«جزیرهای اسرارآمیز و دورافتاده»؛ دیهگو گارسیا، بهشتی استوایی با ممنوعیت ورود

“`html
دیهگو گارسیا، جزیرهای منحصر به فرد در اقیانوس هند است که به عنوان بهشتی دستنخورده و دور از دسترس با مناظر سرسبز و سواحل شنهای نقرهای شهرت یافته و آبهای فیروزهای و شفاف آن را احاطه کردهاند.
هرچند، این جزیره به عنوان مقصدی برای مسافران شناخته نمیشود. ورود به آن برای بسیاری از غیرنظامیان محدود است و این منطقه به عنوان پایگاهی نظامی فوقسری متعلق به بریتانیا و ایالات متحده شناخته میشود و سالهاست که در سایه ابهام و راز باقی مانده است.
این جزیره تحت مدیریت لندن قرار دارد و موضوع مناقشهای دیرینه میان بریتانیا و موریس بوده است که در هفتههای اخیر مذاکرات پیرامون آن در حال انجام است.
بریتانیا در اوایل اکتبر اعلام کرد که پس از نیم قرن از اعمال حق حاکمیت بر این مجمعالجزایر دورافتاده اما استراتژیک در اقیانوس هند، از این حق صرفنظر خواهد کرد. طبق توافق انجام شده، بریتانیا جزایر چاگوس را در یک اقدام تاریخی به موریس واگذار میکند. این اقدام شامل جزیره مرجانی دیهگو گارسیا است که آمریکا از آن به عنوان پایگاهی نظامی برای نیروی دریایی و هواپیماهای بمبافکن دوربرد خود استفاده مینماید.
اوایل این ماه، بیبیسی توانست دسترسی بیسابقهای به این جزیره پیدا کند.
روزی که به اتاقم در دیهگو گارسیا بازگشتم، یک مأمور امنیتی خصوصی به طعنه گفت «این دشمن است» و نام من را که با رنگ زرد در فهرست او مشخص شده بود، به زبان آورد.
بیبیسی برای ماهها در تلاش بود تا به این جزیره که بزرگترین جزیره مجمعالجزایر چاگوس به شمار میآید، دسترسی پیدا کند.
هدف ما پوشش خبری درباره پرونده تاریخی رفتار با تامیلهای سریلانکایی بود که نخستین کسانی بودند که در این جزیره درخواست پناهندگی دادند و اکنون سه سال است که در آنجا به سر میبرند. مبارزات قانونی پیچیدهای در راستای تعیین سرنوشت آنها در حال انجام بوده و به زودی حکم نهایی صادر خواهد شد که مشخص کند آیا بازداشت آنها غیرمجاز است یا خیر.
در آن زمان، ما تنها میتوانستیم این موضوع را از راه دور پیگیری کنیم.
دیهگو گارسیا که حدود ۱۶۰۰ کیلومتر از نزدیکترین خشکی فاصله دارد، به عنوان یکی از دورافتادهترین جزایر دنیا محسوب میشود. هیچ پرواز تجاری به این جزیره انجام نمیشود و سفر دریایی به آن نیز آسان نیست – مجوزهای کشتیرانی فقط برای جزایر دوردست مجمعالجزایر صادر میشود و آن هم صرفاً برای عبور ایمن در اقیانوس هند.
دستیابی به این جزیره مستلزم مجوزی است که فقط به افرادی داده میشود که با تجهیزات نظامی یا مقامهای بریتانیایی مستقر در این مناطق ارتباط دارند. از دیرباز، ورود روزنامهنگاران به این جزیره ممنوع بوده است.
وکلای بریتانیا تمام تلاش خود را کردهاند تا از حضور بیبیسی در جلسه دادگاه جلوگیری کنند و حتی پس از صدور مجوز از سوی دادگاه عالی منطقه، ایالات متحده مخالفت خود را اعلام کرد و خاطرنشان نمود که از تأمین غذا، حملونقل و اقامت برای افرادی که در صدد سفر به این جزیره هستند، از جمله قاضی و وکلا، امتناع میورزد.
مکاتباتی که بیبیسی در تابستان امسال به آن دست یافته، نشاندهنده نگرانی شدید دو کشور در خصوص حضور رسانهها در دیهگو گارسیا است.
در یکی از یادداشتهای ارسالی از سوی دولت آمریکا به مقامهای بریتانیا، قید شده است: «همانگونه که قبلاً هم مورد بحث قرار گرفت، ایالات متحده با نظر دولت عالیحضرت موافق است که بهتر است اعضای رسانهها به صورت مجازی از لندن در این دادگاه شرکت کنند تا خطرات احتمالی برای امنیت این تأسیسات به حداقل برسد.»
