ناترازی فزاینده گاز به ۷۰۰ میلیون متر مکعب میرسد/ آنقدر گاز نداریم که بتوانیم ذخیره کنیم
فرارو- مسئله ناترازیهای حوزه انرژی یا به تعبیر برخی از کارشناسان این حوزه، بحران حوزه انرژی به مرحلهای حاد رسیده و صنایع کشور را نیز متضرر کرده است. این روزها ایدههای مختلفی برای حل بحران انرژی کشور مطرح میشود. «علیاکبر رنجبرزاده» عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در این باره گفته است که با لزوم ذخیرهسازی گاز برای مقابله با ناترازی انرژی و حمایت از صنایع مواجهیم.
به گزارش فرارو، ایده ذخیره سازی گاز، در شرایطی مطرح شده است که «امید شاکری»، معاون وزیر نفت در امور مهندسی، پژوهش و فناوری گفته است: «اگر فکر کنیم میتوانیم با افزایش تولید و ذخیرهسازی ناترازی گاز را حل کنیم، اشتباه کردهایم؛ چراکه فاصله بین تولید و تقاضا پر نمیشود مگر اینکه انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی نیز به کمک ما بیایند.»
این ۲ ایده متضاد، از سوی این نماینده مجلس و معاون وزیر نفت، پرسشهایی را در خصوص چگونگی تامین کسری گاز صنایع و راهکارها و چشم انداز پیش رو مطرح میکند. دکتر هاشم اورعی، استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انرژی در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
ذخیره سازی گاز ۸۰ میلیارد دلار سرمایه میخواهد
رئیس اتحادیه انرژی به فرارو گفت: «متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس در دوره جاری سخنانی را مطرح میکنند که چندان مبنای درستی ندارد. در بخش تولید، بین مواردی از جمله برق، گاز، بنزین و گازوئیل، مشکل گاز را میتوان بیشترین مشکل موجود در کشور دانست. این برآورد من، ماحصل ساعتها صحبت با مهندس فلاحتیان است که سالها معاون برنامه ریزی وزارت نفت بوده است. در بخش گاز اگر به دنبال افزایش تولید هستیم، هم مبالغ قابل توجهی نیاز داریم که اکنون نداریم و هم زمان زیادی لازم است و هم فناوری بسیار بالایی؛ بنابراین هر فردی، اعم از نماینده مجلس یا غیر از نماینده مجلس، اگر صحبت از افزایش تولید برای حل مشکل کند، ایدهای را مطرح کرده که گرچه نمیتوان گفت نشدنی است، اما به منابعی احتیاج دارد که بسیار کلان است. درواقع صحبت از ۸۰ میلیارد دلار است. آیا کشور ما امکان تامین این ۸۰ میلیارد دلار را دارد؟ تمام بررسیها نشان میدهد که ما در بخش تولید گاز، هنوز به ته چاه نرسیدهایم، بلکه اگر با همین فرمان پیش برویم در سال ۱۴۰۶ به ته چاه میرسیم. هر گزارشی که چه مجلس، چه مرکز پژوهشهای مجلس و چه صندوق توسعه ملی و چه هر نهاد دیگری بررسی کرده به یک نتیجه رسیده که با این روندی که در بخش گاز میرویم، فاصله بین تقاضا و تولید کشورمان قطعا بیشتر و بیشتر خواهد شد. به عبارت دیگر این چیزی نیست که بتوان یک شبه حل کرد. به جایی رسیدهایم که تقریبا روزی ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب کسری داریم و به عبارتی با نوعی از ناترازی فزاینده رو به رو هستیم که هیچکس نمیتواند یک شبه آن را حل کند.»
وی افزود: «در بحث ذخیره سازی نیز باید توجه کرد که ما در حوزه برق، اصلا چیزی به نام ذخیره سازی نداریم چرا که این اقدام هزینههای بسیار سنگینی میطلبد؛ اما در بخش بنزین، گازوئیل و نفت امکان ذخیره سازی وجود دارد. در این بخشها چیزی به عنوان «ذخایر استراتژیک» داریم. برای مثال میگویند مصرف یک ماه کشور در بخش گازوئیل و بنزین، ذخیره استراتژیک وجود دارد. یا در بخش نفت، چیزی حدود ۲۵ میلیون بشکه روی آب داریم؛ یعنی کشورمان کشتیهایی را به عنوان انبار نفت اجاره کرده است. من نمیگویم اینها کار خوبی است یا نه، اما میگویم این اقدامات شدنی بودهاند. در بحث گاز، راههایی وجود دارد که میتوان مورد استفاده قرار داد. برای مثال میتوان به کارخانهجات، تکلیف کرد که تجهیزات و امکاناتی را فراهم کنند که گاز را ذخیره کنند. اما با توجه به هزینهای که این کار دارد، نمیتوانند بایاس یک سال یا ۶ ماه خود را ذخیره کنند. این راهکار بسیار گرانقیمت است و کارخانهها نه فضای کافی و نه امکانات و نه پول آن را دارند. مصرف ما هم اکنون، روزی ۸۵۰ میلیون متر مکعب است و ذخیره کردن این ابعاد گاز، غیرعملی و غیرواقعی است. راههایی مثل ذخیره کردن بخشی از گاز در چاهها وجود دارد، اما این که ما فکر کنیم میتوانیم مصرف یک ماه کشور را ذخیره کنیم، کاملا حرفی بی پایه و بی اساس است.»
