برای پاسخگویی به اسرائیل، لازم است تمامی جوانب را در نظر گرفت / نباید منطقه با چالش‌های جدی مواجه شود

طبق گزارش‌های منتشر شده در خبرآنلاین، روزنامه هم‌میهن به بررسی رویکرد رژیم صهیونیستی پرداخته است: این رژیم به عنوان یک نظام تجاوزگر و توسعه‌طلب در بیش از شش دهه فعالیت خود در خاورمیانه، نشان داده که به اصول و قواعد بین‌المللی چندان پایبند نیست و برای اثبات خود به روش‌های قهری و توسل به جنگ، نزاع، و ترور متوسل می‌شود. به همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران باید سیاست فعلی خود را ادامه دهد.

این به معنای اجرای حملات نقطه‌ای و فعالیت در راستای تقویت ارتباطات با گروه‌های مختلف مقاومت در منطقه است. با توجه به دیدگاه‌های موجود در این منطقه نسبت به قدرت‌های بزرگ و اسرائیل، این شیوه ممکن است راه‌حل‌های بیشتری ارائه دهد و به طوری که تا کنون، نسبت به حفظ تمامیت ارضی و امنیت ما، پاسخ‌های مناسبی به اسرائیل به دلیل تجاوزاتش، چه به ایران و چه به دیگر کشورهای محور مقاومت داده است.

در خصوص پاسخ به اسرائیل، واضح است که تمام کشورها در زمینه مسائل امنیتی و نظامی با احتیاط عمل می‌کنند و دقت نظر دارند؛ به ویژه قدرت‌های بزرگ که دارای گزینه‌های متنوعی هستند و از این رو وضعیت آنها نسبت به سایر کشورها متفاوت است. در مورد ایران، به نظر می‌رسد که ما باید ملاحظات کشورهای بزرگ را نسبت به اسرائیل در نظر بگیریم و با یک تدبیر و ارزیابی دقیق وارد عمل شویم.

نکته‌ مهم دیگری که باید در نظر گرفت این است که هم‌اکنون وضعیت خاورمیانه تحت تأثیر تغییرات چشمگیری که در سیاست‌های قدرت‌های بزرگ پدید آمده، به شدت دچار تلاطم است. به طور خاص، انتخابات آمریکا می‌تواند مشغولیت فکری دولتمردان این کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، یک رقابت طاقت‌فرسا در حال وقوع است و لذا ممکن است تمرکز آنها از مسائل منطقه‌ای کاسته شود.

علاوه بر این، سیاست‌های زیگزاگی روسیه نیز به موجب شرایطی گاهی هم‌راستا و گاهی غیرهم‌راستا می‌شود. این تنش‌ها و تغییرات سبب به وجود آمدن ناآرامی در منطقه شده و نگاه‌های ایدئولوژیک دو طرف را به یکدیگر تندتر کرده است. اما هر دو طرف آگاه هستند که ورود به یک جنگ منطقه‌ای می‌تواند عواقب وخیمی برای هر دو طرف داشته باشد و همچنین بر اوضاع سیاسی-اقتصادی منطقه تأثیر بگذارد.

به نظر می‌رسد که پاسخ‌دهی ایران به اسرائیل نیازمند تفکر دقیق و حسابگری است و بر دو طرف تحمیل شده و در تلاش است تا با برنامه‌ریزی و صبوری، ضرباتی به اسرائیل وارد کند که منجر به تنبه آن در مورد سیاست‌های تجاوزکارانه‌اش شود.

برخی بر این باورند که ایران باید پاسخ‌های پُر قدرتی به اسرائیل بدهد. اما در چارچوب معادلات امنیتی و ترتیبات سیاسی و اطلاعاتی، بسیار حائز اهمیت خواهد بود که توانایی سنجش رفتار طرف مقابل را داشته باشید و به طور هم‌زمان خود را برای ضربه‌های آتی آماده کنید و رفتار متقابل را به درستی پیش‌بینی و مدیریت کنید. با توجه به همه‌ی موارد یاد شده، اگر ایران بخواهد رفتار شدید و جدی داشته باشد، لازم است به وضعیتی که این رفتار در طرف مقابل ایجاد خواهد کرد توجه داشته باشد و به تبعات آن بر منطقه، کشور و روابط با هم‌پیمانان و رقبا بیندیشد.

به اعتقاد من، ایران در تلاش است که به حداکثر ممکن اسرائیل را در وضعیت انتظار قرار دهد و بر آن است که همواره آنها را مجبور به انتظار یک واکنش برنامه‌ریزی شده از سوی خود نماید. از سوی دیگر، آیا ما الزاماً نیاز داریم که واکنش‌های خود را از نوع نظامی بسازیم؟ نمی‌توانیم به رویکردهای اقتصادی و تبلیغاتی روی آوریم؟ در فضای رقابت منطقه‌ای، با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی به طور عمده به سیاست‌های ترساندن و نظامی-امنیتی در پاسخ‌گویی متکی است، این می‌تواند دلیلی باشد که ما نیز به شدت مشابهی پاسخ دهیم.

لذا، شناخت رفتار اسرائیل بسیار حائز اهمیت است و باید به این نتیجه برسیم که آیا حتماً باید به شیوه‌های نظامی عمل کنیم یا خیر؟ آیا گزینه‌های دیگری وجود دارد؟ اقدامات حقوقی، تجاری، بانکی و غیره می‌تواند تحت نظر قرار گیرد. ما باید یک طیف از رفتارها را در منطقه پیاده‌سازی کنیم تا بتوانیم با آنها به رقابت بپردازیم. در نهایت، به دلیل حساسیتی که ایران و اسرائیل به یکدیگر دارند، هر یک از طرفین می‌داند که رفتارهای کلان یا قهری ناپخته چه تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و اجتماعی دو کشور و همچنین تبعاتی بر همسایگان و کل منطقه خواهد داشت.

بنابراین، حسابگری هوشمندانه و آینده‌نگر نسبت به نوع رفتار، به ویژه در مواقعی که احتمال شدت عمل وجود دارد، باید در نظر گرفته شود. تا کنون، رفتارهای محتاطانه‌تری از ایران مشاهده شده و تلاش‌های آن بیشتر در راستای هشدار جدی به اسرائیل بوده است.

در پاسخ به احتمال واکنش اسرائیل به اقدامات ایران در سال‌های اخیر، این رژیم اغلب تلاش کرده که به نوعی به خود ایران نزدیک شود و دیگر بازیگران را به پای ایران ببندد؛ از حزب‌الله لبنان گرفته تا گروه‌های مقاومت در عراق، یمن و سوریه. به نظر می‌رسد این وضعیت به اسرائیل اجازه می‌دهد که ایران را به عنوان رقیب اصلی خود قلمداد کرده و در این راستا دو هدف مهم را دنبال کند: نخست، اعلام به رقبا که آنها کوچک‌تر از آن هستند که بتوانند با اسرائیل مقابله کنند و دوم، تجهیز منازعه‌ای که با ایران طراحی کرده، به این منظور که سطح تنش و چالش را افزایش دهد که به خودی خود هزینه‌های گزافی به دنبال خواهد داشت.

ایران به خوبی از این وضعیت آگاه بوده و سعی دارد که از هرگونه درگیری مستقیم با اسرائیل پرهیز کند مگر در مواقعی که یک هشدار جدی لازم باشد، مانند عملیات وعده صادق. در عین حال، جمهوری اسلامی تلاش می‌کند تا اسرائیل را در مرزهای خود محاصره کند و از تکنیک‌های مختلف درگیری استفاده نماید و بیش از هر چیز، در پی آن است که رژیم صهیونیستی که به یک ارتش کلاسیک وابسته است را با رزمی غیرمتقارن مواجه سازد که دو نوع درگیری به لحاظ ویژگی‌ها و شرایط کاملاً با هم تفاوت دارد.

در نتیجه، هدف ایران در حال حاضر این است که این نزاع را به گونه‌ای مدیریت کند که نتیجه نهایی به نفع آن باشد. همچنین، ورود فناوری‌های نوین در عرصه جنگ، نظیر جنگ‌های لیزری، سایبری و مرتبط با پهپادها، به تغییر قواعد جنگ منجر شده و دو طرف را به سوی استفاده از روش‌های جدید سوق داده است. نکته اصلی این است که ایران در پی انجام عملیات دقیق و هدفمند است و در مواقع لازم، واکنش‌های مستحکم پیش‌بینی شده و از طریق ارتباطات منطقه‌ای و منسجم خود عمل نماید.

به اعتقاد من، آنچه بسیار حائز اهمیت است این است که ایران در حال انجام پاسخ‌های خود است، با این حال ملاحظه دیگری که ممکن است برای دو طرف اهمیت داشته باشد این است که آنها تمایلی ندارند که اوضاع منطقه را به چالش بکشند. البته این فقط به خواسته‌های دو طرف مربوط نیست و قدرت‌های بزرگ، بازیگران منطقه‌ای و رقبای دیگر نیز به این نکته توجه دارند. این امر نه تنها می‌تواند به عنوان یک چالش تلقی شود، بلکه امنیت منطقه نیز از مفاهیم قدیمی فاصله گرفته و با کنش‌های جدیدتری همراه شده است که به نظر می‌رسد ابزارها به راحتی در دسترس‌تر هستند، اما آثار آنها عمیق‌تر است. تغییراتی مانند استفاده از پهپادها، تکنیک‌های سایبری، ترورهای از فاصله دور و حتی ترورهای زیستی نشان‌دهنده تحولات در نوع جنگ و درگیری است. بنابراین به همان نسبت که سلاح‌ها و تکنیک‌های جنگ تغییر کرده‌اند، اشکال جنگ نیز تغییر یافته است.

از این رو، اگر مشاهده می‌شود که بحث‌های مربوط به رقابت ما با اسرائیل به سمت میدان های غیرنظامی و رقابت‌های دیگر سوق می‌یابد، این به این دلیل است که حوزه‌های دیگری نیز برای رقابت وجود دارد. امیدوارم جامعه جهانی موفق شود اسرائیل را متوجه سازد که منطقه ظرفیت مشخصی دارد و اگر این ظرفیت به پایان برسد، ممکن است روابط منطقه‌ای دچار اختلال شود. لذا همه کشورها به ویژه آنهایی که خردمند هستند و به منافع و رفاه مردم و منطقه خود اهمیت داده و بر اساس آن عمل کنند، می‌بایست رفتارهای مبتنی بر منطق و معقولی از خود نشان دهند. با این وجود، به نظر می‌رسد اسرائیل چنین نگاهی ندارد و در روزهای اخیر با رفتارهای غیرمنطقی و جنون‌آمیز در صدد رسیدن به اهداف خود است.

21302

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا