بررسی ازدواجهای بینالمللی زنان ایرانی و مردان افغان

طی سالهای طولانی حضور مهاجران افغان در ایران، بیش از ۳۰ هزار زن ایرانی با مردان افغان پیوند ازدواج برقرار کردهاند؛ عدم قانونی بودن این ازدواجها، مشکلاتی را برای ثبت هویت، تحصیل، بهداشت و سکونت فرزندانشان به همراه دارد و زنان را در وضعیتی سردرگم و آواره قرار میدهد.
او اسرا نام دارد. ۲۵ سال سن دارد، اما نشانههای چهرهاش بیانگر سنی بیشتر است. او اهل یکی از روستاهای مشهد است. چهرهاش رنگی ندارد و لبخند نیز بر لبانش نمایان نیست. شش سال پیش با مردی افغان که به نوعی همانند پدرش به شمار میآید، ازدواج کرده است.
او به وضوح بیان میکند که سوادش به اندازهای است که فقط بتواند نامش را امضا کند و میگوید: «پدرم من را به استادکار روستا فروخت. همه او را به عنوان استادکار میشناختیم. تمام کارهای ساختمانی روستا در دستان او بود. حتی بهترین معمارها از مشهد برای جزئیکاری ساختمانهایشان به او مراجعه میکردند. او فردی متمول بود، اما خانواده ما در فقر به سر میبرد و پدرم در عوض پول مرا به ‘جمعه’ داد. من دو فرزند دارم، یکی چهار ساله و دیگری هفت ساله.»
در مورد تابعیت فرزندانش سؤال میکنم، او پاسخ میدهد که بچهها دارای تابعیت ایرانی نیستند. چندین بار برای ثبتنام شناسنامه اقدام کردهام، اما به من پاسخ منفی دادهاند. میگویند که باید ازدواجتان بصورت قانونی ثبت شود و همسرم اقامت قانونی داشته باشد.
فرزندان ازدواجهای غیرمجاز بین اتباع خارجی و ایرانی تا سن ۱۸سالگی از حق تابعیت ایرانی محروم هستند. همچنین، بسیاری از ازدواجهای غیرقانونی دختران ایرانی با مردان افغان هرگز به ثبت نمیرسند.
نبود یک ضمانت قانونی و رسمی برای ادامه زندگی و تأمین نفقه، عدم وضوح در زمینه حضانت و قیمومیت فرزندان در صورت فوت یکی از زوجین یا هر دو، بلاتکلیفی هویتی فرزندان، ناکامی در پیگیری مسائل حقوقی و اقامه دعوی از سوی همسر بر علیه شوهر به دلیل عدم ثبت ازدواج، ترک وطن شوهر و عدم بازگشت، و نیز مشکلات خانوادگی ناشی از تفاوتهای فرهنگی، از جمله تبعات ازدواج زنان ایرانی با مردان بیگانه به شمار میآید. به کرات مشاهده شده است که مردان خارجی پس از ازدواج به علت عدم وجود شغل مناسب، به کشور خود بازمیگردند و همسران و فرزندانشان را به حال خود رها میکنند.
آیا آمار چیزی میگویند؟
تاریخ حضور افغانها در ایران به دهه ۶۰ بازمیگردد، اما در سال ۱۳۸۰ نخستین اقدام به منظور شناسایی افغانهای مقیم ایران صورت پذیرفت. به دلیل غیرقانونی بودن اقامت آنها، دولت هیچ آماری دقیق از این افراد در دست نداشت. مجریان سرشماری موفق شدند دو میلیون و ۳۴۹ هزار و ۶۸ مهاجر افغان را در محلهای سرشماری حضور دهند.
مسئولین وزارت کشور در آن زمان تخمین زدند که حدود ۲۵۰ هزار افغان نیز تمایلی به شرکت در سرشماری نداشتهاند و از این عده تنها ۹۸۰ هزار نفر اجازه اقامت قانونی دریافت کردند.
براساس گزارشها سایت مرکز آمار ایران، در سرشماری سال ۱۳۹۵، تعداد اتباع افغانستانی برابر با یک میلیون و ۵۸۳ هزار و ۹۷۹ نفر، تقریباً ۹۶ درصد کل اتباع خارجی مقیم ایران را شامل میشود. از طرفی، احمد وحیدی، وزیر سابق کشور، در سخنرانی خود در پنجم مهر ۱۴۰۲، تعداد افغانهای مقیم ایران را پنج میلیون نفر اعلام کرد.
