تهدیدهای ترامپ نسبت به گرینلند، پاناما و کانادا، فرصتی برای روسیه و چین فراهم می آورد

۰۹:۰۵ ۲۶ دی ۱۴۰۳
اعظم پورکند گیدون راشمن در مقاله ای برای روزنامه فایننشال تایمز به موضوعی پرداخته که در آن مطرح کرده است: اگر ترامپ «تصرف» کانال پاناما و گرینلند را یک ضرورت می داند، پس روسیه و چین نیز مجاز به دفاع از منافع ملی خود در ارتباط با مسائل اوکراین و تایوان هستند.
نویسنده اشاره می کند: «حتی اگر ترامپ هرگز تهدیدات خود را به مرحله اجرا در نیاورد، هم اکنون هم آسیب قابل توجهی به جایگاه بین المللی ایالات متحده و ساختار اتحادهای آن وارد کرده است. او هنوز به قدرت نرسیده، بنابراین به نظر نمی رسد که دستوری مبنی بر حمله به گرینلند صادر کند. بعید به نظر می رسد که کانادا تحت فشار، استقلالش را از دست بدهد. با این حال، اینکه رئیس جمهور جدید آمریکا در حال زیر پا گذاشتن هنجارهای بین المللی است، یک واقعیت فاجعه بار است.»
اوایل دسامبر، ترامپ تهدید کرد که ممکن است کانادا را به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا ضمیمه کند. او همچنین اعلام نمود که قصد دارد کانال پاناما را به مالکیت ایالات متحده بازگرداند. در پیام تبریک کریسمس خود، وی خاطرنشان کرد که آمریکا به گرینلند «برای منافع امنیت ملی» احتیاج دارد. «نادیده گرفتن شوخی های ترامپ، اشتباه است. آنچه در حال وقوع است یک تراژدی است — نه یک کمدی.»
تهدیدات «شوخی» گونه یکی از روش های ارتباطی است که ترامپ به آن تمایل دارد. اما رئیس جمهور آینده آنقدر در مورد تمایل خود به الحاق کانادا به ایالات متحده صحبت کرده که مقامات کانادایی ناچارند این اظهارات را جدی گرفته و به طور رسمی در ملأ عام رد کنند.
کانادایی ها می توانند تا حدی آرامش داشته باشند که ترامپ در حال حاضر قصد حمله به سرزمین آنها را ندارد و بدین ترتیب آنها را با «مسئله اقتصادی» تهدید می کند. با این حال، او همچنان گزینه عملیات نظامی برای تحقق اهدافش در «پس گیری» کانال پاناما و تصرف گرینلند را رد نکرده است.
احتمال آغاز جنگ جهانی با حمله یک قدرت برتر به کشور کوچکتر
صدراعظم آلمان و وزیر خارجه فرانسه به تهدیدات ترامپ آنقدر توجه کردند که هشدار دادند گرینلند تحت بند دفاع متقابل اتحادیه اروپا قرار دارد. به این معنی که ممکن است اتحادیه اروپا و ایالات متحده بر سر گرینلند درگیر جنگ شوند.
اجبار یک کشور به تصرف توسط یک قدرت بزرگ، بزرگ ترین زنگ خطر در عرصه سیاست جهانی به شمار می آید. به همین دلیل ائتلاف غربی متوجه بود که حمایت از اوکراین در برابر روسیه بسیار حیاتی است. همچنین به همین دلیل است که ایالات متحده در اوایل دهه نود یک ائتلاف بین المللی به راه انداخت تا عراق را از کویت خارج کند.
حملات به کشورهای کوچک، موجب آغاز جنگ های جهانی اول و دوم گردید. زمانی که کابینه انگلیس در سال ۱۹۱۴ در خصوص جنگ با آلمان تصمیم گیری می کرد، دیوید لوید جورج، که بعدها نخست وزیر شد، به همسرش نوشت: «من برای صلح تلاش کرده ام… اما نتیجه گیری کرده ام که اگر ملیت کوچک بلژیک مورد حمله آلمان قرار گیرد، تمام اصول من… به جنگ خواهد کشید.»
دست اندرکاران ترامپ استدلال می کنند که خواسته های او در حقیقت برای تقویت جهان آزاد و مقابله با چین و روسیه است. ترامپ توجیهاتی برای جاه طلبی های خود در خصوص کانادا، گرینلند و پاناما، به بهانه امنیت ملی ارائه کرده است.
بحث دیگر این است که اظهارات ترامپ صرفاً یک تاکتیک مذاکراتی به شمار می آید. حامیان او برخی اوقات ادعا می کنند که او تنها کشورهای متحد را تحت فشار قرار می دهد تا اقدامات لازم برای منافع بیشتر اتحاد غرب انجام دهند. اما واقعیت این است که تهدیدات ترامپ علیه گرینلند، پاناما و کانادا به نوعی هدیه ای برای روسیه و چین محسوب می شود. اگر ترامپ بتواند ادعا کند که تسلط بر گرینلند یا کانال پاناما برای آمریکا یک ضرورت استراتژیک است، چرا پوتین نمی تواند بگوید که کنترل اوکراین برای روسیه یک ضرورت استراتژیک است؟ یا شی جین پینگ اصرار نکند که سرنوشت تایوان باید در اختیار چین باشد؟
فایننشال تایمز