(تصاویر) شگفتی های فراتر از افسانه های ترسناک: واقعیت هایی درباره قلب انسان در طول تاریخ

امروزه، نماد قلب به شکلی رمانتیک درآمده و در تنوع های مختلفی از شکلات های ولنتاین تا عروسک های جذاب مشاهده می شود. هرچند که در گذشته نیز قلب به عنوان سمبل عشق و احساسات شناخته شده بود، اما در آن زمان اوضاع به سادگی امروزه نبود. با مروری بر تاریخ، می توان داستان های ترسناکی را دید که همگی به جنبه های مختلف قلب انسان مرتبط می شوند.
قصه های مرگبار از سرنوشت قلب انسان
در بعضی نقاط، افراد تمایل داشتند قلب عزیزان خود را به عنوان یادگاری از جسد آنان خارج کرده و در نزد خود نگه دارند. همچنین در مناطق دیگر، آیین ها و سنت های خاصی وجود داشت که قلب را از بدن خارج کرده و به خدایان تقدیم می کردند. با ما همراه باشید تا در این سفر شگفت انگیز به اعماق تاریخ فرورفته و این داستان ها را کشف کنیم.
باقی ماندن قلب شلی
در سال ۱۸۲۲، پرسی شلی، شاعر مشهور انگلیسی، و همسرش، مری شلی (نویسنده کتاب فرانکنشتاین)، در سن ۲۹ سالگی در دریا غرق شد. چند روز بعد بدن شلی به سواحل بازگشت. خانواده اش قصد داشتند جسد او را بسوزانند و سپس مراسم تدفین برگزار کنند؛ اما با کمال تعجب، قلب او به هیچ وجه نمی سوخت. در نتیجه، همسرش تصمیم گرفت قلب او را تا پایان زندگی اش در نزد خود نگه دارد.
صحنه پزشکی نشان می دهد که خفگی ناشی از غرق شدن باعث پر شدن قلب از خون می شود، که به همین دلیل قلب در فضاهای آزاد به راحتی نمی سوزد. برخی نیز دلیل این امر را وجود توده های آهکی در قلب به دلیل عفونت تلقی کرده اند.
قربانی کردن قلب انسان
آمریکای میانه، محل تجمع تمدن ها و فرهنگ های خاص با آیین های شگفت انگیز است. این منطقه همچنین محل قرارگیری برخی از عجیب ترین اهرام جهان به حساب می آید. این اهرام عموماً به عنوان مکانی برای قربانی کردن انسان ها به منظور appeasement خدایان در برابر بیماری، قحطی و خشکسالی عمل می کردند. این تمدن ها حتا در مورد قربانی کردن کودکان نیز تردیدی از خود بروز نمی دادند. به همین دلیل، هیچ تعجبی ندارد که سنت اهدا قلب به خدایان در بین آنان برقرار بوده است.
مردم در آمریکای مرکزی فرد مورد نظر را به طور زنده روی صخره ای قرار داده و بدن او را قربانی می کردند. سپس قلب با ایجاد حفره ای از بدن بیرون کشیده می شد تا به خدایان تقدیم شود.
آرامگاه قلب ۲۲ پاپ
فواره تروی از جمله جاذبه های مرموز گردشگری در جهان به شمار می رود. در بالای آن، یکی از نمادهای هنر باروک مشاهده می شود. با این حال، چند قدم پایین تر از آن، کلیسایی وجود دارد که قلب ۲۲ پاپ از سال ۱۵۸۳ تا ۱۹۰۳ را در خود جای داده است.
در گذشته، پیروان مذهب کاتولیک به بقایای مقدسین خود بسیار ارادت داشته و بر این باور بودند که این بقایا می توانند شفابخش باشند. از این رو، قلب پاپ ها پس از مرگ به بیرون از بدنشان کشیده می شد. هرچند این مراسم پس از وصیت پاپ پیوس دهم در سال ۱۹۱۴ به طور کامل متوقف شد، اما هنوز هم افراد می توانند از قلب های خارج شده دیدن کرده و دعا کنند.
خورده شدن قلب توماس هاردی توسط گربه
توماس هاردی، نویسنده شناخته شده انگلیسی، در سال ۱۹۲۸ درگذشت. برخی از نزدیکان می خواستند او را در کنار اعضای خانواده اش در استینسفورد دفن کنند، در حالی که دیگران اصرار داشتند جسد او در کلیسای وست مینستر دفن شود.
در نهایت تصمیم بر این شد که قلب هاردی جدا شده و در استینسفورد دفن شود و بقیه جسد به وست مینستر منتقل گردد. ظاهراً زمانی که پزشک قلب را از جسد جدا کرد، به دلیلی از اتاق خارج شد. وقتی که او به اتاق بازگشت، متوجه شد یک گربه قلب این نویسنده مشهور را خورده است. برخی می گویند که گربه کشته شده و در ظرفی دفن شد و برخی دیگر اعتقاد دارند که پزشک به سرعت قلب خوکی را خریداری کرده و به جای قلب توماس هاردی قرار داده است.
ترشی قلب انسان
فردریک شوپن، موسیقیدان برجسته لهستانی، همواره نگران این بود که بعد از مرگ زنده به گور شود. به همین دلیل وصیت کرده بود که پس از مرگ تحت کالبدشکافی قرار گیرد و قلبش نیز در لهستان دفن گردد. این هنرمند مشهور در سال ۱۸۴۹ در سن ۳۹ سالگی از دنیا رفت. خواهرش تصمیم گرفت قلب او را در شیشه ای حاوی الکل قرار داده و به لهستان ببرد.