زمانی که سرانجام مجوز اقامت پنج روزهام در جزیره صادر شد، این مجوز با محدودیتهایی سنگین همراه بود. این محدودیتها تنها به پوشش خبری دادگاه محدود نمیشدند. آنها شامل محدودیتهای در رفتوآمد و حتی ممنوعیت گزارش درباره خود این محدودیتها نیز بودند.
درخواستهای من برای ایجاد تغییرات جزئی در مجوز از سوی مقامات بریتانیا و آمریکا رد شد.
نیروهای کمپانی امنیتی جی۴اس (G4S) برای محافظت از بیبیسی و وکلایی که برای شرکت در جلسه دادگاه به آنجا سفر کرده بودند، به منطقه اعزام شدند.
هنگامی که به جزیره نزدیک میشوید، درختان نارگیل و پوشش گیاهی سرسبز در تمام سطح جزیره ۴۴ کیلومتر مربعی، که ظاهری شبیه به یک رد پای بزرگ دارد، نمایان است و درمیان آن، سازههای نظامی سفید رنگ به چشم میخورند.
دیهگو گارسیا یکی از حدود ۶۰ جزیرهای است که مجمعالجزایر چاگوس یا «قلمرو اقیانوس هند بریتانیا» را شکل میدهند. این جزایر آخرین مستعمرات بریتانیا هستند که در سال ۱۹۶۵ با جدا کردن آنها از موریس تأسیس گشتند. این جزیره تقریباً در نیمهراه بین شرق آفریقا و اندونزی قرار دارد.
زمانی که بر روی باند در کنار هواپیماهای نظامی خاکستری نشستهام، تابلویی بر روی یکی از آشیانهها وجود دارد که نوشته شده: «دیهگو گارسیا. ردپای آزادی» و در بالای آن پرچمهای آمریکا و بریتانیا به تصویر کشیده شدهاند.
این نخستین اشاره به مفهوم آزادی در تابلوهای جزیره است که به پایگاه نظامی بریتانیا و ایالات متحده که از اوایل دهه ۱۹۷۰ در اینجا مستقر بوده، اشاره میکند.
در سال ۱۹۶۶، جزیره به مدت ۵۰ سال به ایالات متحده اجاره داده شد که امکان تمدید آن به مدت ۲۰ سال دیگر نیز وجود داشت. این قرارداد تمدید شده و موعد انقضای آن در سال ۲۰۳۶ خواهد بود.
در ترمینال، دری با نماد پرچم بریتانیا و دیوارهایی که با تصاویر شخصیتهای مشهور بریتانیایی همچون وینستون چرچیل تزئین شدهاند، وجود دارد.
در خود جزیره، خودروهای پلیس بریتانیا را مشاهده کردم و همچنین باشگاه شگفتانگیزی بنام «بریت کلاب» با لوگوی بولداگ وجود دارد. ما از خیابانهایی با نامهای «بریتانیا وِی» و «چرچیل رود» عبور کردیم.
اما خودروها مانند آمریکا در سمت راست حرکت میکنند و ما با یک اتوبوس زرد رنگ که شبیه اتوبوسهای مدرسههای آمریکایی است، جابهجا میشویم.
دلار آمریکا به عنوان ارز رایج در این جزیره پذیرفته شده و پریزهای برق نیز مطابق استانداردهای آمریکایی هستند. غذاهایی که در طول اقامتم دریافت کردم شامل «تتر تاتس» – نوعی سیبزمینی سرخکرده معروف آمریکایی – و بیسکوییتهایی مشابه با اسکونهای بریتانیایی بودند.
هرچند مدیریت این منطقه از لندن انجام میشود، ولی بیشتر کارکنان و منابع آن تحت نظارت ایالات متحده قرار دارند.
طی تلاش بیبیسی برای دسترسی به جزیره، مقامات بریتانیا سوالات را به سمت کارکنان آمریکایی ارجاع میدادند. هنگامی که ایالات متحده در تابستان امسال مانع از برگزاری جلسه استماع دادگاه در دیهگو گارسیا شد، یک مقام ارشد وزارت دفاع بریتانیا اظهار داشت که بریتانیا «قادر به فراهم کردن دسترسی نبود».
