دادهاند.
نوریان و مصطفوی، جامعه آماری پژوهش موردنظر خود را لشکر ویژه ۲۵ کربلا انتخاب کردهاند؛ لشکری عملیاتی و تحت امر قرارگاههای کربلا و نجف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که ستاد فرماندهی آن، در حال حاضر در شهر ساری استان مازندران است. این لشکر در دوران جنگ تحمیلی، رشادتها و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد؛ بهگونهای که مقام معظم رهبری آن را «لشکری قوی، قدرتمند، خطشکن و خطنگهدار» توصیف کردهاند. نتایج بررسی پژوهشگران مذکور در باره رفتار روزانه رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا در دوران هشتساله دفاع مقدس از وجود الگوی بینظیر و منحصربهفردی از «فرهنگ جبهه» و به طور خاص، «زندگی در جنگ» حکایت دارد.
پژوهش یادشده نشان میدهد رزمندگان لشکر خطشکن ۲۵ کربلا، بیش از آنکه در وضعیت جنگی به سر ببرند، در جنگ زندگی میکردند، همان گونه که مردم عادی در یک وضعیت غیرجنگی به سر میبرند. شرایط این لشکر بیانگر این حقیقت بود که با وجود اضطرار در وضعیت جنگی، میتوان زندگی آرام توأم با آرامش و پیشرفتی را دنبال کرد. روش این تحقیق «مردمنگاری» (اتنوگرافی) است که بهعنوان یک روش تحقیق علم اجتماعی، بهشدت بر تجربه شخصی پژوهشگر، مشارکت تا جای ممکن و مشاهده در جامعه موضوع پژوهش متکی است. بر همین اساس، نوریان که خود از رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس است، برای انجام این پژوهش، با رزمندگان و فرماندهان لشکر ۲۵ کربلا مصاحبه کرده و علاوهبرآن، از مشاهدات مستقیم خویش در میدان نبرد، پادگانهای محل استقرار یگان و فعالیتهای مردمی در استان مازندران در انجام این تحقیق بهره گرفته است.
تحلیل اسناد و گزارشهای منتشرشده از رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا و سازمانهای پشتیبان آن در استان مازندران از دیگر محورهای مورد استناد در این پژوهش است. محققان یادشده در پژوهش خود دریافتهاند که با وجود جنگ و شرایط حاکم بر جبههها، زندگی روزمره رزمندگان حتی در خط مقدم نیز جریان داشت؛ بهگونهای که معلم و دانشآموز درعینحال که دوشادوش یکدیگر آموزشهای رزمی میدیدند، در جنگ شرکت داشتند و حتی، در کنار هم شهید میشدند، اما در زمانهای خارج از عملیات، دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی پای درس معلمان مینشستند، نیروهای مختلف لشکر در مسابقات فرهنگی و ورزشی شرکت میکردند و یا به کار تولید و کشاورزی در منطقه استقرار لشکر در حاشیه رودخانه «دز» روی میآوردند.
حضور و استقرار رسمی سازمانها و نهادهای مختلف اجرایی استان در محل استقرار این لشکر در جبهه مانند اداره آموزشوپرورش، هلالاحمر، بهداشت و درمان، شهرداری، راهوترابری، پست و سایر ادارات و ایفای نقش جدی از سوی آنها در پشتیبانی نزدیک از رزمندگان باعث شده بود قدرت مانور و عملیات لشکر بالا رفته و در مأموریتها و عملیات مختلف از جمله قدس ۱ و ۲، والفجر ۸ و کربلای ۱.۴ و ۵ حضوری فعال داشته باشد. بر اساس این پژوهش، در همان مناطق عملیاتی، در سال تحصیلی ۱۳۶۶ – ۱۳۶۵، تعداد ۵ هزار و ۵۹۱ نفر از اعضای لشکر ۲۵ کربلا توانستند در مقاطع ابتدایی تا دیپلم تحصیل کنند. این عدد با احتساب کسانی که در کلاسهای آمادگی آزمون سراسری دانشگاهها شرکت کردند، به ۶ هزار نفر میرسید. هزاران نفر از نیروهای لشکر نیز در مراسم فرهنگی، مذهبی و قرآنی حاضر شده و توانستند با مشارکت در این نوع برنامهها، تعاملات اجتماعی و رشد فردی و معنوی خود را ارتقا دهند.
