شکایت از فامیل دور در دادسرای جنایی
چند روز قبل مردی جوان به شعبه اول دادسرای جنایی تهران رفت و با شکایت از یکی از اقوام دورشان به اتهام قتل و سرقت به بازپرس محسن اختیاری گفت: من ساکن ایران نیستم و در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکنم. پدر ۷۰ سالهام بعد از فوت مادرم، به تنهایی در خانهاش در تهران زندگی میکرد. هرازگاهی یکی از بستگان دورمان به نام فرشید، به خانه پدرم در شمال تهران میرفت و به او سر میزد و کارهایش را انجام میداد. اواسط آذر ماه فرشید به من و خواهرم که هر دو در خارج از کشور زندگی میکنیم زنگ زد و گفت پدرم حالش خوب نیست. میگفت که ممکن است پدرم در تنهایی دچار اتفاقی تلخ شود و توضیح داد که اگر او را به خانه سالمندان ببریم، برایش بهتر است و در آنجا میتوانند مراقب پدرم باشند.
شاکی ادامه داد: فرشید از ما اجازه گرفت تا پدرم را به خانه سالمندان ببرد و تاکید کرد محلی که پیدا کرده بسیار مناسب و رفتار پرسنل آنجا با سالمندان خوب است. ما هم قبول کردیم، اما بعد از دو روز فرشید به من و خواهرم زنگ زد و گفت پدرم در خانه سالمندان فوت شده است. من و خواهرم شرایط این را نداشتیم که در مراسم خاکسپاری شرکت کنیم تا اینکه چند روز قبل موفق شدیم از محل کارمان مرخصی بگیریم و راهی ایران شویم تا بر سر مزار پدرمان برویم.
وی ادامه داد: وقتی به ایران برگشتیم متوجه شدیم که همه اسناد و مدارک مالی پدرم، کارتهای عابربانکش، طلا و سکه هایش، دلار و یوروهایش به سرقت رفته است. ما از فرشید به اتهام سرقت شکایت داریم و او را مرگ پدرمان مقصر میدانیم. من و خواهرم گمان میکنیم که او در مرگ پدرمان نقش داشته تا اموالش را تصاحب کند.
با این شکایت، بازپرس محسن اختیاری دستور تحقیقات بیشتر را صادر کرده تا اسرار این پرونده رازگشایی شود.