او در ایمیلی به یکی از همکاران در وزارت خارجه نوشت: «ارزیابی امنیتی ایالات متحده محرمانه است … [آنها] نشان دادهاند که کنترلها بسیار سختگیرانهای در نظر گرفتهاند.»
کمیسر موقت «قلمرو اقیانوس هند بریتانیا» بیان کرده است که نمیتواند مقامهای آمریکایی را برای اعطای دسترسی به بخشهایی از تاسیسات نظامی که به موجب توافق بریتانیا-آمریکا به دست ایالات متحده ساخته شده، تحت فشار قرار دهد، حتی اگر این منطقه تحت حاکمیت و قلمرو بریتانیا باشد.
در سالهای اخیر، هزینههای این منطقه برای بریتانیا به دهها میلیون پوند رسیده است که بخش عمدهای از آنها تحت عنوان «هزینههای مهاجران» ثبت شده است. مکاتباتی که بیبیسی بین مقامات وزارت خارجه بریتانیا در ماه ژوئیه به دست آورده، هشدار داده که «هزینهها در حال افزایش است و برآورد نهایی پیشبینی میکند که این رقم به ۵۰ میلیون پوند در سال خواهد رسید».
جو جزیره به شدت آرام به نظر میرسد. سربازان و پیمانکاران با دوچرخه از کنار من عبور کرده و افرادی در زیر نور آفتاب به تنیس و موجسواری مشغولند.
در ورودی یک سینما، تبلیغاتی از فیلمهای «بیگانه» و «سرزمینهای مرزی» به نمایش درآمده و در کنار آن یک سالن بولینگ و موزهای با فروشگاه سوغاتی وجود دارد، اما من اجازه ورود به آنجا را نداشتم.
از کنار یک فستفود به نام «جیکز پلِٰیس» عبور کرده و به منطقهای زیبا در کنار دریا رسیدیم که تابلویی با عنوان «منطقه شنا و پیکنیک» دارد. در جزیره، تیشرتها و لیوانهایی با برند دیهگو گارسیا به فروش میرسد.
با این حال، نشانههای مداوم از پایگاه حساسی که در آنجا وجود دارد، به وضوح قابل مشاهده است. صبح زود میتوان صدای تمرینات نظامی را شنید و نزدیک محل اقامت ما، ساختمانی حصارکشیشده وجود دارد که به عنوان زرادخانه شناخته میشود.
در تمام مدت، مقامات نظامی آمریکا و بریتانیا نظارت دقیقی بر حرکات ما داشتهاند.
جزیره دارای زیبایی طبیعی فوقالعادهای است؛ از پوشش گیاهی سرسبز تا سواحل سفید بکر. اینجا همچنین زیستگاه بزرگترین بندپای زمینی جهان، خرچنگ نارگیلی، به شمار میرود. کارکنان نظامی درباره خطرات موجود در آبهای اطراف هشدار میدهند، به ویژه خطر کوسهها.
در وبسایت «قلمرو اقیانوس هند بریتانیا» با افتخار ذکر شده است که این منطقه دارای «بیشترین تنوع زیستی دریایی در بریتانیا و سرزمینهای فرادریایی بریتانیا است و تمیزترین دریاها و سالمترین اکوسیستمهای صخرهای مرجانی جهان را در خود جای داده است».
اما در کنار این زیباییها، نشانههایی از تاریخ دردناک این جزیره نیز به چشم میخورد.
زمانی که بریتانیا کنترل جزایر چاگوس را – که دیهگو گارسیا جنوبیترین آنهاست – از مستعمره سابق خود، موریس، به دست گرفت، سرعت عمل به خرج داده و بیش از هزار نفر ساکن آنجا را برای ساخت پایگاه نظامی اخراج کرد. ساکنان این جزایر، که از نسل بردگانی بودند که از ماداگاسکار و موزامبیک در زمان حکمرانی فرانسویها و انگلیسیها به اینجا آورده شده بودند، طی قرنها فرهنگ، موسیقی و زبان خود را پدید آورده بودند.
من از یک مزرعه قدیمی در شرق دیهگو گارسیا بازدید کردم که اکنون فقط آثاری از ویرانهها در آنجا برجای مانده است. در خارج از خانه بزرگ مدیر مزرعه، تابلویی قرار دارد که نوشته شده: «خطر: سازه ناایمن. ورود ممنوع. به دستور نماینده بریتانیا».
