اهواز باستانی در مسیر مستندنگاری، لایهنگاری و ادامه تحقیقات

ایسنا/خوزستان فاز اول بررسیهای مربوط به لایهنگاری و تکمیل تحقیقات مرتبط با شهر باستانی اهواز در ناحیه آسیهآباد، با حمایت ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، بهواسطه اعتبارهای استانی در حال پیگیری است.
تپه آسیهآباد، یک برجستگی طبیعی به طول تقریباً 30 متر است که در امتداد شرقی-غربی قرار دارد و تنها عارضه زمینشناسی مشهود در دشت اهواز به شمار میرود. این ارتفاع طبیعی، بخش معینی از سازند آغاجاری را در خود جای داده است که در این ناحیه به شکل لایههای متناوب رسی و ماسهای دیده میشود.
بهدلیل سیلابزایی دشت و خصوصیات آبگیر آن، این ناحیه در گذشته بهدلیل وجود این برونزد طبیعی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و شواهد باستانشناسی کشفشده در حصیرآباد و آسیهآباد نشاندهنده تأثیر این سازند در جذب ساکنان در زمانهای گذشته بوده است. با این حال، باید در نظر داشت که با توجه به وجود محوطههایی چون تپه هفتپیرون در جنوب اهواز، احتمال دارد که استقرارهای کوچک و همچنین مکانهای وسیع اما کمارتفاع در دشت اهواز زیر رسوبات مدفون شده باشند؛ اما مکان آسیهآباد و حصیرآباد به گونهای است که از رسوبات محفوظ ماندهاند.
طبق اطلاعات ارائه شده توسط اداره کل میراث فرهنگی خوزستان، این محوطه در مرکز دشت اهواز واقع شده و در کرانه شرقی رودخانه کارون با چشمانداز جلگهای شکل گرفته و از سمت جنوب به دشت وسیع اهواز مشرف است. به جز خود سازند آغاجاری و رودخانه کارون، که حدود 1140 متر در غرب تا شمال غرب این محوطه و در مسیری شمال به جنوب در حال عبور است، در پیرامون سایت عارضه طبیعی خاص دیگری دیده نمیشود.
در این ناحیه، سازند آغاجاری تقریباً 15 متر بالاتر از سطح زمینهای اطراف قرار دارد و فضایی را فراهم میآورد که در قله و به ویژه در دامنه جنوبی آن، که شیب ملایمتر و زاویه مناسبی نسبت به تابش آفتاب دارد، امکان استقراری ایجاد گردد که امروزه به آن آسیهآباد گفته میشود.
وجود محوطههای باستانی در اطراف شهرهای کنونی، برای مطالعۀ تاریخچه شکلگیری خود شهر و بررسی پیشینه سکونت در نواحی شهری از اهمیت بسیاری برخوردار است.
شهر باستانی اهواز، اگرچه به دلیل برخورداری از اهمیت استراتژیک و ژئوپلتیک در دوران ساسانی و اسلامی، توجه چندانی از باستانشناسان ادوار مربوطه را جلب نکرده است، اما انتظار میرود که تحقیقاتی گستردهتر در حوزۀ باستانشناسی تاریخی اهواز صورت گیرد؛ چرا که آثار و محوطههای مهمی از این دوره در حوزه فرهنگی خوزستان مانند ایوان کرخه، شوش، شوشتر، ارجان و… شناسایی و کاوش شدهاند.
اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان، از مهمترین مراکز فرهنگی استان در دوران تاریخی و اسلامی محسوب میشود و مطالعات انجامشده در آن بیشتر محدود به پیمایشهای گذرا و حفاریهای محدود در محوطههای فردی همانند حصیرآباد است.
اگرچه حفاریها و تحقیقات صورتگرفته در شهرستانهای استان خوزستان اطلاعاتی در مورد سنتهای سفالی و معماری دوران ساسانی و اسلامی ارائه دادهاند، درک ماهیت و کارکرد محوطه آسیهآباد میتواند به روشنیسازی ابهامات بسیار در خصوص شیوه استقرار، معماری و فرآیندهای تاریخی شهر باستانی اهواز کمک نماید.
نتایج بررسیهای سطحی قبلی نشان داد که آسیهآباد مجموعهای از مواد فرهنگی قرون اولیه اسلامی را در خود دارد که شامل طیف گستردهای از بقایای مادی از جمله سفال و دیگر یافتههای قابل حمل مانند بخشهایی از ستونهای سنگی است.
پیش از آغاز حفاری، برای بهبود برنامهریزی کاوش و تعیین دقیقتر محل ترانشه، یک بررسی سیستماتیک از سطح محوطه و تصاویر ماهوارهای و تاریخی انجام میشود و همچنین با استفاده از عکسهای هوایی از زوایای مختلف از محوطه عکاسی میگردد. در این راستا، با بهکارگیری تصاویر هوایی (اُرتوفوتو)، نقشه توپوگرافی دقیقی از محوطه نیز تهیه خواهد شد.
به منظور تحقق اهداف کاوش، یک کارگاه عمودی به ابعاد 3 در 3 متر در بالاترین قسمت محوطه در ناحیه جنوب غربی طراحی میگردد. دلیل انتخاب این ناحیه، وجود بالاترین ارتفاع و به تناسب نتایج فرهنگی سطحی، وجود بیشترین لایههای فرهنگی است.
نکتهای که قابل توجه است، این است که این بخش از تپه احتمالاً شامل حجم مناسبی از شواهد و اطلاعات مرتبط با لایهها و دورههای فرهنگی خواهد بود. با توجه به توپوگرافی محوطه و آسیبهای قابل توجه به لایههای فرهنگی به دنبال احداث دکلهای مخابراتی، تأسیس انبار اداره برق و توسعه شهری در نواحی مختلف، گمانههای دیگری نیز به منظور دستیابی به اطلاعات دقیقتر از لایهها ایجاد خواهد شد.
در حین حفاری از غربال خشک با اندازه توری 1 و 2 میلیمتری بهرهبرداری میشود تا حداکثر بازیابی یافتههای ریز فراهم گردد. همچنین کوشش خواهد شد که از لایهها یا رسوبات مناسب برای نمونهبرداری خاک جهت شناورسازی استفاده شود تا به حجم کافی از بقایای گیاهی دست یابیم؛ از این رو، نمونههایی از لایههای مناسب نیز برای مطالعات گردهشناسی و فایتولیت برداشت خواهد شد.
علاوه بر این موارد، از لایههای انتخابی، یک نمونه خاک به حجم 200 تا 300 گرم به عنوان «نمونه آرشیوی» برداشت میشود تا در صورت نیاز در آینده برای تحلیلهای احتمالی مورد استفاده قرار گیرد، موضوعی که با توجه به وجود روشهای نوین میانرشتهای در باستانشناسی دارای اهمیت بسیار بالایی است.
برداشت بلوکهای خاک برای آنالیز میکرومورفولوژی به عنوان یک روش آزمایشگاهی چندوجهی و مهم در زمره استراتژیهای میدانی حفاری گنجانده شده است. در طی فرآیند حفاری از دستگاه توتال استیشن برای ثبت موقعیت جغرافیایی یافتههای چشمگیر و نمونههای آزمایشگاهی بهره گرفته میشود و تمامی اطلاعات و یافتهها به اشکال مختلف (ترسیمی، تصویری، نگارشی) ثبت خواهند شد.
در فرآیند حفاری، ضمن عکاسی عمومی از یافتهها و رخدادها، در موارد لازم از عکسبرداری هوایی نیز برای ثبت بقایای معماری کمک گرفته خواهد شد و تمامی یافتههای بهدستآمده به صورت همزمان با حفاری، طبقهبندی، مطالعه مقدماتی و نهایتاً ثبت خواهد شد.
اگرچه حفاریها و بررسیهای شهرستانهای استان خوزستان اطلاعاتی درباره سنتهای سفالی و معماری دورههای ساسانی و اسلامی ارائه کرده است، اما درک ماهیت و کارکرد محوطه آسیهآباد خواهد توانست ابهامات موجود درباره شیوه استقرار، معماری و فرآیندهای تاریخی شهر کهن اهواز را روشن نماید. یافتههای بررسیهای سطحی گذشته نشان داده که آسیهآباد بخشی از مجموعهای مهم از مواد فرهنگی اوایل دوران اسلامی را در خود جای داده است.
با توجه به برنامههای توسعه شهری، بیشتر محوطههای موجود در شهرها به شدت در معرض تخریب و تسطیح قرار دارند. متأسفانه، آسیهآباد به دلیل واقع شدن در بافت شهری، آسیبهای فراوان و جبرانناپذیری متحمل شده است. اقدامهای عمرانی و شهرسازی در ناحیه آسیهآباد سبب شده بخش زیادی از این محوطه باستانی قربانی توسعه کالبد شهری اهواز شود. برنامههای باستانشناسی در نظر گرفته شده برای مطالعه محوطه آسیهآباد، مدلی مشخص راجع به ویژگیهای شکلی و کالبدی سفالهای باستانی اهواز فراهم خواهد آورد.
از سوی دیگر، گسترش حفاریهای غیرمجاز و افزایش فعالیتهای عمرانی و شهرسازی در دل شهر اهواز به همراه عوامل طبیعی و فرساینده، این نگرانی را به وجود آورده است که دادههای مدفون در محوطه آسیهآباد به زودی در معرض خطر نابودی قرار گیرند و ذخایر اطلاعات تاریخی و باستانشناختی مهمی پیرامون اهواز باستان از بین برود. البته این نگرانی، با تعیین محدوده عرصه و حریم محوطه و تدوین دستورالعملهای حفاظتی بهطور قابل توجهی کاهش مییابد. بدون شک مستندسازی و لایهنگاری بقایای فرهنگی این محوطه فرصت ثبت بخشی از تاریخ این سرزمین و ادامه مطالعات را برای نسلهای آینده فراهم خواهد کرد.