نیروهای لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس همچنین موفق شدند اوقات فراغت خود را با اجرای برنامههای ورزشی و مسابقات هنری پرکرده و همزمان با انجام فعالیتهای روزمره زندگی در جنگ، زیست مناسب در محیط کاری داشته باشند. به طور مثال، فقط در سال ۱۳۶۵، بیش از یک هزار مسابقه ورزشی در این لشکر برگزار شد که در آن، ۴۷۴ نفر از رزمندگان در مسابقات کشتی، صدها نفر در قالب ۳۸ تیم والیبال و ۵۸ تیم فوتبال، ۳۱ هزار و ۷۲۷ نفر در مسابقات دوومیدانی با تجهیزات و ۲۵۴۵ نفر در تیراندازی شرکت کردند. واحد خودکفایی لشکر ۲۵ کربلا نیز با همکاری رزمندگان گردانها و واحدهای پشتیبانی رزم و خدمات رزم در سال ۱۳۶۵ موفق شد در منطقه استقرار لشکر در «هفتتپه» و حاشیه رودخانه «دز»، دهها هکتار زمین را زیر کشت صیفیجات و سبزیجات، ۱۰۰ هکتار زمین را زیر کشت گندم و ۸ هکتار را زیر کشت برنج ببرد و علاوهبرآن، ۲۵۰ هکتار زمین را برای کشت گندم و سایر محصولات کشاورزی در فصل بعد آمادهسازی کند.
پشتیبانی جنگ گرفته تا عیادت از همرزمانی که مجروح شده بودند و پیگیری مشکلات درمانی آنها، سرکشی از خانواده شهدا و گرهگشایی از مشکلات خانوادههای رزمندگان.همزمان با این اقدامات، ارتباط و تعامل رزمندگان با خانوادهها و بستگان خود از طریق دفتر پست برقرار بود. به طور مثال، دفتر پست لشکر ۲۵ کربلا در سال ۱۳۶۶ علاوه بر مکاتبات انبوه رزمندگان با خانوادههایشان از طریق نامه، موفق شده بود هر ماه به طور متوسط ۴۵۰۰ تلگراف صلواتی آنها را به استان مازندران، ۱۰۰۰ تلگراف صلواتی به استان گیلان، ۱۵۰۰ تلگراف صلواتی به استان اصفهان، ۵۰۰ تلگراف صلواتی به هر یک از استانهای خراسان و سمنان و بیش از ۲۰۰۰ تلگراف صلواتی به سایر استانها ارسال کند. تشکیل واحد شهرداری لشکر و حضور حدود ۱۸۰ نفر از کارکنان شهرداری شهرهای مختلف استان مازندران در کنار بهکارگیری ۱۲۵ دستگاه انواع خودروها اعم از اتوبوس، مینیبوس، کامیون، تراکتور، کمپرسی، لودر، بلدوزر و… در امر پادگانسازی و تسهیل خدماتدهی به رزمندگان نیز بسیار مؤثر بود.
همه این اقدامات موجب شده بود تا با حضور مؤثر رزمندگان جبهه بهصورت داوطلبانه، آنها بتوانند در کنار آمادگیهای رزمی به فعالیت روزمره خود نیز پرداخته و زندگی در آنجا رونق داشته باشد. موضوع مهمتر آنکه، عموم رزمندگانی که داوطلبانه در صحنههای نبرد حق علیه باطل حضور مییافتند، وقتی هم به پشتجبهه باز میگشتند، در زمینههای مختلف پشتیبانی از جنگ فعال بودند؛ از همکاری با دیگر سازمانها و نهادها و مشارکت مردمی در جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی از طریق ستاد بهاینترتیب، یکسوی زندگی در جنگ در همان جبهه رقم میخورد و سوی دیگر آن، در عقبه جبهه و محل زندگی رزمندگان در شهرها و روستاهای خود مشهود بود.