یک خرچنگ بزرگ از در یک مهمانخانه متروکه بیرون میآید. در همان منطقه، کلیسایی وجود دارد که تابلویی به زبان فرانسوی در زیر صلیب آن نصب شده و بر آن نوشته شده: «برای برادران و خواهران چاگوسی خود دعا کنید». الاغهای وحشی هنوز در این ناحیه پرسه میزنند؛ بازماندههایی از جامعهای که نزدیک به دو قرن در اینجا ساکن بودند. دیوید واین، نویسنده کتاب «جزیره شرم: تاریخچه پنهانی پایگاه نظامی آمریکا در دیهگو گارسیا»، این الاغها را به عنوان نشانهای «شبحوار» از جامعهای که در آنجا بوده، توصیف میکند.
در یادداشتی از وزارت خارجه بریتانیا در سال ۱۹۶۶ هدف این کشور از حاکمیت بر جزایر ذکر شده و به صراحت بیان شده است: «هدف از این اقدام، به دست آوردن چند صخرهای بود که همچنان تحت مالکیت ما بماند؛ هیچ جمعیت بومی جز مرغهای دریایی وجود نخواهد داشت.»
یک دیپلمات بریتانیایی، ساکنان چاگوس را به عنوان «چند تارزان یا پادو» معرفی کرده و پیشنهاد کرد که آنها را «به موریس منتقل کنند». این جزایر نه تنها به دلیل موقعیت راهبردی خود انتخاب شدهاند، بلکه به زبان دیگر، همانطور که در سند دیگری از دولت تصریح شده است، از آن بابت بوده که «عملاً هیچ جمعیت دائمی در آنجا وجود ندارد». به این ترتیب ایالات متحده توانست با آزادی عمل بالا و بدون نگرانی از مسائل پیچیده یک قلمرو مستقل پرجمعیت، فعالیت کند.
دیوید واین بر این باور است که این برنامهها در دورهای شکل گرفت که جنبش استعمارزدایی در جهان سرعت یافته بود و آمریکا تلاش میکرد تا دسترسی به پایگاههای نظامی خود را در نقاط مختلف جهان تضمین کند. دیهگو گارسیا به دلیل جمعیت اندک و موقعیت استراتژیکاش در اقیانوس هند به «گزینه اصلی» تبدیل شد. برای بریتانیا، این فرصتی برای تحکیم روابط نظامی با آمریکا بود، حتی اگر تنها «حضور نمادینی از بریتانیا» در آنجا مشاهده میشد.
با این حال، یک انگیزه مالی نیز در این میان وجود داشته است. ایالات متحده توافق کرد که ۱۴ میلیون دلار تخفیف در خرید موشکهای هستهای پولاریس برای بریتانیا اعمال کند که بخشی از این توافق پنهانی بر سر جزایر بود.
تمبرهای رسمی روز اول قلمرو بریتانیا در اقیانوس هند از سال ۱۹۶۹ – چهار سال پس از آن که بریتانیا مجمعالجزایر چاگوس را از موریس جدا کرد، منتشر شد.
در سال ۱۹۶۷، مراحل اخراج تمام ساکنان جزایر چاگوس آغاز شد. سگها، حتی سگهای خانگی نیز، جمعآوری و قربانی شدند. ساکنان چاگوسی تعریف میکنند که چگونه آنها را به کشتیهای باربری منتقل کرده و به موریس یا سیشل فرستادهاند.
بریتانیا در سال ۲۰۰۲ به برخی از چاگوسیها تابعیت اعطا کرد و بسیاری از آنها به بریتانیا مهاجرت کرده و در آنجا سکنی گزیدند.
لیسبی الیزه، یکی از ساکنان چاگوس، در شهادتی که چند سال بعد در دادگاه بینالمللی ارائه کرد، بیان کرد که مردم این مجمعالجزایر پیش از اخراج، «زندگی شادی» داشته و «هیچ کمبودی» در آن احساس نمیکردند.
او گفت: «یک روز مدیر به ما گفت که باید جزیره و خانههایمان را ترک کنیم و برویم. همه ناراضی بودند اما چارهای نداشتیم. آنها هیچ دلیلی برای ما نیاوردند. هیچکس نمیخواهد از جزیرهای که در آن به دنیا آمده، مانند حیوانات بیرون انداخته شود.»
چاگوسیها سالهاست که به دنبال بازگشت به سرزمین خود هستند.
موریس که در سال ۱۹۶۸ از بریتانیا استقلال یافته، ادعا میکند که این جزایر متعلق به اوست و دادگاه عالی سازمان ملل در نظری مشورتی، اعلام کرده است که حاکمیت بریتانیا بر این منطقه «غیرقانونی» بوده و باید به پایان برسد.
