کاهش نیمی از بارش ها؛ هشداری جدی برای آینده ایران

ایران سال هاست که با کاهش منابع آب و تحولات اقلیمی مواجه است. اما در سال جاری، وضعیت به شدت پیچیده تر شده است؛ میانگین بارندگی در کشور به میزان ۵۰ درصد کمتر از متوسط بلندمدت شده و این به معنای آن است که منابع آبی، که پیش از این به سختی تأمین کننده نیازها بودند، اکنون تحت فشار بیشتری قرار گرفته اند.
شرایط بحرانی، سیاست گذاران را به این وادار کرده که به جای تمرکز روی افزایش حجم منابع آب، به بهینه سازی مصرف و بهبود مدیریت آن فکر کنند. دیگر نمی توان به بارش های سالانه و سازه های سنتی آبی اتکا داشت؛ اکنون توجه به کاهش اتلاف، بازیافت و استفاده بهینه از منابع آبی در بخش های مختلف ضروری است.
اتلاف آب؛ زخم قدیمی بر پیکر منابع آبی
یکی از بزرگ ترین چالش ها در مدیریت آب در کشور، اتلاف قابل توجه آن در شبکه های توزیع شهری و صنعتی است. مقدار زیادی از منابع آبی قبل از اینکه به دست مصرف کننده نهایی برسد، در لوله های فرسوده، سیستم های انتقال ناکارآمد و مدیریت غیراصولی به هدر می رود. این معضل تنها مختص شهرهای بزرگ نیست بلکه در مناطق روستایی نیز مشکلاتی را ایجاد کرده است، جایی که بخش عظیمی از آب به دلیل عدم سرمایه گذاری کافی در زیرساخت ها هدر می رود.
وزارت نیرو در چنین شرایطی، تمرکز خود را بر کاهش این اتلاف قرار داده است. پروژه هایی شامل نوسازی شبکه های فرسوده، بهینه سازی مصرف و مدیریت هوشمند توزیع آب، می توانند از این اتلاف وسیع جلوگیری کنند.
بازیافت آب؛ رویکردی که هنوز جدی گرفته نشده است
در بسیاری از کشورهایی که با کمبود آب مواجه اند، بازیافت و تصفیه فاضلاب های شهری و صنعتی به یک اصلی تأمین آب تبدیل شده است. اما در ایران، این موضوع هنوز به شکلی کامل پیاده سازی نشده و صرفاً در برخی شهرها و صنایع، تصفیه پساب مورد توجه قرار گرفته است.
آب مصرف شده در بخش های صنعتی و خانگی، در بسیاری از موارد قابلیت بازیافت و استفاده مجدد را دارد، اما عدم سرمایه گذاری کافی، فقدان قوانین الزامی و مقاومت برخی بخش ها در مقابل تغییرات، سبب شده که مقدار زیادی از این آب تصفیه نشده از بین برود.
برنامه های اخیر وزارت نیرو نشان دهنده اولویت بر تصفیه و بازیافت آب، به ویژه در صنایع، است. الزامی کردن صنایع به استفاده از پساب های تصفیه شده و توسعه تصفیه خانه های شهری می تواند بخشی از بحران را کاهش دهد.
کشاورزی؛ متهم اصلی یا قربانی سیاست گذاری های نادرست؟
بخش کشاورزی، که بیش از ۸۰ درصد از آب کشور را مصرف می کند، همیشه در کانون بحث های مرتبط با مدیریت منابع آبی قرار دارد. بسیاری بر این عقیده اند که کشاورزی سنتی و روش های ناکارآمد آبیاری، به عنوان یکی از دلایل اصلی اتلاف آب در ایران محسوب می شود. اما آیا این بخش، تنها مقصر وضعیت بحرانی آب است؟
واقعیت این است که کشاورزی در ایران، نه تنها به روش های سنتی و پرمصرف وابسته است، بلکه سیاست های حمایتی دولت در سال های اخیر، کشاورزان را به کشت محصولات پرآب بر سوق داده است. محصولاتی نظیر برنج، هندوانه و نیشکر که نیاز زیادی به منابع آبی دارند، در مناطقی کشت می شوند که به شدت با کمبود آب مواجه اند.
