خصوصیات ذهنی برندگان نوبل اقتصاد کدامند؟ خیرخواهان: عجم اوغلو شجاعت لازم را داشت تا تأثیر نظامهای سیاسی بر عملکرد اقتصادی را به نمایش بگذارد
آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرده است که دارون عجماوغلو، جیمز رابینسون و سایمون جانسون، سه استاد برجسته دانشگاههای آمریکا، به خاطر پژوهشهای خود در زمینه ایجاد نهادها و تاثیر آنها بر بهبود رفاه عمومی موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۴ شدهاند.
بیشتر بخوانید:
آشنایی با برنده نوبل اقتصاد / کلودیا گلدین چه کسی است؟
نظریه استگلیتز و چالشهای دموکراسی جهانی و فقر
در ایران، دارون عجماوغلو به عنوان شناختهشدهترین برنده این جایزه به شمار میآید، چرا که تألیفات متعددی از وی به چاپ رسیده است. این بار سوم است که اقتصاددانانی غیر از جریانهای متعارف و منتقد گرایشهای راستگرا موفق به دریافت این جایزه میشوند؛ پیشتر پل کروگمن، اقتصاددان نامآشنای آمریکایی و منتقد جدی «نولیبرالیسم»، نیز برنده این جایزه شده بود.
بر اساس اظهارات بنیاد نوبل، یکی از بزرگترین چالشهای عصر ما کاهش اختلافات عمیق اقتصادی میان کشورهای مختلف است؛ به مدد تحقیقات نوآورانه دارون عجماوغلو، سایمون جانسون و جیمز رابینسون، درک بهتری از علل اصلی موفقیت یا شکست کشورهای جهان بهدست آمده است.
جعفر خیرخواهان، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با خبرآنلاین اظهار داشت: «این سه اقتصاددان به رویکردی نو در حوزه اقتصاد سیاسی پرداختهاند که در آن تأکید بر عامل قدرت و تأثیر نظامهای سیاسی بر فرآیند توسعه است. دیدگاه آنها، به ویژه نظر آقای عجماوغلو، نشان میدهد که سیستمهای سیاسی دموکراتیک و استبدادی در اجرای برنامههای توسعه، متفاوت عمل میکنند.»
این استاد دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: «از ویژگیهای فعالیتهای این سه نفر، به خصوص عجماوغلو، باید به جسارت آنها اشاره کرد که به شاخههای جدیدی وارد شدند که اقتصاددانان پیشین تمایلی به بررسی آن نداشتند. در گذشته، زمانی که اقتصاددانان در تلاش برای تبیین دلایل توسعهیافتگی برخی کشورها بودند عمدتاً به عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی فراوان، سرمایهگذاری کافی، ماشینآلات پیشرفته و نیروی انسانی اتکا میکردند.»
خیرخواهان بیان کرد: «این توضیحات کافی نبوده است، زیرا کشورهای در حال توسعه فراوانی وجود دارند که با دارا بودن جغرافیا و منابع طبیعی مناسب و ورود تکنولوژی و تأسیس دانشگاهها، همچنان در روند توسعه موفق عمل نکرده و نتوانستهاند به سطح کشورهای پیشرفته دست یابند.»
خیرخواهان که یکی از آثار عجماوغلو را به زبان فارسی ترجمه کرده است، میگوید: «برندگان نوبل به این حقیقت پی بردند که بین نظامهای سیاسی مختلف تفاوتهای معناداری در دستیابی به توسعه وجود دارد. نظامهای سیاسی متفاوت، یا آن چنان که در ایران مشهور است، انواع حکمرانی، به عنوان عواملی مهم و غیرقابل انکار در رشد و توسعه کشورها شناخته میشوند. بهویژه در یک حکمرانی ضعیف، هر چقدر هم که منابع موجود باشد، در نهایت این منابع به هدر رفته و پیشرفتی حاصل نخواهد شد. به عبارتی دیگر، در نظر عجماوغلو، اقدامات کسانی که در قدرت هستند نقش عمدهای در مدیریت اقتصادی ایفا میکند.»
وی همچنین به وضع حاکم در ایالات متحده اشاره کرد و افزود: «در آمریکا با وجود موانع برای مهاجرت، فرصتی برای حضور وسیعتر افراد از اقشار و نژادها یا مذاهب مختلف ایجاد شده است. در جوامعی که افراد از نظر حقوقی دارای موقعیت برابری هستند، این امر به فرصتی برای جذب استعدادها و توانمندیهای جدید تبدیل میشود. به همین دلیل، هندیهایی که در نظام کاستی موجود در کشورشان امکان دستیابی به مشاغل برتر را ندارند، میتوانند با مهاجرت به آمریکا به پیشرفت بیشتری نائل شوند. در برخی جوامع، محدودیتهایی برای زنان در نظر گرفته میشود که مانع فعالیتهای اقتصادی آنها شده و توانایی استفاده از استعدادهای نیمی از جامعه را از بین میبرد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، تبعیضهای مختلف قومی، نژادی، جنسیتی و مذهبی را از جمله عواملی دانست که مانع بهرهبرداری از تمامی استعدادهای موجود و محدودکننده روند توسعه میباشد.
خیرخواهان در مورد ترجمه خود از آثار دارون عجماوغلو اظهار داشت: «من در کنار آقای دکتر علی سرزعیم کتاب «ریشههای اقتصادی دیکتاتوری و دمکراسی» را ترجمه کردهام. همانطور که اشاره کردم عجماوغلو برخلاف باورهای سنتی اقتصاددانان، به تأکید بر نقش سیاست (ساختار قدرت) در عملکرد اقتصادی میپردازد و به وضوح نشان میدهد که یک حوزه دیکتاتوری یا دموکراسی چه تأثیری بر وضعیت اقتصادی خواهد داشت. این مطلب در بسیاری از آثار عجماوغلو، از جمله کتاب “راه باریک آزادی”، نیز به آن پرداخته میشود.
وی در پاسخ به انتقادات برخی حامیان اقتصاد لیبرالی و بازار از برندگان نوبل امسال، به ویژه عجماوغلو، گفت: «نباید در اعتبار بخشی به این سه اقتصاددان، تردید کرد. این افراد ازجمله چهرههای مهم در اقتصاد معاصر هستند. به گمان من، در آیندهای نزدیک ما شاهد تأسیس یک دانشکده واحد علوم انسانی خواهیم بود که در آن رشتهای وجود خواهد داشت که اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و حقوق را در یک بستر ترکیب میکند. این امر به ما این امکان را میدهد که به سوالات و نیازهای عصر خود به نحو بهتری پاسخ دهیم.
او اضافه کرد: «این ویژگی کار آنهاست که با بررسی تأثیر سیاست بر اقتصاد، توانستهاند به پرسشهایی پاسخ دهند که پیش از این کسی نتوانسته بود به آنها پاسخ دهد. تلاشهای آنان بسیار ارزشمند است و به اعتقاد من، شایستگیهای لازم برای دریافت جایزه نوبل را دارند، زیرا امروز بر کسی پوشیده نیست که بدون حکمرانی صحیح، فرصتهای پیشرفت و توسعه بهراستی محدود خواهد بود.»
جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۳ به کلودیا گلدین، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد، به خاطر فعالیتهایش در حوزه مطالعات مرتبط با نقش زنان در بازار کار اعطا شد.
۲۲۳۲۲۹