ظهور هوش مصنوعی در دنیای هنرهای نمایشی، فرصتی نوین به همراه چالش‌های گوناگون به ارمغان می‌آورد

در دهمین همایش نوآوری و فناوری در علوم انسانی و هنر بیان شد؛

بر اساس گزارش ایلنا، در آغاز این همایش، محمد نجاری (معاون مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دبیر علمی این نشست) در بیانات خود اظهار داشت: «هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از عمده‌ترین و تأثیرگذارترین فناوری‌های قرن بیست و یکم، با سرعتی بی‌سابقه در حال تحول و پیشرفت می‌باشد. این فناوری به سیستم‌ها و ماشین‌ها این امکان را می‌دهد که مشابه انسان‌ها فکر کنند، یاد بگیرند، تصمیم‌گیری کنند و به حل مسائل بپردازند. اهمیت هوش مصنوعی تنها به توانایی آن در خودکارسازی فرآیندهای پیچیده و افزایش کارآمدی محدود نمی‌شود، بلکه تأثیر عمیقی که بر روی صنایع مختلف، وضعیت اقتصادی جهان، سیستم آموزشی، امنیت و … دارد، غیرقابل انکار است. در دوران دیجیتال، تسلط بر هوش مصنوعی به‌عنوان یک عامل کلیدی در مسیر پیشرفت و رقابت‌پذیری کشورها و نهادها محسوب می‌شود.

نجاری در ادامه افزود: با توسعه روزافزون هوش مصنوعی، این فناوری دیگر به عرصه‌های علمی و صنعتی ختم نمی‌شود، بلکه به‌طرز چشم‌گیری به حوزه‌های هنری نیز نفوذ کرده است. هنر، به عنوان نمایانگر احساسات، فرهنگ و خلاقیت بشر، اکنون با هوش مصنوعی به مرحله‌ای نو در آفرینش و تجربه وارد گردیده است. در شاخه‌های هنری نمایشی مانند تئاتر، سینما و انیمیشن، هوش مصنوعی ابزارهای جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داده است. در تئاتر، از الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای طراحی نور، صدا، صحنه و حتی خلق نمایشنامه‌های تعاملی بهره‌برداری می‌شود. در سینما، فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در تدوین اتوماتیک فیلم، بازآفرینی صورت‌ها، شبیه‌سازی صدا و حتی نوشتن فیلمنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین انیمیشن با به‌کارگیری یادگیری ماشین و مدل‌سازی پیشرفته، به طراحی شخصیت‌های فعال‌تر، حرکات طبیعی‌تر و جلوه‌های بصری پیچیده‌تر دست یافته است. به‌علاوه، هوش مصنوعی مرز میان خالق و ابزار را کمرنگ کرده و امکان همکاری میان انسان و ماشین را در فرآیند خلاقیت فراهم آورده است. این پیوند جدید نه‌تنها موجب تغییر در روش‌های تولید و اجرا آثار هنری شده، بلکه سؤالات بنیادی درباره مفهوم خلاقیت، اصالت و نقش انسان در هنر معاصر مطرح کرده است.»

 

بررسی مزایا و معایب هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی

نجاری در ادامه به تحلیل مزایا و معایب هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی پرداخت و اظهار داشت: «حضور هوش مصنوعی در عرصه هنرهای نمایشی مزایا و چالش‌های خاص خود را به همراه دارد. از جمله مزایای این فناوری می‌توان به تسهیل فرآیند تولید، کاهش هزینه‌ها، تسریع در اجرای پروژه‌ها، خلق جلوه‌های بصری پیشرفته، و فراهم آوردن تجربه‌های تعاملی نو برای تماشاگران اشاره کرد. به‌عنوان مثال، هوش مصنوعی توانایی شبیه‌سازی چهره یک بازیگر و خلق دیالوگ‌هایی متناسب با شخصیت‌های نمایشی را در کوتاه‌ترین زمان داراست. با این حال، معایب و نگرانی‌هایی نیز وجود دارد؛ مثل کم‌رنگ شدن نقش خلاقیت انسانی، تهدید حقوق مؤلفان و بازیگران (مانند بازآفرینی دیجیتالی چهره‌ها بدون کسب اجازه)، وابستگی به فناوری و همچنین خطر فراموشی اصالت تجربه‌های زنده و انسانی در تئاتر و هنرهای اجرایی.»

 

دو دیدگاه درباره کاربرد هوش مصنوعی در هنر

وی همچنین به بررسی نظرات طرفداران و مخالفان ادغام هوش مصنوعی و هنرهای نمایشی پرداخت و بیان کرد: «طرفداران به کارگیری هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی بر این باورند که این فناوری می‌تواند به‌عنوان ابزاری قوی، مرزهای خلاقیت را گسترش دهد و امکان خلق آثار نوآورانه و غیرقابل تصور را فراهم آورد. آنها هوش مصنوعی را تهدیدی نمی‌دانند بلکه همکار هنرمندان برمی‌شمرند که می‌تواند الهام‌بخش روایت‌های تازه و تجربیات پیچیده چندرسانه‌ای باشد؛ در مقابل، منتقدان هوش مصنوعی هشدار می‌دهند که استفاده بی‌رویه از این فناوری ممکن است منجر به کاهش جایگاه انسان در هنر شود. وجود روح انسانی، تجارب زیسته و احساسات زنده، از عناصر اساسی در آفرینش هنری است که نمی‌توان آنها را به‌طور کامل به ماشین سپرد.»

 

ضرورت برگزاری نشست‌ها و تبادل نظرهای بین‌رشته‌ای و نقش حیاتی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

نجاری در ادامه نقش پژوهشگاه علوم انسانی را در این زمینه تبیین کرد و گفت: «با توجه به ابعاد گسترده و پیچیده این موضوع، برگزاری گردهمایی‌ها و تبادل نظرهایی با حضور هنرمندان، پژوهشگران، سرمایه‌گذاران، متخصصان فنی و صاحب‌نظران حوزه‌های حقوق و فلسفه امری ضروری است. این نشست‌ها می‌توانند به تبادل نظرات مختلف، تدوین چارچوب‌های اخلاقی، تعیین حقوق معنوی و مالی آثار دیجیتال، و تعریف مرزهای بهره‌برداری خلاقانه از هوش مصنوعی کمک نمایند.

برگزاری چنین فضاهایی می‌تواند فرصتی باشد تا نه‌تنها از ظرفیت‌های فناورانه به نفع هنر بهره‌برداری شود، بلکه از آسیب‌های احتمالی نیز پیشگیری گردد. آینده هنرهای نمایشی به گفت‌وگوی عمیق میان خلاقیت انسانی و توانمندی‌های هوش مصنوعی بستگی دارد؛ گفت‌وگویی که هرچه سریع‌تر باید آغاز شود. از این رو، مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در راستای برگزاری نشست‌های پیشین و بررسی رابطه علوم انسانی و هنر با هوش مصنوعی، دهمین نشست را با نگاهی فرارشته‌ای و سیاست‌گذارانه، با توجه به آرای موافق و مخالفان برگذار کرده است.»

 

مقایسه تطبیقی هوش انسانی با هوش مصنوعی در نوآفرینی دراماتیک

در جریان این همایش، محمد عارف (دانشیار انسان‌شناسی هنر در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز) به‌عنوان سخنران نخست مطرح شد. او ابتدا به تولید نمایشنامه و فیلمنامه در عصر حاضر از دو دیدگاه انسانی و صنعتی (با استفاده از هوش مصنوعی) پرداخت و گفت: «یکی از فناوری‌های شگفت‌انگیز عصر کنونی، پدیده هوش مصنوعی محسوب می‌شود که به‌علاوه‌ی نور امید، هشداری بزرگ برای جوامع بشری به ارمغان آورده است. این تکنیک، در حقیقت، همان هنر کوزه‌گری کهن است که فرایند و هنر آن همواره در اختیار دست‌ها و ذهنت‌های نوآور انسان‌های خردمند قرار دارد. خداوند در گاهنبار ششم به انسان ویژگی «برترین آفریده» را عطا کرد و از آنجا که او توانسته موجودی فرابشری بیافریند، خرسند شد.

این نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر انسان‌شناسی هنر در نقد استفاده از هوش مصنوعی در تولید آثار هنری به‌ویژه در عرصه نمایشنامه و فیلمنامه اشاره کرد و افزود: «نتایج پژوهش‌ها در جنجال‌های فنی غیرعلوم انسانی صنایع دستی قرن بیستم حاکی از آن است که هیچ‌یک از آفرینش‌های خداوند نمی‌تواند با ذهن خلاق و شکاف‌زن انسان در خلق فضایی دراماتیک که از ذهن او سرچشمه نمی‌گیرد، رقابت کند. بنابراین، با اتکا به تجربیات گذشته و مقایسه ربات‌ها و عروسک‌های فنی با گستره و هوش الهی انسان، مقام انسان در آفرینش هنری بی‌نظیر است.