تغییر در الگوی کشت نیازمند اصلاح سیاست های کلان، ارائه مشوق های مالی به کشاورزان برای استفاده از روش های نوین آبیاری و سرمایه گذاری در فناوری های جدید است. وزارت نیرو تأکید می کند که باید با همکاری وزارت جهاد کشاورزی، این بخش به سمت بهره وری بیشتر حرکت کند، اما تحقق این هدف نیازمند سیاست گذاری های مستحکم تر و اجرای جدی تری است.
شیرین سازی آب دریا؛ گزینه ای پرهزینه و محدود
یکی از گزینه های مطرح در برابر سیاست گذاران، شیرین سازی آب دریا است. کشورهایی که در حاشیه خلیج فارس قرار دارند، سال هاست از این فناوری به عنوان راهی برای تأمین بخشی از نیازهای آبی خود بهره می برند. اما در ایران، به دلیل هزینه های بالای تولید، مصرف انرژی فراوان و محدودیت های زیست محیطی، شیرین سازی آب هنوز به روشی فراگیر برای حل بحران آب تبدیل نشده است.
اما در برخی از استان های خشک، پروژه های شیرین سازی در حال انجام هستند. با این حال، این روش بیشتر می تواند به عنوان یک راهکار برای تأمین آب شرب در مناطق خاص عمل کند و نه به عنوان یک راه حل جامع برای بحران آب در سطح کشور.
بارورسازی ابرها؛ راهکاری محدود با تأثیرات نامشخص
در سال های اخیر، بارورسازی ابرها به عنوان یکی از شیوه های مقابله با کم آبی مطرح بوده است. اما این روش، با وجود برخی موفقیت ها، به دلیل وابستگی به شرایط جوی و محدودیت در میزان بارش، یک راهکار دائمی به حساب نمی آید.
تجارب جهانی نشان می دهد که بارورسازی می تواند میزان بارندگی را در مناطق خاصی افزایش دهد، اما نمی تواند کمبود آب یک کشور را بطور کامل جبران کند. بنابراین، وزارت نیرو این تکنیک را در برخی مناطق آزمایش کرده، اما مسئولان تاکید دارند که نمی توان به آن به عنوان یک راهکار بلندمدت تکیه کرد.
دریاچه ارومیه؛ زخم کهنه ای که هنوز درمان نشده
یکی از جدی ترین چالش های آبی ایران، وضعیت دریاچه ارومیه است. با وجود تمامی تلاش ها، این دریاچه کماکان با کاهش سطح آب و افزایش نرخ تبخیر مواجه است.
مشکل بنیادی دریاچه ارومیه این است که هر مقدار آبی که به آن ورود پیدا می کند، با سرعت بالایی تبخیر می شود. بنابراین، صرفاً تأمین حقوق آب نمی تواند مشکل را حل کند و نیاز به سیاست های جامع تر مانند مدیریت مصرف آب در حوزه های بالادستی و کاهش برداشت غیرمجاز از منابع آبی منطقه وجود دارد.
آینده آب در ایران؛ راهی دشوار پیش رو
واضح است که دیگر نمی توان بحران آب را تنها از طریق اجرای پروژه های عمرانی و ساخت سدها حل کرد. تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و افزایش نیازهای صنعتی و کشاورزی شرایطی را رقم زده اند که منجر به نیاز به مدیریت علمی و جدی منابع آب می شود.
اصلاح الگوی مصرف، کاهش اتلاف منابع، بازیافت آب، تغییر شیوه های کشاورزی و سرمایه گذاری در فناوری های نوین، از جمله راهکارهایی هستند که می توانند شدت بحران را کاهش دهند. اما موفقیت در این زمینه تنها به شرطی ممکن است که هم دولت و هم مردم در راستای مدیریت بهینه آب همکاری کنند.
بحران آب یک چالش ملی به شمار می آید که نیازمند تصمیم گیری های قاطع و اقدام های فوری است. زمان چندانی باقی نمانده و اگر گام های لازم به طور مؤثر برداشته نشود، در آینده ای نزدیک تأمین آب به یکی از بزرگ ترین معضلات اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل خواهد شد.