«ایمان به هدف و احساس ارزشمندی»، «حمایت اجتماعی»، «ارتقای آگاهیهای فکری و معنوی» و «افزایش روحیه و آمادگی جسمی و روانی رزمندگان جهت مقابله با دشمن» از دیگر نتایج این ابتکارات و اقدامات بود. با استناد به این نتایج، پژوهش مذکور، «مشارکت مردمی» را در تحقق الگوی ایرانی زندگی در جنگ بسیار مؤثر میداند و این مشارکت را در جبهه و پشتجبهه، گسترده، معنیدار و موثر ارزیابی میکند. نوریان و مصطفوی در پژوهش خود به این نتیجه رسیدهاند که جنگ بهمثابه «زیستجهان» رزمندگان، زندگی عادی آنان را با شرایط جنگی تلفیق کرده و این وضعیت، دستاوردهایی چون احساس ارزشمندی، نشاط و سرزندگی و آمادگی جسمی و روانی و ارتقای روحیه نظامی رزمندگان برای مقابله با دشمن را به همراه داشت و ترکیب این آمادگیها با حس شهادتطلبی رزمندگان، حماسهآفرین و عامل پیروزیهای ایران بود. این ویژگیها به تحقق راهبرد نظام جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس برای دفاع از ارزشها، کیان و سرزمین ایران اسلامی کمکهای مؤثری کرد؛ راهبردی که میتوان ریشه آن را در این جمله معروف امام خمینی (ره) یافت: «اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد، ما ایستادهایم.»
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که به دوران دفاع مقدس در کشورمان شهرت دارد و مدت دو هزار و ۸۸۷ روز برابر با ۸ سال به طول انجامید، طولانیترین جنگ قرن حاضر به شمار میرود که دو برابر جنگ جهانی اول، یک و نیم برابر جنگ جهانی دوم و سه برابر جنگ شبهجزیره کره طول کشید. در طول این هشت سال نبرد، یک هزار روز درگیری فعال رخ داد که از این تعداد، ۷۹۳ روز، آفند نیروهای خودی و ۲۰۷ روز آن آفند نیروهای دشمن بعثی بود. در واقع، بهرغم محدودیت منابع مالی، تجهیزات، ابزار جنگی و مشکلات تدارکاتی ایران، قدرت آفندی رزمندگان اسلام به دلیل برتری تاکتیکی و روحیه شکستناپذیر آنان سه برابر مزدوران بعثی عراق بود؛ آنهم دشمنی که شرق و غرب از او حمایت میکردند. در آموزههای نظامی، برای ارزیابی توان رزم کشورها به مجموعهای از عوامل مادی، عوامل غیرمادی و عوامل برتری ساز نیاز است. در جنگ تحمیلی، اگر چه دشمن بعثی از جنبه مادی نظیر تجهیزات و سازوبرگ نظامی، قدرت هوایی و آتش توپخانه برتری داشت اما آنچه باعث شد که عملاً توان تهاجمی نیروهای اسلام سه برابر دشمن باشد، برتری عنصر معنوی رزم آنها شامل ایمان قوی، روحیه بالا، انگیزه فراوان، صبر و استقامت، روحیه ایثار و فداکاری، اعتقاد به ولایت و اطاعتپذیری از فرماندهان بهعنوان عوامل برتری ساز و رمز موفقیت بود.
رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی با تلفیق جریان زندگی در جنگ و مشارکت گسترده مردم، نه تنها موفق شدند ماشین جنگی دشمن را که از سوی شرق و غرب پشتیبانی میشد، متوقف کنند بلکه تحرکات نظامی ایران نیز هر بار منسجمتر سازمانیافتهترمیشد، تا جایی که ایران توانست عملیاتهای بزرگی چون بیت المقدس، والفجر هشت و کربلای پنج را طراحی و هدایت کند، همه سرزمینهای غصب شده توسط دشمن بعثی را بازستاند، ضربههای مهلکی بر پیکر ارتش عراق وارد سازد و در نهایت، الگوی منحصر به فرد «زندگی در جنگ» را به جهانیان معرفی نماید.