ظریف: اجرای سیاست خارجی نیازمند درک های واقع گرایانه است

نشست تخصصی تحت عنوان «تحلیل و روایت ایرانی از تحولات تاریخی روسیه» با حضور مهدی سنایی، نویسنده کتاب مذکور، محمدجواد ظریف، دانشیار دانشگاه تهران در دانشکده مطالعات جهان، ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و حسین سلیمی، رئیس انجمن علوم سیاسی ایران، در روز دوشنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۴ در محل خبرگزاری خبرآنلاین و با همکاری مؤسسه ایراس برگزار گردید.
محمدجواد ظریف که در گذشته وزیر امور خارجه بوده است، به عنوان دومین سخنران این جلسه با اشاره به روز سعدی، آموزگار انسانیت، اظهار کرد: امروز روز گرامیداشت سعدی است و هم چنین تأسف بار است که خبر درگذشت آزادمردترین پاپ تاریخ را دریافت کردیم. پاپ ها در دوره های قبل به عنوان کشیشان فعال در راه الهیات آزادی بخش شناخته می شدند و پس از آن نیز به همین روال ادامه دادند. درگذشت این شخصیت بزرگ را به مسیحیان کاتولیک و هم وطنان مسیحی تسلیت می گویم.
توقعات ما از کنشگران بین المللی بر مبنای تصورات نادرست است
ما در کشور ایران با مشکلی جدی مواجه هستیم که فقط مختص ایران نیست، اما متأسفانه در این جا نمود بیشتری پیدا کرده است و آن شناخت است. چالش های مربوط به شناخت و اشتباهات شناختی، منشأ بسیاری از تصمیمات نادرست و توقعات نابه جا هستند که در حال حاضر نیز در بسیاری از موارد مشهود است. توقعاتی که از کنشگران جهانی داریم، بر اساس تصورات نادرستی شکل می گیرد که هیچ ارتباطی با واقعیتها ندارد و همین تفکرات غیرواقع بینانه موجب ایجاد حس عشق و نفرتی می شود که به سرعت دچار تغییر می شود. دوستانی که به شدت طرفدار روسیه هستند، با یک عمل از سوی همسایگان روس به دشمنانی تبدیل می شوند و این ناشی از عدم شناخت است که به اعتقاد من باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
روابط ایران و روسیه باید به صورت راهبردی تعریف شود
وزیر امور خارجه سابق ادامه داد: نکته دیگری که باید مطرح شود، این است که روسیه همواره هم سایه ما بوده و خواهد بود و این واقعیتی است که باید بر پایه یک شناخت شفاف و واقعی از این کشور، تعاملات مان را با آن سامان دهیم. مسئله سوم اینکه بهبود یا بدتر شدن روابط ما با غرب نباید رابطه مان با روسیه به عنوان یک همسایه را به خطر بیندازد و این رابطه باید همواره به صورت راهبردی تعریف گردد. احساسات ناشی از عشق و نفرت که نتیجه ضعف شناختی هستند، نباید در روابط واقعی و معادلات بین المللی تأثیرگذار باشند.
ظریف افزود: ما به یک ارتباط خوب با تمامی همسایگان مان نیاز داریم و روسیه به عنوان یک همسایه قدرتمند، به عقیده برخی یک قدرت منطقه ای و به اعتقاد برخی دیگر، یک قدرت جهانی به شمار می آید و باید به عنوان یک شریک راهبردی برای ایران مورد توجه قرار گیرد. اما این شراکت باید بر پایه شناخت دقیق و آگاهانه از روسیه بنا شود.
سیاست خارجی باید بر پایه شناخت های واقعی دنبال شود
این محقق دانشگاه در خصوص کتاب تازه منتشر شده توسط مهدی سنایی گفت: دکتر سنایی دو ویژگی برجسته دارند: نخست اینکه او یک محقق برجسته در حوزه روس شناسی می باشد و از سوی دیگر، دانشمند در زمینه روابط بین الملل است. او به واقع در زمینه اطلاعات و تحلیل های بین المللی، دیدگاه هایی معقول و منطقی دارد و به درستی روسیه را هم از منظر آکادمیک و هم از دید میدانی شناخته است. هم اکنون، او به خوبی روسیه و کشورهای مشترک المنافع را درک کرده که این یکی از مزایای بارز او به شمار می آید.
ظریف همچنین تصریح کرد: با احترام به همه سفرا و به ویژه سفرای جمهوری اسلامی ایران که از شخصیت های مؤثر بوده اند، از جمله مرحوم آقای خلعتبری که یکی از روس شناسان ممتاز ایرانی بود و بعدها به وزارت خارجه رسید، می خواهم اعلام کنم که آقای دکتر سنایی موفق ترین سفیر ایران در روسیه به شمار می آیند. من این افتخار را دارم که از دوران هشت ساله وزارت خود، شش سال ایشان به عنوان سفیر در روسیه فعالیت داشتند. این موضوع نشان دهنده این است که عملکرد دیپلماتیک ایشان همراه با یک درک واقع بینانه از روسیه بوده است. اگر روابط مان را بر اساس چنین شناخت های واقع بینانه بسازیم، می توانیم امیدوار باشیم که به نتایج مثبتی دست یابیم و ایشان این موضوع را به وضوح به ما نشان داده اند.
در دوره ای، روسیه تقریباً تمام مسیر را برای غربی شدن پیمود
این تحلیل گر در زمینه روابط بین الملل همچنین اشاره کرد: واقعیتی که برای همه ما ملموس است در عرصه روابط بین المللی این است که روسیه در دوران پساجنگ سرد، حداقل دو دوره متفاوت را دنبال کرده است. بازگشت روسیه به ملی گرایی یا محافظه کاری، به رغم دلایل تاریخی، در واقع پاسخی به نوع رفتار غرب با روسیه بوده است. به این معنا که روسیه در دوره ریاست جمهوری یلتسین تقریباً تمام راه را برای غربی شدن پیمود و با واکنش های نامناسبی از سوی غرب روبرو شد. این مسأله ممکن است به عنوان بنیان سیاسی بازگشت عقیدتی به نومحافظه کاری در روسیه، به ویژه در دوره ریاست جمهوری آقای پوتین تعبیر شود. ایشان این فرآیند را به عنوان بازگشت به محافظه کاری معرفی می کنند تا از نئوکان های آمریکایی متمایز شوند. این روند شامل مبانی قابل توجهی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.