این دادگاه تصریح کرده است که جزایر چاگوس باید به موریس واگذار شوند تا فرآیند «استعمارزدایی» بریتانیا به اتمام برسد.
کلایو بالدوین، مشاور ارشد حقوقی دیدهبان حقوق بشر، بر این باور است که «جابجایی اجباری چاگوسیها توسط بریتانیا و آمریکا، آزار و اذیت آنها به دلایل نژادی و جلوگیری مداوم از بازگشت آنها به وطنشان، معادل جنایت علیه بشریت محسوب میشود.»
«اینها جدیترین جنایاتی هستند که یک دولت میتواند ارتکاب کند. این جنایت استعماری ادامه خواهد داشت، تا زمانی که از بازگشت چاگوسیها به خانههایشان جلوگیری شود.»
دولت بریتانیا پیشتر اعلام کرده بود که «هیچ شکی» در مورد ادعای مالکیت خود بر این جزایر ندارد و این جزایر «از سال ۱۸۱۴ تحت حاکمیت بریتانیا بودهاند».
با این حال، در سال ۲۰۲۲، بریتانیا به مذاکراتی با موریس در خصوص آینده این سرزمین پاسخ مثبت داد. جیمز کلورلی، وزیر خارجه وقت، اعلام کرد که خواهان «حل و فصل تمامی مسائل باقیمانده» است.
دیوید لامی، وزیر خارجه جدید، که پیشتر دولتهای قبلی را بهخاطر «بیتوجهی به نظرات» نهادهای مختلف سازمان ملل در مورد این جزایر سرزنش کرده بود، اضافه کرد که بریتانیا در پی «رسیدن به توافقی است که منافع بریتانیا و شرکای ما را تأمین کند» و در عین حال تأکید نمود که حفظ «عملیات بلندمدت، امن و مؤثر پایگاه نظامی مشترک بریتانیا و آمریکا» حائز اهمیت است.
متیو ساویل، مدیر علوم نظامی در مرکز دفاعی برجسته بریتانیا، به نام «روسی»، معتقد است که دیهگو گارسیا به دلیل موقعیت استراتژیک آن در اقیانوس هند و امکاناتی مانند بندر، انبار و فرودگاه، یک پایگاه «بسیار بسیار مهم» است.
او توضیح میدهد که نزدیکترین پایگاه بریتانیا در فاصلهای تقریباً ۳۴۰۰ کیلومتری و نزدیکترین پایگاه آمریکا در حدود ۴۸۰۰ کیلومتری واقع بوده و این جزیره همچنین برای «پیگیری فضایی و امکانات رصد» موقعیت حائز اهمیتی دارد.
تانکرهای سوخترسان مستقر در دیهگو گارسیا تأمین سوخت بمبافکنهای بی-۲ آمریکایی را انجام دادهاند که از ایالات متحده برای اجرای اولین حملات هوایی به افغانستان پس از حملات ۱۱ سپتامبر برخاستند. همچنین در حین اجرای «جنگ علیه تروریسم»، هواپیماهایی از این جزیره به سمت افغانستان و عراق اعزام شدهاند.
آقای ساویل تصریح میکند که این پایگاه همچنین یکی از «معدود نقاطی در جهان» است که برای بارگیری مجدد زیردریاییها با تجهیزاتی مانند موشکهای تاماهاوک در دسترس است و ایالات متحده مقادیر زیادی تجهیزات و تدارکات را برای شرایط اضطراری در آنجا مستقر کرده است.
والتر لادویگ سوم، استاد ارشد روابط بینالملل در کالج کینگز لندن، بر این باور است که این پایگاه «نقشهای متعدد بسیار مهمی» دارد، اما «سطحی از محرمانگی وجود دارد که به نظر میرسد فراتر از آن چیزی است که در دیگر مکانها مشاهده میشود.»
«تمرکزی شدید بر نظارت و محدودیت دسترسی وجود دارد که… به نظر میرسد از اطلاعات عمومی ما درباره امکانات، قابلیتها و واحدهای مستقر در آنجا فراتر رفته است.»
در مدت اقامتم در جزیره، موظف بودم یک کارت بازدیدکننده قرمز رنگ به گردن بیاویزم و همواره تحت نظر بودم. محل اقامتم به صورت ۲۴ ساعته تحت حفاظت بود و افراد نظارتکننده، زمان ورود و خروج من را ثبت میکردند – و همیشه یکی از آنها در کنار من بود.
در اواسط دهه ۱۹۸۰، روزنامهنگار بریتانیایی، سایمون وینچستر، ادعا کرد که قایقش در نزدیکی جزیره با مشکل مواجه شده است. او حدود دو روز در خلیج ماند و موفق شد برای مدتی به ساحل قدم بگذارد، و سپس به بیرون جزیره راهنمایی شد و به او گفته شد: «برو و دیگر برنگرد».
او برای من تعریف میکند که مقامهای بریتانیایی نسبت به او «بسیار خصمانه» رفتار کردند و جزیره را «فوقالعاده زیبا» توصیف نمود. بیش از دو دهه بعد، هنگامی که هواپیمای رئیسجمهوری آمریکا برای سوختگیری در آنجا متوقف شد، یک خبرنگار مجله تایم فقط حدود ۹۰ دقیقه در جزیره حضور یافت.
مدتها شایعاتی درباره استفادههای مختلف از دیهگو گارسیا وجود داشته، از جمله اینکه ممکن است به عنوان پایگاه مخفی سیا – محلی برای نگهداری و بازجویی از مظنونان به تروریسم – مورد استفاده قرار گیرد.
دولت بریتانیا در سال ۲۰۰۸ تأیید کرد که در سال ۲۰۰۲ پروازهای انتقال مظنونان به تروریسم در این جزیره فرود آمدهاند، پس از اینکه سالها ادعا کرده بود که چنین اتفاقی رخ نداده است.
دیوید میلیبند، وزیر خارجه وقت، در آن زمان به پارلمان گفت: «بازداشتشدگان از هواپیما پیاده نشدند و دولت ایالات متحده به ما اطمینان داده است که هیچ یک از بازداشتشدگان آمریکایی در دیهگو گارسیا نگهداری نشدهاند. تحقیقات آمریکا نشان میدهد که هیچ گونه مدرکی از انتقال بازداشتشدگان از دیهگو گارسیا یا سرزمینهای فرادریایی دیگر، یا از طریق خود بریتانیا وجود ندارد».
در همان روز، مایکل هایدن، مدیر سابق سیا، از نادرست بودن اطلاعاتی که قبلاً «با حسن نیت» به بریتانیا ارائه شده بود و مبنی بر اینکه پروازهای انتقال هرگز در آنجا فرود نیامدهاند، خبر داد.
او گفت: «هیچکدام از این افراد در برنامه بازجویی از تروریستهای مهم سیا نبودهاند. یکی از آنها در نهایت به گوانتامو منتقل شد و دیگری به کشور خود بازگشت. اینها فقط عملیات انتقال بودند، نه چیز دیگر» و ادعاهای مربوط به وجود یک مرکز بازداشت سیا در دیهگو گارسیا را رد کرد.
سالها بعد، لارنس ویلکرسون، رئیس دفتر وزیر خارجه سابق آمریکا، کالین پاول، به وایس نیوز گفت که منابع اطلاعاتی به او گزارش دادهاند که دیهگو گارسیا به عنوان محلی «برای نگهداری موقت و بازجویی از افراد بهطور گاهبهگاه» به کار رفته است.
من اجازه نزدیک شدن به هیچ یک از مناطق نظامی حساس دیهگو گارسیا را نداشتم.
«پس از آخرین باری که من محل اقامتم در جزیره را ترک کردم، ایمیلی دریافت کردم که از من به خاطر اقامتم اخیر تشکر کرده و درخواست کرده بود که بازخوردی ارائه دهم. در ایمیل آمده بود: ‘ما میخواهیم هر مهمان تجربهای مثبت و راحت داشته باشد’.
قبل از پرواز، گذرنامهام با نشانواره این سرزمین مهر شد. شعار آن میگوید: «In tutela nostra Limuria»، به معنی «لیموریا تحت سرپرستی ما است». این عبارت به یک قاره افسانهای و گمشده در اقیانوس هند اشاره دارد.
قارهای که وجود ندارد، تصویر نمادینی مناسب برای جزیرهای است که وضعیت قانونیاش همچنان در ابهام باقی مانده و از زمان اخراج چاگوسیها، تنها تعداد اندکی از افراد اجازه دسترسی به آن را یافتهاند.
انتظار میرود حکم در پرونده قضایی مربوط به رفتار با تامیلهای سریلانکی در این جزیره به زودی صادر شود و بیبیسی در زمان مناسب، گزارشهایی در این زمینه ارائه خواهد داد.
منبع: بی بی سی
“`