 

فرصت‌ها و ظرفیت‌های ممکن در گسترش برنامه‌های مراکز هنری

ولی‌اله شالی (معاون مدیرکل آموزش معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی) دومین سخنران این همایش بود که بر اهمیت و ضرورت گسترش دانش و آفرینش هنری با کمک هوش مصنوعی و شناسایی فرصت‌ها و ظرفیت‌های ممکن در توسعه برنامه‌های مراکز هنری تأکید ورزید. او معتقد بود که همراهی با هوش مصنوعی در فعالیت‌های نمایشی نیازمند درکی جامع و مؤثر نسبت به این فناوری و استفاده مطلوب از آن برای ارتقای هنر نمایش است. لذا، با ترسیم برنامه‌ای چندجانبه در این زمینه افزود: «گروه‌های نمایشی فعال در حوزه هنرهای نمایشی باید با اتخاذ استراتژی‌ها و تکنیک‌ها، برنامه‌های راهبردی خود را در این راستا تدوین و عملیاتی نمایند. این برنامه‌های راهبردی می‌بایست بر مبنای پژوهش، توانمندسازی هنرمندان و هنرجویان و برگزاری رویدادهای علمی و هنری باشد تا تبدیل به قطب اجرایی، پژوهشی و خلاق هنری مبتنی بر هوش مصنوعی گردند. در زمینه‌های اجرایی تئاتر، هنرمندان می‌توانند با بهره‌گیری از هوش مصنوعی در زمینه نویسندگی، دیالوگ‌های خلاق و الهام‌بخش را خلق کرده و با طراحی صحنه و جلوه‌های بصری تجربه‌ای تازه و جذاب‌تر برای تماشاگران فراهم کنند. همچنین، در زمینه نور و صدا، با کمک هوش مصنوعی می‌توان با تحلیل داده‌ها، الگوهای نوری پیچیده‌ای ایجاد کرد که بر اساس احساسات و جو هر صحنه طراحی شده و در زمان‌بندی نورپردازی، تصاویری خاص و زیبا رقم زد. همچنین، با کمک این فناوری می‌توان رفتار تماشاگران را مورد تحلیل قرار داد و بر اساس بازخوردها و تمایلات مخاطبان به برنامه‌ریزی بهتری دست زد. همچنین می‌توان تئاتر را برای افراد با نیازهای ویژه قابل دسترس کرد. زیرنویس یا ترجمه هم‌زمان متن، می‌تواند تجربه تماشای تئاتر را برای این افراد ارتقاء دهد.»

 

بازیگران مؤثر در خلق معنا و فرم هنری

نجاری در بخش پایانی نشست به بررسی پیشینه مطالعاتی تأثیر هوش مصنوعی بر هنرهای نمایشی در ایران و جهان و تحولات بنیادین آن در حوزه تئاتر، سینما و انیمیشن پرداخت و به نقش افزایش‌یافته الگوریتم‌های هوشمند در تولید نمایشنامه، فیلمنامه، بازیگری دیجیتال، طراحی صحنه و ساخت موسیقی اشاره کرد؛ فناوری‌هایی که دیگر صرفاً ابزار نیستند، بلکه به بازیگران فعالی در آفرینش معنا و فرم هنری تبدیل شده‌اند.

او با تحلیل محتوای نمونه‌های معاصر مانند استفاده از چت جی.پی تی4 در تولید فیلمنامه، طراحی شخصیت‌های مجازی با هوش مصنوعی و توسعه ابزارهای خودکارسازی انیمیشن، بر این باور بود که هوش مصنوعی فرصتی تازه برای بازتعریف خلاقیت در هنر ایجاد کرده است. در این راستا، چالش‌هایی چون اصالت اثر، حقوق مؤلف و خطر حذف تدریجی هنرمندان سنتی، تحت بررسی انتقادی قرار گرفت.

محمد نجاری به‌عنوان حامی استفاده از هوش مصنوعی به‌عنوان دستیار و یاری‌دهنده هنرمند، به ویژگی‌های ابزارهای این حوزه و قابلیت‌های آن‌ها در کاهش هزینه، سرعت پایین آوردن تولید و نوآوری در سبک‌های بصری اشاره کرد و با تأکید بر لزوم تدوین چارچوب‌های اخلاقی و توسعه سیاست‌های حمایتی و سرمایه‌گذاری در آموزش میان‌رشته‌ای هنرمندان و مهندسان، خاطرنشان کرد: «نادیده گرفتن نقش پژوهشگاه‌ها و دانشگاه‌ها در این زمینه و عدم انجام پژوهش‌هایی همچون مدل‌سازی بومی، بازنگری در حقوق مالکیت فکری و تربیت هنرمندان آگاه، به واگذاری هنر و اخلاق به دیگری می‌انجامد که الزاماً ارتباطی با فرهنگ و هنر این سرزمین ندارد؛ هنری که در عصر هوش مصنوعی باید نه‌تنها باقی بماند، بلکه باید بازآفرینی شود.»

در پایان این همایش، دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری رشته‌های مختلف هنری که در این نشست علمی حاضر بودند، به طرح سؤالات و مباحثه با سخنرانان پرداختند.



/

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا