دلایل ناکامی پژوهش در تبدیل شدن به ثروت در ایران چیست؟

با وجود کوشش های صورت گرفته از سوی دانشگاه ها و نهادهای تحقیقاتی، ارتباط ناکافی میان دانشگاه و صنعت موجب شده است که پژوهش های علمی در ایران به سمت نظریه پردازی صرف سوق یابند.

تجاری سازی پژوهش های علمی به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزارهای توسعه اقتصادی و فناوری در عصر حاضر شناخته می شود؛ اما در ایران، علی رغم تلاش های دانشگاه ها و نهادهای تحقیقاتی، این مسیر همچنان با موانع متعدد ساختاری و فرهنگی روبه روست که مسیر تحقق این هدف را به شدت دشوار می سازد. در حالی که کشورهای توسعه یافته با ایجاد پیوندهای مؤثر بین دانشگاه و صنعت، توانسته اند پژوهش های علمی را به محرک های اقتصادی تبدیل کنند، اما در ایران این پیوند هنوز به درستی شکل نگرفته است.

بخش قابل توجهی از پژوهش ها به دلیل عدم درک صحیح از نیازهای واقعی بازار در مرحله نظری باقی می مانند. مشکلات زیرساخت های فناورانه، فقدان قوانین مناسب برای حفظ مالکیت فکری، و کمبود حمایت های مالی از جمله چالش های اصلی در این مسیر به شمار می روند.

بوروکراسی پیچیده و وقت گیر در فرایندهای تأیید و اجرای پروژه ها نیز به عنوان یکی از موانع جدی محسوب می شود. پژوهشگران غالباً زمان زیادی را صرف پیگیری های اداری می کنند، در حالی که این زمان می تواند به جای آن برای توسعه فناوری و ورود به بازار صرف شود. افزون بر این، فرهنگ دانشگاهی در ایران بیشتر بر تولید مقالات و نتایج علمی متمرکز است و به جنبه های کاربردی و تجاری سازی توجه کافی نمی شود.

حمایت از مالکیت معنوی

ضعف قوانین حمایتی و عدم وجود سازوکارهای مؤثر برای حفظ مالکیت فکری باعث شده است که بسیاری از پژوهشگران انگیزه کمتری برای ورود به عرصه تجاری سازی داشته باشند. حتی در مواردی که اختراعات به ثبت می رسند، اقدامات قانونی برای جلوگیری از سوءاستفاده یا کپی برداری ناکافی به نظر می رسد. یکی از نقاط قوت کشورهای پیشرفته به ویژه آمریکا در حوزه تجاری سازی پژوهش ها، تصویب قوانین مانند قانون (BayhDole Act) است.

این قانون که در سال ۱۹۸۰ به تصویب رسید، به دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی اجازه می دهد تا حقوق مالکیت فکری حاصل از تحقیقات تأمین مالی شده توسط دولت را تخصیص دهند و از آن برای تولید فناوری و محصولات تجاری بهره برداری کنند. این قانون به عنوان مشوقی برای دانشگاه ها و پژوهشگران عمل می کند تا نتایج تحقیقات خود را به فناوری های قابل استفاده تبدیل نمایند.

شبکه زنجیره ای وسیع از پارک تا بازار

در کشورهای پیشرفته، شبکه ای وسیع از پارک های فناوری، مراکز رشد و شتاب دهنده های کسب وکار به وجود آمده است. این نهادها محیطی فراهم می آورند که پژوهشگران و کارآفرینان قادرند ایده های خود را به محصولات تجاری تبدیل کنند. در این مراکز، خدماتی چون مشاوره کسب وکار، تسهیلات مالی، فضای کاری و دسترسی به شبکه های صنعتی ارائه می شود.

اما در ایران، این زیرساخت ها همچنان در مراحل ابتدایی قرار دارند. هرچند در سال های اخیر چندین پارک علم و فناوری و مراکز رشد در کشور راه اندازی شده اند، اما این زیرساخت ها از لحاظ تعداد، کیفیت و تأثیر، با نمونه های موفق بین المللی فاصله زیادی دارند. به ویژه فقدان سرمایه گذاری کافی و عدم اتصال این مراکز به صنایع بزرگ از جمله نقاط ضعف مهم ایران در این زمینه به شمار می روند.

سرمایه گذاری قطره چکانی عاملی بازدارنده برای پژوهش در ایران

سرمایه گذاران خطرپذیر (Venture Capitalists) از عوامل کلیدی موفقیت در تجاری سازی پژوهش ها محسوب می شوند. این سرمایه گذاران، اعتبار مالی لازم برای توسعه فناوری های نوآورانه را تأمین می کنند و در ازای آن سهمی از مالکیت پروژه ها را به دست می آورند. افزون بر این، حمایت دولتی نیز از طریق اعطای وام های تحقیقاتی و منابع مالی، پژوهش های با پتانسیل تجاری را تحت حمایت قرار می دهد.

در ایران، کمبود منابع مالی و عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در پروژه های علمی به عنوان یکی از موانع اصلی شناخته می شود. بسیاری از پروژه های تحقیقاتی به دلیل نبود سرمایه اولیه برای توسعه یا آزمایش های پیشرفته در همان مراحل اولیه متوقف می شوند.

تحقیقات در خدمت تجاری سازی

در دانشگاه های معتبر در سطح جهانی تأکید بر کاربردی سازی دانش به شدت وجود دارد. پژوهشگران و دانشجویان تشویق می شوند تا نتایج تحقیقات خود را به فناوری های عملی تبدیل کرده و تأثیر مستقیم آن را بر جامعه و اقتصاد مدنظر قرار دهند. همچنین دانشگاه ها بودجه ها و جوایز ویژه ای برای حمایت از طرح های کارآفرینی تخصیص می دهند.

در ایران، فرهنگ پژوهشی عمدتاً بر تولید مقالات علمی و کسب اعتبار آکادمیک متمرکز است. معیارهای ارزیابی دانشگاه ها و پژوهشگران معمولاً بر اساس تعداد مقالات منتشرشده در مجلات معتبر سنجیده می شود، نه بر میزان تأثیرگذاری پژوهش ها در صنعت و جامعه. این وضعیت باعث شده که بسیاری از پژوهش ها از نیازهای واقعی بازار و صنعت فاصله بگیرند.

در این راستا، ایجاد شبکه های ارتباطی بین دانشگاه و صنعت می تواند به عنوان یکی از راهکارهای اصلی مطرح شود. چنین شبکه هایی قادرند بستری برای انتقال دانش و فناوری فراهم آورند و نیازهای صنعت را به دانشگاه منتقل کنند. همچنین توسعه پارک های فناوری و مراکز رشد توانایی ایجاد فرصت های بیشتری را برای تبدیل ایده های نوآورانه به محصولات تجاری فراهم می سازد.

در پایان، تجاری سازی پژوهش های علمی تنها به رشد اقتصادی کشور کمک نمی کند، بلکه می تواند موقعیت ایران را در عرصه فناوری و نوآوری جهانی تقویت نماید. به هر حال، این مسیر نیازمند برنامه ریزی دقیق، کاهش موانع اداری و تغییر دیدگاه ها در نظام آموزشی و پژوهشی کشور است.

تحقق این اهداف تنها در صورتی امکان پذیر خواهد بود که دانشگاه ها و صنایع به عنوان دو بال توسعه، در هماهنگی کامل عمل کنند و سیاست گذاران با نگاهی راهبردی، از این فرایند پشتیبانی نمایند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا