پایهگذاری پرداخت یارانه در کشور بر مبنای نادرست بود

دیوان محاسبات کل کشور در جدیدترین ارزیابیهای خود، اعلام کرده است که بر اساس اطلاعات جمعآوریشده، در سال گذشته ۸۱ میلیون نفر از ایرانیان یارانه را دریافت کردهاند. در عین حال، گزارشی دیگر نشان میدهد که ۱۶۰ هزار و ۲۰ نفر از لیست یارانه بگیران کنار گذاشته شدند و بهعلاوه، ۲ میلیون و ۲۲۸ هزار و ۵۲۷ نفر از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بهعنوان متقاضیان جدید یارانه، مشمول این کمکها گردیدهاند.
اعلام این تعداد یارانه بگیران در شرایطی انجام میشود که اعطای یارانهها، چه به صورت نقدی و چه در قالب سبد معیشت، همواره دارای موافقان و مخالفانی بوده است. طرح هدفمند کردن یارانهها که در اواخر دهه ۱۳۸۰ اجرایی شد، با هدف حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه و کاهش هزینههای آنان پیادهسازی گردید. حامیان این طرح معتقدند که هدفمندسازی یارانهها موجب ایجاد عدالت در میان افراد جامعه میشود، در حالی که منتقدان به مشکلاتی نظیر تورم و افزایش نقدینگی بهعنوان پیامدهای منفی این سیاست اشاره میکنند.
با توجه به انتشار آمارهای جدید درباره یارانهها، سوالاتی پیش میآید ازجمله اینکه اصولاً سیستم توزیع یارانه در کشور چه مزایا و معایبی دارد و آیا ادامه این رویکرد به نفع کشور است یا خیر. علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به این سوالات پاسخ داده است:
قطع یارانهها و سرمایهگذاری در رفاه مردم
علی قنبری به فرارو گفت: «متأسفانه، موضوع یارانهها در کشور از همان آغاز با روشی نادرست پایهگذاری شده است و بهجای اینکه موجب بهبود شرایط معیشتی مردم گردد، در بسیاری از موارد آسیبزا بوده است. واقعیت این است که یارانهها نتوانستهاند در بهبود و تثبیت زندگی مردم کارآیی مثبت داشته باشند. پرداخت یارانه به صورت نقدی بهمنظور افزایش درآمد گروههای هدف رغمزده، در عمل موفقیت چشمگیری بهدست نیاورده است. واقعیت این است که با افزایش قیمت کالاهای مصرفی، افزایش رقم یارانهها نمیتواند کاهندهی این افزایش قیمتها باشد و در نتیجه هزینهای که باید به مسائل آموزشی، رفاه خانوارها و بهبود شرایط زندگی مردم اختصاص یابد، صرف یارانهها میشود. دولت بایستی بر توسعه اقتصادی تمرکز کند و آثار منفی عدم توسعه اقتصادی را کاهش دهد؛ بنابراین من معتقدم که اگر یارانهها کنار گذاشته شوند و منابع بیشتری صرف رفاه مردم گردد، نتایج بهتری حاصل خواهد شد.»
وی افزود: «بدون شک، یارانههای نقدی در کشور بهگونهای که انتظار میرفت پاسخگو نبوده است و این مسئله بهویژه در مناطق محروم و کمدرآمد به وضوح مشهود است. پرداخت یارانه به افراد این مناطق تأثیر معناداری نداشته است. بهتر بود که بهجای این رویکرد، دولتها بر افزایش رفاه مناطق محروم و بهویژه توسعه زیرساختها تمرکز میکردند. مردم بیش از دریافت اعانه نیاز به زیرساختهای رفاهی بهتری دارند. ما نباید به توسعه یک سیستم نیازمندپروری بپردازیم؛ بلکه باید بر بهبود توانمندی افراد در مناطق محروم تمرکز کنیم. اگر بهجای پرداخت یارانه به توسعه زیرساختهای کشور توجه میشد، وضعیت بسیار بهتری محقق میشد. حتی یارانههای غیرنقدی نیز ایرادات جدی دارند و اگرچه ممکن است بهطور نسبی بهتر از یارانههای نقدی باشند، در نهایت به ضرر مردم تمام خواهد شد.»
یارانههای بلندمدت، منطقی نیستند
این استاد دانشگاه ادامه داد: «پرداخت یارانه بهصورت بلندمدت یک روش بهطور قطع نادرست است. یارانهها معمولاً در اکثر کشورهای جهان بهصورت محدود و در مدت زمان کوتاه به اقشار آسیبپذیر اعطا میشوند. واقعاً چه دلیلی وجود دارد که به ۸۱ میلیون نفر یارانه پرداخت شود؟ با این جمعیت، چگونه میتوان یک نظام رفاهی و اقتصادی صحیح برقرار کرد؟ اصولاً نظام پرداخت یارانهها بر اساس چه دادههایی منظم شده که عادلانه باشد؟ جدا از این مسائل، هزینه اجرای طرحهای یارانه نقدی در کشورهای در حال توسعه بسیار بالاست و پراکندگی جمعیتی اقشار آسیبپذیر و همچنین محدودیت خدمات اولیه در مناطق شهری، هزینههای اجرایی این طرحها را افزایش میدهند. کشور ما از کمبود منابع مالی رنج میبرد و این یک مشکل رایج در بخش منابع دولتی در کشورهای در حال توسعه است.»
وی افزود: «این نکته غیرقابل انکار است که پرداخت یارانه سبب افزایش نقدینگی و در نتیجه بالا رفتن قیمت کالاهای یارانهای میشود و اثرات تورمی قابل توجهی به دنبال خواهد داشت که این اثرات درآمد را به ضرر طبقات آسیبپذیر تغییر میدهد، چراکه این گروهها بر خلاف اقشار مرفه چندان قادر به انتقال درآمد خود نیستند. شاید به همین دلیل است که حجم یارانههای نقدی در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعهیافته و کشورهایی که در حال گذار هستند، کمتر است. اگر خانوارهای فقیر بیشتر درآمد خود را از منابع غیررسمی تأمین کنند، یارانههای نقدی فقط باعث کاهش اندکی در خط فقر آنها میشود و هیچ جایگزینی برای درآمد آنها نخواهد بود. تأکید من این است که دولتها باید بر افزایش رفاه و بهبود زیرساختهای رفاهی تمرکز نمایند، بهجای پرداخت یارانهای که مشخص نیست چه تأثیری خواهد داشت یا بهتر است بگوییم، اثر خاصی ندارد.»