ما اصلا آنقدر گاز نداریم که بتوانیم ذخیره کنیم
این تحلیلگر ارشد حوزه انرژی در ادامه گفت: «ما اصلا آن قدر گاز نداریم که بخواهیم ذخیره کنیم. تقریبا با توجه به وضعیت نیروگاههای کشور، همانطور که کمبود برق فقط مختص تابستان نیست، گاز هم فقط در زمستان کمبود ندارد و در نتیجه، به لحاظ فنی و اقتصادی، ذخیره کردن مقدار قابل توجهی گاز غیرعملی است و ثانیا، ما اصلا آن قدر گاز نداریم که بخواهیم ذخیره کنیم. سخن آقای شاکری با واقعیت منطبقتر است. صنایع اصلا قرار نیست به این سمت بروند. این نوع راه حل دادن مثل این است که آب خانه ما قطع شود و برای راه حل دادن، بگوییم بروید بالای پشت بام بشکه بگذارید. مسئله این است که اگر هم قرار باشد بشکهای گذاشته شود، سازمان آب باید بشکه را تامین کند، چرا که ما به سازمان آب پول دادهایم که هر زمان شیر را باز میکنیم، به آب دسترسی داشته باشیم. نمایندهای که این سخن را مطرح کرده به عدد و رقم مسلط نیست. مصرف کارخانجات بزرگ، به حدی زیاد است که اصلا نمیتوان چنین سرمایه گذاری انجام داد. هر چند که متاسفانه با توجه به نوع سخنان برخی نمایندگان که نمونه اش را توسط آقای کوچک زاده دیدیم، من انتظار زیادی از نمایندگان مجلس ندارم.»
وی افزود: «ما در حال حاضر با ۳۰۰ میلیون متر مکعب ناترازی رو به رو هستیم، اما این ناترازی فزاینده است و تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب هم خواهد رسید و نیاز به فکر اساسی داریم. این فکر اساسی، شامل پول، فناوری و زمان میشود. زمان را نمیتوانیم کنترل کنیم، اما در خصوص پول و فناوری همه چیز به جایگاه ایران در عرصه بین المللی بر میگردد. برآیند صحبتهای حوزه مذاکرات هنوز نامشخص است. از ۲۰ ژانویه که ترامپ وارد کاخ سفید میشود، شرایط مشخص است. راهکاری که ترامپ در دوره قبلی نیز استفاده کرد، راهکار فشار حداکثری بود. حتما شنیدهاید که ایران میخواست ۲ میلیون بشکه نفت خود را که چند ماه پیش از بندر فجیره به سمت مالزی میرفته و سپس از مالزی به شکل چراغ خاموش به سمت چین میرفته را آزاد کند. ترامپ از زمانی که در انتخابات برنده شد، صحبت از افزایش فشار روی ایران از طریق مسدودسازی مسیرهای فروش نفت ایران کرد. زمانی که ترامپ برنده انتخابات شد، به دولت چین اعلام کرد که این روند فروش نفت ایران محدود شود. بنابراین ۲ اتفاق رخ داده است؛ از یک سو، دولت چین به پالایشگاههای کوچک برای نخریدن نفت ایران فشار وارد میکند و هم خود پالایشگاههای کوچک، یکی یکی ورشکست میشوند؛ چرا که این پالایشگاههای کوچک اقتصادی نیستند. در حال حاضر حدود ۱.۵ میلیارد دلار قیمت نفت این کشتی است که قرار بوده به فروش برود، اما هنوز به فروش نرفته است. این در حالیست که رقم کرایه کشتی نیز بسیار هنگفت است و نمیتوان روند اجاره کشتی را ادامه داد.»
در بخش افزایش فشار گاز با مشکل مواجهیم
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «می دانیم که ترامپ با حمله به تاسیسات هستهای ایران موافقت ندارد، اما این نگرانی جدی وجود دارد که فشار حداکثری را علیه ایران اعمال کند. این که من معتقدم حل مسئله گاز ما بسیار دشوار است، به این دلیل است که بدون برگشتن ایران به صحنه بین المللی، ایران نمیتواند اقدام ویژهای را انجام دهد. حدود یک تا ۲ سال پیش (در دولت سیزدهم)، ماجرای افزایش فشار گازهای نفت مطرح شد. حدود ۸۰ درصد از چاههای نفت ما که گاز را هم تامین میکنند، در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و در چنین شرایطی فشار افزایی نیاز دارند. با توجه به این که شرکتهای خارجی و حتی چینی ها، در این زمینه با ما همکاری نکردند، شرایط بسیار سخت شده است. شرکت نفت اعلام کرد که با ۴ شرکت ایرانی پتروپارس، اویک، قرارگاه و ستاداجرایی، قراردادی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار بسته است که این شرکت ها، فشار افزایی را انجام دهند، اما متاسفانه از همان ابتدا مشخص بود این شرکت ها، هیچکدام نه هزینه کافی داشتند و نه فناوری لازم را. ما در این بخش گیر کردهایم و دولت جدید آمریکا نیز به همه این مسائل آگاه است و در صورتی که لازم ببیند، سعی خواهد کرد، منابع اقتصادی ایران را ببندد.»