تا پیش از این، تجمع افراد افغانستانی عمدتاً در برخی از نقاط تهران وجود داشت؛ از جمله شهرستان ری، پیشوا، پاکدشت، ورامین و تعدادی از مناطق جنوب شرقی تهران مثل منطقه ۱۵، اما اکنون میتوان شاهد حضور آنها در تمامی نقاط شهری بود. دستیابی به آمار صحیح از افغانها به همکاری خود آنها نیاز دارد؛ زیرا در هر بار فراخوان اداره اتباع برای شناسایی مهاجران قانونی و غیرقانونی، ملاحظه میشود که تمایل آنها برای حضور در این طرحها کم است.
تداخل فرهنگی و نژادی
با افزایش حضور مهاجران، بهویژه افغانها، پدیده دیگری نیز مطرح شده است؛ یعنی ازدواج آنها با زنان و دختران ایرانی. ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی ایران، ازدواج مرد خارجی با زن ایرانی را مشروط به اجازه ویژه دولت در مواردی که ممانعت قانونی وجود نداشته باشد، نموده است. به همین دلیل، بسیاری از مردان افغان بدون مدارک (غیرمجاز) با زنان ایرانی ازدواج کردهاند. هرچند آمار رسمی دقیقی از این ازدواجها وجود ندارد، اما با سفر به مناطق مختلف کشور، به ویژه در استانها و نواحی که افغانها بیشتر حضور دارند، این امر به وضوح قابل مشاهده است. همچنین، تغییر ترکیب جمعیتی و اختلاط نژادی موضوعی است که کارشناسان جمعیتی بر آن تأکید دارند.
بررسیها نشان میدهد که خانوادههای با سطح درآمد پایین در ازای دریافت مبلغی به عنوان شیربها، حاضر به ازدواج دختران خود با مردان افغان هستند. این مسئله بهطور غیرمستقیم در آثار سینمایی کشور نیز نمایان شده است.
آنچه در رسانهها، به ویژه سینمای ایران، به تصویر کشیده شده است، نشاندهنده زنانی از اقشار آسیبپذیر جامعه است که خانوادههای آنها به علت تنگناهای مالی، به ناچار آنها را به ازدواج با اتباع افغان وا میدارند. این نوع ازدواجها باعث از دست دادن تابعیت ایرانی زنان بعد از ازدواج با مردان غیرقانونی افغان و همچنین ترک آنها در سوی دیگر مرزها توسط شوهرانشان میشود.
اهمیت این موضوع به دلیل پیامدهای اجتماعی، بهداشتی و آموزشی فرزندان این ازدواجها و مشکلات روحی و روانی که زنان ایرانی متحمل میشوند، دارای اهمیت است و یکی از ریشهایترین دلایل آسیبهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
بر اساس نتایج یک پژوهش که در کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و مطالعات اجتماعی منتشر شده، در طول اقامت طولانیمدت مهاجران افغان در ایران، بیش از ۳۰ هزار زن ایرانی با مردان افغان پیوند ازدواج برقرار کردهاند؛ بهویژه اینکه ۹۸ درصد این ازدواجها با ناکامی روبرو بودهاند. غیرقانونی بودن ازدواج با اتباع غیرقانونی، مشکلات هویتی، آموزشی، بهداشتی و مسکن فرزندان این خانوادهها را به همراه دارد و باعث سردرگمی و آواره شدن زنان میشود.
به نظر میرسد آسیبشناسی ابعاد حضور مهاجران غیرمجاز نیازمند بررسیهای عمیقتر توسط مسئولین باشد. چالشهایی که ممکن است چند نسل را تحت تأثیر قرار دهد. رها شدن زنان ایرانی توسط شوهران افغان، آوارگی پس از چنین ازدواجهایی، بیهویتی و نداشتن شناسنامه برای فرزندان این ازدواجها، و حتی در مقاطعی طرد شدن دختران از سوی خانوادههای ایرانی، هرچند شاید در آمار مسئولین قابل توجه نباشد، اما حتی یک مورد اینچنینی نیز میتواند به تحقق آسیبهای اشارهشده در این گزارش کمک کند.