ایران، تاجیکستان و میراثی مشترک فراتر از مرزها
دکتر «مسعود پزشکیان» در نشست تجاری، سرمایهگذاری و گردشگری ایران و تاجیکستان که پایان هفته گذشته برگزار شد، «بوی جوی مولیان آید همی، یاد یار مهربان آید همی …» را خواند؛ شعری مشهور از رودکی سمرقندی.
داستان این شعر به قرن چهارم هجری بازمیگردد. «امیر نصر سامانی» که «واسطه عقد اهل سامان بود و اوج دولت آن خاندان ایام ملک او بود و اسباب تمتع و علل ترفع در غایت ساختگی بود» به همراه سپاهیانش به طور موقت در بادغیس (در خراسان آن زمان) اقامت میکند. «آنجا لشکری برآسود و هوا خوش بود و باد سرد و نان فراخ و میوهها بسیار و مشمومات فراوان»؛ به این ترتیب، خوش آب و هوا بودن این منطقه اقامت امیر را طولانی می کند. «امیر نصربن احمد گفت کجا رویم که از این خوشتر مقامگاه نباشد … تا چهار سال برین برآمد زیرا که تصمیم دولت سامانیان بود و جهان آباد و ملک بیخصم و لشکر فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق». لشکریان که دلتنگ شده بودند و نمیخواستند بیشتر در آنجا بمانند جرات بیان خواسته خود را نداشتند و از رودکی میخواهند امیر را به بازگشت ترغیب کند. رودکی در حضور امیر چنگ زنان قصیده «بوی جوی مولیان آمد همی» را آغاز میکند. امیر با شنیدن قصیده رودکی «چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد و بیموزه پای در رکاب خنگ نوبتی درآورد و روی بخارا نهاد و عنان تا بخارا هیچ بازنگرفت».
«امامعلی رحمان» رئیسجمهور تاجیکستان نیز در جواب دکتر پزشکیان قطعه شعر دیگری از رودکی را که «هیچ شادی نیست اندر این جهان، برتر از دیدار روی دوستان» خواند. این شعرخوانی دو رئیس جمهور به زبان فارسی و از یک شاعر پارسیگو نشان از پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و زبانی است که میراثی غنی را به اشتراک دارند و قرنها از آن محافظت کردهاند. این میراث نه تنها نشاندهنده تاریخ مشترک است بلکه امروز میتواند به عنوان ابزاری برای تقویت روابط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میان دو کشور مورد استفاده قرار گیرد.
ریشههای تاریخی پیوندهای مشترک این دو کشور را باید به دوران باستان مربوط دانست چراکه قلمرو تاجیکستان امروزی بخشی از سرزمینهای امپراتوری هخامنشیان، ساسانیان و سپس خلافت اسلامی بوده و زبان فارسی و فرهنگ ایرانی نقش اساسی در شکلگیری هویت مردم آنجا ایفا کرده است. شاعران و دانشمندانی همچون رودکی و فردوسی به عنوان پایههای ادبیات و علم فارسی، پلهای ارتباطی این منطقه شدهاند.
تاجیکستان امروزی که در دوره حکومت سامانیان به عنوان مرکز فرهنگی و سیاسی شناخته میشد، به پرورش و اشاعه زبان و ادب فارسی کمک شایانی کرد. ادبیات مکتوب فارسی به خصوص از دوره سامانیان در این منطقه رواج گستردهای پیدا کرد و «فارسی تاجیکی» که گویشی از زبان فارسی به شمار میرود، زبان رسمی تاجیکستان است و به عنوان میراث زنده ایرانیان شناخته میشود.
البته باید اشاره کرد که تاجیکستان در دوره حکومت اتحاد جماهیر شوروی یکی از جمهوریهای این اتحاد به شمار میرفت و تحت تأثیر سیاستهای روسیسازی قرار گرفت. به همین علت هم زبان فارسی با الفبای سیریلیک جایگزین خط فارسی شد و ارتباط مستقیم فرهنگی این منطقه با ایران تا حدودی کاهش یافت. با استقلال تاجیکستان در سال ۱۹۹۱ میلادی اما این کشور بار دیگر به احیای میراث ایرانی خود پرداخت. زبان فارسی تاجیکی، تاریخ مشترک و آیینهای کهن همچون نوروز، بهعنوان محورهای اصلی هویت ملی تاجیکستان مورد توجه قرار گرفت.
میراثهای فرهنگی و هنری مشترک این دو کشور را میتوان ادبیات و زبان، آیینها و سنتها و معماری و هنرهای سنتی دانست که هر کدام از اینها میتواند به نوبه خود نقش بیبدیلی در مناسبات دو کشور ایفا کند. زبان فارسی که به آن اشاره شد نقش کلیدی دارد. اشعار پارسیگویان در این منطقه جایگاه ویژهای دارد که شعرخوانی رئیس جمهور دو کشور در نشست تجاری، سرمایهگذاری و گردشگری ایران و تاجیکستان نیز تحت تاثیر همین جایگاه بود.
نوروز نیز کهنترین جشن مشترک و نمادی از فرهنگ و هویت ایرانی-تاجیکی محسوب میشود که با آداب و رسوم مشابه در هر دو کشور برگزار میشود. امامعلی رحمان به درستی نوروز را «جشن عمومی ملی» در تاجیکستان دانست که به مدت یک ماه طول میکشد. این مقوله نیز خود نشانهای از توجه آنها به این میراث مشترکی فرهنگی است.
بنابراین باید گفت ایران و تاجیکستان پیوندهای فرهنگی و تاریخی، از ادبیات مشترک گرفته تا جشنهایی مانند نوروز دارند که میتواند فرصتی کمنظیر برای تقویت روابط دو کشور فراهم کند. از این رو در شرایط فعلی که این دو کشور با چالشهایی نظیر استحاله فرهنگی، اختلافات منطقهای و مسائل سیاسی و اقتصادی روبهرو هستند چنین اشتراکات فرهنگی میتوانند ابزاری قدرتمند برای تقویت اتحاد میان دو کشور باشند.
نتیجه اینکه، دیپلماسی فرهنگی فعالتر، توسعه گردشگری نوروز، حمایت از پروژههای پژوهشی تاریخی، دیپلماسی اقتصادی با محوریت فرهنگ و …، میتواند در سیاستگذاریها زمینهساز اجماع و همگرایی در منطقه و الگویی موفق برای توسعه پایدار روابط میان کشورهایی با تاریخ و فرهنگ مشترک باشد.
*پژوهشگر تاریخ آسیای مرکزی و قفقاز