نشست تحلیل و واکاوی شش مجموعه شعر محمود جعفری دهقی برگزار گردید

طی یک جلسه خبری، شش مجموعه شعر از محمود جعفری دهقی به نقد و بررسی گذاشته شد.
به نقل از ایلنا، مراسم نقد و بررسی شش مجموعه شعر محمود جعفری دهقی در تاریخ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۴ در مکان فرهنگسرای کافکتاب ونک برگزار گردید.
محمود جعفری دهقی در عرصه فرهنگ و زبانهای باستانی، استاد دانشگاه تهران و ریاست انجمن ایرانشناسی را بر عهده دارد. این نویسنده، آثار متعددی را در زمینه شناخت و معرفی زبانهای باستانی ایرانی، گویشهای مختلف، اسطورهشناسی یا افسانههای ایرانی و تاریخ باستانی ایران منتشر کرده است. در این نشست، حمیدرضا شعیری به عنوان دبیر جلسه و ابوالقاسم اسماعیلپور، بهمن نامور مطلق و فرزاد کریمی به عنوان سخنرانان حضور داشتند. میزبانی این رویداد بر عهده مؤسسه فرهنگی اوسان بود.
ابوالقاسم اسماعیلپور، از استادان فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر اسطورهشناسی، نخستین سخنران این اجلاس بود. وی با اشاره به اینکه عصر شاعران بزرگ به پایان رسیده است، شعرهای دهههای هفتاد و هشتاد جعفری دهقی را عمدتاً توصیفی دانست و بیان کرد که در این اشعار، شاعر به تصویرپردازی کمتری توجه داشته است. با این حال، در اشعار دههی هشتاد، نشانههای نمادپردازی به تدریج ظهور کرده است. از ویژگیهای این گروه اشعار میتوان به آشناییزدایی اشاره کرد که ارزش بالایی برای شعر قائل میشود و آن را از نوشتههای احساسی روزمره متمایز میسازد. اسماعیلپور در ادامه به کار بردن زیاد اسطورههای ایرانی در آثار شاعر اشاره کرد و این استفاده را به دو دسته تقسیم کرد: اول، آثاری با استفاده از اسطورهها به شکل پیشین و دوم، آثاری که در آنها شاعر با بسط یک بنمایه اسطورهای، اثری نو خلق کرده است، که به اعتلای شعر وی انجامیده است.
فرزاد کریمی، فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی و فلسفه غرب، دومین سخنران نشست بود. وی در سخنرانی خود با عنوان «سرگشتهای در جستوجوی معنا» سیر تحول زبان و محتوا در شعرهای جعفری دهقی را مورد بررسی قرار داد. این منتقد ادبی زبان شعری وی را در تألیفاتش ادبی توصیف کرد؛ زبانی که از سعدی گرفته شده و تا به امروز ادامه یافته و از زبان شعر سپید متمایز است. کریمی آثار شاعر را به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول که از زبان فارسی معیار استفاده کرده و گروه دوم که به زبانی نزدیک به کارهای ترجمه شده از متون اوستایی و پهلوی متعلق است. او بررسی خود را بیشتر بر اشعار با زبان فارسی معیار متمرکز کرد. به اعتقاد این منتقد، اشعار جعفری دهقی را میتوان در چند دوره تقسیمبندی کرد: دوره اول شامل شعرهای دهههای هفتاد و هشتاد است که به خرج زبانی مشابه زبان شعر سبک هندی و سپس به سبک بازگشت نزدیک شده و تا به امروز ادامه یافته است. وی همچنین شعرهای نیمایی دوره اول را دستخوش تأثیراتی از نیما، اخوان ثالث و نادر نادپور دانست، و در دوره سوم این تأثیرات کمکم به حداقل میرسد و شاعر به زبان خاص خود در سرایش شعر نیمایی میرسد. همچنین کریمی ظرفیت شعر نیمایی را برای نوآوری و تکامل ناتمام دانست در حالی که قالبهای کلاسیک و شعر سپید همچنان مستعد کشف و ارتقا هستند. به اعتقاد وی، شعرهای دوره دوم شاعر که در قالب سپید است به شعر منثور تعبیر میشود زیرا بیشتر بر اساس منطق نثر طراحی شدهاند و منطق نثر به سادگی روابط علت و معلولی را بیان میکند. از دیدگاه او، اشعار دوره سوم جعفری دهقی به مراحل ثبات در قالب و مضمون نزدیک شدهاند، اما هنوز به اوج این ثبات دست نیافتهاند.
بهمن نامور مطلق، استاد زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی، به بررسی رویکرد اسطورهپژوهانه به آثار شاعری پرداخت. به گفته این اسطورهشناس، لزومی ندارد که برای دریافت دیدگاه اسطورهپژوهانه به یک اثر ادبی، آن اثر حتماً حاوی اسطوره باشد. وی رویکرد نورتروپ فرای را در این زمینه مناسب میدانست؛ رویکردی که براساس تحلیلهای اسطورهشناسی خود، چهار نوع ادبی را شامل کمدی، رمانس، تراژدی و آیرونی مورد شناسایی قرار میدهد. نامور مطلق شعرهای جعفری دهقی را غالباً متعلق به نوع تراژدی دانست؛ گونهای که با پاییز و مرتبط با میانسالی در ارتباط است. در این چارچوب، کمدی با بهار، رمانس با تابستان و آیرونی با زمستان مرتبط است. فصل پاییز یا میانسالی نمایانگر یک قوس نزولی در حیات انسان است و همچنان شامل احساساتی متناقض در تجربه انسانی است که به بحران وجودی بازمیگردد. از منظر او، اشعار جعفری دهقی از مضامین غم، اندوه و تنهایی ناشی از ورود شاعر به این قوس شکل گرفته است. تبلور این بحران در آثار شاعر خود را به صورت پرسشهایی از چیستی و وجودی بودن ابراز میکند.
حمیدرضا شعیری، استاد زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه تربیت مدرس، آخرین سخنران این گردهمایی بود. او که ریاست انجمن علمی نقد ادبی ایران و انجمن زبان و ادبیات فرانسه را بر عهده دارد، در صحبتهای خود به تحلیلهای زبانشناسی و مفهوم «یزش» در اشعار بررسی شده پرداخت. انتخاب این مفهوم به این دلیل است که دغدغههای شاعر در اشعارش روایتگری نیست، بلکه او شاعری است که در جستوجوی عمیقتری است. او بهجای داستانسرایی، فریاد میزند. کلیدواژه «نوبتیان» در معنای دهلزنان در شعر جعفری دهقی بارها تکرار شده است. این فریاد برای شکستن قالبهای وجودی انسان طراحی شده است. این شکستن مانع میشود تا زندگی در حالت سکون باقی بماند و به همین دلیل جهانی که شاعر به تصویر میکشد، جهانی از بیداری تبدیل میشود. شعیری به وجود حروف بسیار مصوت «آ» در کلمات شاعر به عنوان نماد همین کوبش نوبتیان پرداخت؛ حرفی بلند و دارای صدای نافذ که به متن وزن و انرژی بالایی میبخشد. وی همچنین اشاره کرد که مفهوم واژه «یزش» در اشعار جعفری دهقی نشاندهنده تمایل شاعر به پاکیزگی و تعالی است که در ترکیب با صداهای کوبنده واژگانش به شعر معنای خاصی میدهد. این بحران وجودی در دنیای معاصر ناشی از غیبت یزش و آلودگیهای پیشآمده در زندگی امروزی است و بهوجود آوردن یک کوبش ضروری است تا انسان را از خواب عمیق بیدار کند.
/