خلق «ارزش» ممکن نیست مگر با نوشتن مقاله

دکتر بهروز رسولی در مصاحبهای با خبرنگار مهر، جایگاه علمی کشورمان را از منظر تعداد مقالات منتشرشده مورد بررسی قرار داد و گفت: خوشبختانه سیاستگذاران به خوبی از اهمیت این موضوع آگاهند که از دست دادن این موقعیت و به طور کلی کاهش انتشارات علمی دانشگاهها، امری جدی و نگرانکننده است. در حال حاضر فعالیتهایی در دانشگاههای مختلف آغاز شده تا از این کاهش جلوگیری به عمل آید.
او در خصوص اقداماتی که به منظور افزایش تعداد مقالات علمي در دانشگاهها آغاز شده، تاکید کرد: در مرحله نخست، دانشگاهها در حال افزایش مشوقهایی برای چاپ مقالات هستند. همچنین برای ارتقاء تعداد انتشارات، از تواناییهای پژوهشگران خارج از دانشگاه بهرهبرداری میشود.
این استادیار در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) به سؤالی در رابطه با این انتقادها که اخیرا حول مقالهنویسی مطرح شده است پاسخ داد و گفت: پژوهشگران در یک نظام ارزیابی و رشد قرار دارند و برای همین از خود میپرسند که ارزیابیها به چه مولفههایی توجه دارند، زیرا آنها نیازمند کسب این امتیازات هستند؛ سپس به ناگاه به آنها میگوییم که مقالات بیفایده هستند! این نوع برخورد موجب سردرگمی پژوهشگران میشود.
«مقاله» جزئی حذفناپذیر از زنجیره ارزش است
او با تأکید بر این موضوع، اظهار داشت: من با نظر افرادی که میگویند «مقاله چه فایدهای دارد؟» به شدت مخالفم؛ اگر به نظریههای علمی بهصورت یک زنجیره ارزش نگاه کنیم، مقاله بخشی از آن زنجیره ارزش محسوب میشود.
این پژوهشگر حوزه علمسنجی زنجیره ارزش را اینگونه توضیح داد: در زنجیره ارزش، ورودیهایی وجود دارد که پس از انجام فعالیتهایی به خروجیهایی تبدیل میشوند. این خروجیها در ادامه به نتایجی تبدیل میگردند و این نتایج خود به تاثیرات قابل ملاحظهای منتهی میشوند.
رسولی به عنوان مثالی برای توضیح موضوع، اظهار داشت: فرض کنید که ما تعدادی سیم و لامپ داریم و به دنبال تأمین روشنایی هستیم. یک پژوهشگر روی نحوه اتصال سیمها کار میکند تا لامپ را روشن کند و مقالهای در این زمینه مینویسد و منتشر میکند. این مقاله میتواند منجر به ثبت یک اختراع شود. پژوهشگری دیگر به این مدل میپردازد و نکاتی را به آن اضافه کرده و اعلام میکند که با این روش توانستهایم لامپ را روشن کنیم. این لامپ باید قابلیت عملیاتی داشته باشد. لامپ نتیجه کار ماست و مقاله و پتنت خروجی ما میباشد. زمانی که این فرآیند به روشنایی یک منزل در دورافتادهترین مناطق منتهی شود، به مرحله تأثیر یا ایمپکت رسیدهایم. فرآیند بهبود علمی و تأثیرگذاری نیز به همین ترتیب عمل میکند.
او تأکید کرد: ما نمیتوانیم اعلام کنیم که از این لحظه به بعد تصمیم داریم تا عنصر مقاله را از این فرآیند حذف کنیم؛ این مانند این است که بخواهیم لامپ را از فرآیند حذف کنیم و در عین حال انتظار روشنایی داشته باشیم. این یک اصل و بنیان دارد و ضروری است که درک صحیحی از این فرآیند وجود داشته باشد. باید به خاطر داشت که از هر ۱۰۰ مقاله، یکی به پتنت تبدیل میشود؛ و از هر ۱۰۰۰ مقاله، یکی به تأثیر واقعی منجر میشود. حذف زنجیره ابتدایی امکانپذیر نیست و نمیتوان از پژوهشگران انتظار داشت که بدون آن، ادامه کار را انجام دهند.
مأموریت پژوهشگر نوشتن مقاله است
عضو هیئت علمی ایرانداک به این نکته اشاره کرد: پژوهشگر، پیشرفت، مقالهنویسی و نوشتن را فراگرفته است؛ اگر صنعت به این مهارتها دست یافته بود، در صنعت فعالیت میکرد. در این بین، دانشگاه نیز نباید نادیده گرفته شود زیرا هسته اصلی دانشگاه، پژوهش است. فرآیندی که در یک شرکت دولتی با هزینههای فراوان میتواند به دست آید، ممکن است در دانشگاه با هزینهای بسیار کمتر انجام شود؛ زیرا تخصص دانشگاه در زمینه پژوهش است.
او تأکید کرد: حذف هر بخشی از زنجیره، انتخاب درستی نیست؛ و نمیدانم چرا برخی افراد به این مسائل اذعان میکنند، ولی خروجی هر چه باشد، نتایج آن نا مطلوب خواهد بود.