یک قرن بعد، جنگ جهانی دوم موجب شد که قلب شوپن به دست یکی از فرماندهان آلمانی بیفتد. با این حال، پس از پایان جنگ و شکست آلمان، قلب دوباره به لهستان بازگشت. در سال ۲۰۱۴، دانشمندان قلب را مورد بررسی تصویری قرار دادند تا علت مرگ را دریابند. به نظر می رسید قلب شوپن به شدت ورم کرده و با ماده ای سفید رنگ پوشیده شده بود که به همین خاطر سل ریوی به عنوان محتمل ترین علت مرگ شناخته شد.
قلب خوک به جای انسان
سالانه بسیاری از بیماران به دلیل بیماری های قلبی مجبور به قرار گرفتن در صف اهدای عضو می شوند. متأسفانه، این انتظار ممکن است چندین ماه طول بکشد. بنابراین، برخی بیماران چاره ای جز استفاده از روش های نوآورانه ندارند. در سال ۲۰۲۲، دیوید بنات برای دریافت قلب یک خوک تغییر یافته به جای قلب خود رضایت داد. در سال ۲۰۲۳ نیز فرد دیگری به نام لارنس فاست تحت همان عمل قرار گرفت.
در ابتدا همه چیز به خوبی پیش می رفت، اما متأسفانه بیمار اول تنها دو ماه و بیمار دوم فقط شش هفته پس از عمل جان خود را از دست دادند. چند ماه پیش، دانشمندان به سراغ پیوند کلیه خوک به انسان رفتند تا شاید انقلابی در علم پزشکی به وجود آورند.
قلب جنگجو
روبرت یکم به عنوان قهرمان اسکاتلند شناخته می شود؛ او کسی بود که در سال ۱۳۲۷ میلادی استقلال اسکاتلند را از انگلستان به دست آورد. او وصیت کرده بود که پس از مرگ قلبش در سرزمین مقدس دفن گردد. به همین خاطر، سر جیمز داگلاس قلب او را در ظرف نقره ای بر گردن خود آویخت و وارد جنگ های صلیبی شد.
در طول جنگ های صلیبی، سر داگلاس قلب را به نشانه ای در دست گرفته و به سمت دشمن یورش می برد. او در نهایت جان خود را از دست داد و نتوانست قلب روبرت را به سرزمین مقدس برساند. جسد سر داگلاس در کنار قلب روبرت به اسکاتلند بازگشت و در کلیسای ملروز دفن گردید.
خوردن قلب پادشاه
ویلیام باکلند، جانورشناس معروف انگلیسی، توانست به عنوان نخستین فرد فسیل یک دایناسور را توصیف کند. با این حال، او به خاطر عادت عجیبی دیگر نیز به شهرت رسیده است. باکلند به امتحان کردن گوشت حیوانات مختلف تمایل داشت و یافته های خود را ثبت می کرد.
روزی، دوستی از او به نام لرد هارکورت قلب مومیایی شده لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه را به باکلند نشان داد. جانورشناس انگلیسی بلافاصله تکه ای از قلب را به دهان گذاشت. او بعداً اظهار کرد که فکر می کرده این یک تکه سنگ است، اما با توجه به عادات پیشین، باور این ادعا بسیار دشوار به نظر می رسد. بالکند بعداً یادآور شد که کمتر کسی با دل و جرات قلب یک انسان و به ویژه یک پادشاه را خورده است.
حفره قلب مونتگومری
در میانه های قرن هفدهم، اشراف زاده ای ایرلندی به نام هیو مونتگومری هنگام افتادن از اسب، دچار حفره ای در قفسه سینه شد. هرچند او جان سالم به در برد، اما این حفره هرگز به طور کامل بهبود نیافت. به همین دلیل، پدرش درخواست کرد تا پوشش فلزی برای پنهان کردن حفره ساخته شود. سپس، مونتگومری به سرتاسر اروپا سفر کرد تا اعضای داخلی بدن خود را به علاقه مندان نمایش دهد.
در آن زمان، مردم فکر می کردند که در حال تماشای ریه او هستند، تا اینکه آوازه مونتگومری به گوش پزشک معروف ویلیام هاروی رسید. او در یادداشت هایش ذکر کرده است که قادر بود سه انگشتش را وارد حفره کند و همچنین گفت که این حفره متعلق به قلب مونتگومری است. به این ترتیب او را به نزد پادشاه چارلز یکم برد تا قلب انسان را در حین تپش مشاهده کند.
پیوند قلب مرده
انجام آزمایش های مختلف بر روی قلب انسان به دلیل محدودیت های اخلاقی کار آسانی نیست. ولی وقتی نوبت به حیوانات می رسد، این محدودیت ها کاهش می یابند. در سال ۱۹۹۵، دانشمندان خواستار بررسی این بودند که آیا می توان یک قلب احیا شده پس از مرگ کامل در بدن فرد دیگری قرار داد یا خیر. این اقدام می توانست صف پیوند را به شدت کاهش دهد؛ از این رو، پنج بابون برای آزمایش شدند. متأسفانه، هر پنج حیوان در فاصله یک تا ۳۴ روز جان خود را از دست دادند.
در سه مورد، علت مرگ به علت پس زدن قلب پیوندی، در یک مورد سکته و در موردی دیگر از دست دادن آب بدن اعلام شد. در آن زمان هیچ مشکلی در مورد جریان خون مشاهده نشده بود. از این رو، دانشمندان امیدوار بودند که بتوانند همین آزمایش را بر روی قلب انسان نیز انجام دهند، هرچند که این آرزو هیچ گاه به واقعیت نپیوست.