بررسی چهار پرونده مناقشهآمیز ترامپ و نتانیاهو

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، زمانی که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده، در رقابتهای انتخاباتی به پیروزی دست یافت، صهیونیستها با ابراز شور و خوشحالی این نکته را مطرح کردند که رژیم صهیونیستی به دوستی بهتر از «ترامپ» در کاخ سفید دست نیافته است. اما اکنون، کمتر از پنج ماه پس از آغاز به کار «ترامپ» در کاخ سفید، مواضع دو طرف در میدان به صورتی عمیقاً مخالف با هم سوق پیدا کرده که عدم وجود اختلاف میان آنان را به چالش کشیده و به نظر میرسد این اختلاف به زودی به یک درگیری منتهی خواهد شد.
پروندههای تنشزای «ترامپ» و «نتانیاهو»
در دورهای که دموکراتها بر سر کار بودند، مهمترین موضوع اختلافنظر بین آنان و صهیونیستها پرونده هستهای ایران و مذاکرات سازش با تشکیلات خودگردان به شمار میرفت. تصور میشد که با ورود «ترامپ» به کاخ سفید، این تنشها به پایان خواهد رسید. در عوض، در دولت «ترامپ»، پرونده هستهای ایران به عنوان یک منبع جدی برای اختلاف باقی ماند و سه پرونده دیگر نیز به آن افزوده شد.
مذاکره یا جنگ با ایران؟
اصلیترین عامل اختلاف بین «ترامپ» و «نتانیاهو» در دومین سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن فاش شد. وقتی که «نتانیاهو» بهسرعت در تاریخ 18 فروردین 1404 (7 آوریل 2025) به آمریکا آمد تا درباره حمله به ایران با «ترامپ» مشورت کند، او در دفتر بیضی کاخ سفید به شیوهای غیرمنتظره مواجه شد. «ترامپ» بهطور رسمی در برابر دوربینهای رسانهها اعلام کرد که قصد دارد مذاکراتی با ایران آغاز کند و اولین نشست این مذاکرات نیز هفته آینده برگزار خواهد شد.
«نتانیاهو» که به شدت غافلگیر شده بود، تنها پس از آن جلسه پر از ابهام و شگفتی به رسانههای صهیونیستی گفت تا از عدم برگزاری این مذاکرات در جریان بودهاند. اما این ادعا هرگز از سوی افکار عمومی پذیرفته نشد؛ زیرا پیش از آن، او بهطور غیرمستقیم به ارسال پیامهای حمله به ایران پرداخته بود.
پس از آن، رسانههای آمریکایی و صهیونیستی گزارش دادند که «نتانیاهو» طرحی را آماده کرده بود که به حمایت آمریکا برای اجرایی شدن نیاز داشت، اما این اقدام «ترامپ» همه چیز را زیر و رو کرد. صهیونیستها بعداً اظهار داشتند که در حال تغییر طرحی هستند تا بخشهایی از آن را بدون کمک آمریکا به اجرا درآورند. اما بهخوبی میدانند که بدون تأیید و حمایت ایالات متحده، امکان هیچ اقدام نظامی علیه ایران را نخواهند داشت. چراکه حتی اگر در هیچ کدام از مراحل این اقدام نظامی به آمریکا نیازی نداشته باشند، برای پاسخگویی به واکنش ایران قطعاً به حمایتاش احتیاج خواهند داشت.
عقبنشینی «ترامپ» از یمن
نقطه دیگری از اختلاف «ترامپ» و «نتانیاهو» در موضوع یمن خود را نشان داد. ایالات متحده از حدود دو سال پیش به حمایت از رژیم صهیونیستی در دریای سرخ پرداخته است. دولت «بایدن»، که از صهیونیستها بهطور کامل پشتیبانی نمیکرد، حتی زمانی که نیروهای اروپایی این منطقه را ترک کردند، عقبنشینی نکرد. اما «ترامپ» در زمانی که نیروهای مسلح یمن، فرودگاه «بن گوریون» را هدف قرار دادند، از این منطقه عقبنشینی کرد.
این اقدام «ترامپ» به معنای رها کردن صهیونیستها در وضعیت بحرانی تلقی شد و نوعی رعب و وحشت را در میان جامعه صهیونیستی ایجاد کرد. نویسندگان صهیونیستی نوشتند که با این کار «ترامپ» نشان داد که اولویتاش حمایت از رژیم صهیونیستی نیست و منافع آمریکا برای او بیشتر اهمیت دارد.
سوریه با حمایت «اردوغان»
در جریان سفر «نتانیاهو» به واشنگتن، او نارضایتیاش از رویکردهای ترکیه و همچنین شخص اردوغان را با «ترامپ» در میان گذاشت. اما «ترامپ» بدون اینکه وعدهای در پنهانی به او بدهد، در حضور رسانهها در اتاق بیضی کاخ سفید به «نتانیاهو» گفت: من دوستی به نام اردوغان دارم و روابط خوبی با هم داریم. میدانم که او هم به من علاقهمند است. اگر مشکلی با او داری میتوانم در این زمینه به تو کمک کنم.
این اظهارات «ترامپ» به این معنا تلقی شد که او به هیچوجه نیتی برای جدی گرفتن شکایت «نتانیاهو» از اردوغان ندارد و انتظار دارد که «نتانیاهو» از او تبعیت کند. وی در آن جلسه چیزی از اعتراضی نکرد، اما پس از بازگشت از واشنگتن، بهخاطر عملکرد حاکمان جدید سوریه که مورد حمایت اردوغان بودند، به شدت انتقاد شد.
اما مسأله به همینجا ختم نشد. «ترامپ»، که همه از خصومت او بیم دارند، در یک سفر دورهای به غرب آسیا با «احمد الشرع» (ابومحمد الجولانی)، حاکم جدید سوریه – که هنوز از لیست تروریستی آمریکا خارج نشده است- ملاقات کرد، اما با «نتانیاهو» دیدار نکرد. این عمل بیشتر از هر چیزی به معنی تنبیه «نتانیاهو» بهخاطر عدم اطاعت از «ترامپ» بود.
پروندۀ جنگ غزه
پس از موضوع هستهای ایران، پرتنشترین موضوعی که میان «ترامپ» و «نتانیاهو» مورد بحث قرار گرفت، موضوع جنگ در غزه بود. «ترامپ» در اظهار نظرهای قبل از بهدست گرفتن ریاستجمهوری اعلام کرد که میخواهد جنگ در غزه پیش از ورودش به کاخ سفید به پایان برسد. این اتفاق بهطور موقتی رخ داد، اما با آغاز دولت «ترامپ» و پس از سفر «نتانیاهو» به آمریکا، رژیم صهیونیستی مجدداً جنگ در غزه را آغاز کرد.
از سرگیری جنگ در غزه در شرایطی انجام شد که «ترامپ» طرح «ریویرا»ی آسیا را برای غزه ارائه کرده بود. این رفتار «نتانیاهو» در شروع جنگ در غزه، آن هم با شدت بیشتری از گذشته، به معنای مقاومت جدی او در مقابل «ترامپ» بود. حرکتی که با روی کار آمدن «ایال زامیر»، رئیس جدید ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، شدت بیشتری گرفت. این فقط پایان داستان نبود و مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی بدون وقفه این جمله را تکرار کردند که جنگ در غزه با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت.
این نوع اقدامات به جایی رسید که «ترامپ» نیز تصمیم گرفت در این موضوع دخالت کند. مذاکرات غیرمستقیم آمریکا با حماس و توافق بر سر آزادی «عیدان الکساندر»، تنها اسیر دو تابعیتی آمریکا تبار رژیم صهیونیستی، بدون اطلاع «نتانیاهو» و مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی، عمق شکاف و اختلاف موجود میان دو طرف را نمایان کرد. این بحران بهقدری جدی بود که «عیدان الکساندر» پس از آزادیاش حاضر به دیدار با «نتانیاهو» نشد و در اولین لحظات آزادیاش به شکلی دستنوشتهای از «ترامپ» تشکر کرد.
اکنون، رژیم صهیونیستی در شرایطی که «ترامپ» به منطقه سفر کرده، به بنبستی عمیق و خاموش دچار شده است. بنبستی که بهطور کلی با انزوای همیشگی رژیم صهیونیستی تفاوت دارد. تلآویو که بهخاطر جنایات وحشیانهاش همواره در انزوای منطقهای و بینالمللی به سر میبرد، این بار بهندرت برای نخستینبار با انزوای ناشی از کارنامۀ «ترامپ» و همپیمانانش مواجه شده است. این روند عدم توافق به حامیان اروپایی «ترامپ» نیز تأثیر گذاشته است. بهنحوی که رئیسجمهور آلمان در گفتگو با «اسحاق هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی بهطور علنی و در حضور رسانهها اعلام کرد که «نتانیاهو» نباید به آلمان سفر کند، زیرا ممکن است دستگاه قضایی این کشور وی را بر اساس احکام دیوان بینالمللی کیفری دستگیر کند.
/