نتانیاهو از ایالات متحده درخواست می کند تا منابع مالی لازم برای اقدام جدی در برابر ایران را فراهم کند

به نقل از گروه سیاست خارجی ایرنا، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در روز یکشنبه ۱۴ بهمن ماه، به سمت ایالات متحده سفر کرد تا برای نخستین بار پس از بازگشت دوباره دونالد ترامپ به کاخ سفید با وی دیدار کند. با مرور تاریخ، به وضوح قابل درک است که کماکان موضوع هسته ای ایران و روابط پرتنش اسرائیل با ایران از جمله مسائل اصلی نتانیاهو در خصوص گفتگو با دونالد ترامپ خواهد بود.

ما به منظور تحلیل اهداف و پیامدهای احتمالی سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی، با منصور براتی، تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفت وگویی داشتیم.

رژیم اسرائیل به شدت تمایل دارد که خود را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از توافق های میان آمریکا و ایران معرفی کند. به این مفهوم که در صورتی که توافقی که میان تهران و واشنگتن شکل بگیرد، یک جانبه باشد و تنها به موضوع هسته ای بپردازد، باید دستاوردهای طرف ایرانی به مراتب کمتر از توافق ۲۰۱۵ (برجام) باشد و محدودیت های هسته ای ایران برای مدت زمان طولانی تری به قوت خود باقی بماند. نتانیاهو به دنبال تحمیل شرایط خود به توافق آمریکا با ایران است

به نظر می رسد که بار دیگر با از سرگیری شایعات مبنی بر احتمال برقراری مذاکراتی میان ایران و ایالات متحده با محوری از رفع تحریم ها، نتانیاهو به طور فعالانه قصد دارد در این روند مانع تراشی کند و در سفر امروز به واشنگتن نیز به این موضوع پرداخته خواهد شد؛ سؤال مهم این است که آیا تلاش های نتانیاهو در این مقطع، مشابه دوره اول ریاست جمهوری ترامپ در واشنگتن تأثیرگذار خواهد بود؟

با شنیدن مجدد این شایعات، رژیم اسرائیل در پی آن است که نقش آفرینی کرده و جایگاه خود را تضمین کند. در سفر نتانیاهو به واشنگتن که امروز انجام می شود، قطعاً یکی از محورهای کلیدی همین موضوع خواهد بود. به علاوه، مسائل مرتبط با آتش بس در نوار غزه و مرحله دوم آتش بس در لبنان، که از موضوعات حیاتی به شمار می آیند، به بحث پیرامون ایران نیز مربوط خواهد شد. در خصوص ایران، مذاکرات محتمل بین ایران و آمریکا سهمی عمده در این سفر خواهد داشت و نتانیاهو به دنبال اثرگذاری بر این محور است. اما باید به این نکته توجه داشت که اسرائیل در درجه نخست می خواهد خود را به عنوان جزئی از توافق به آمریکا و ایران تحمیل کند. به این معنی که اگر توافقی میان تهران و واشنگتن شکل بگیرد که یک جانبه باشد و فقط به مختصات هسته ای پرداخته شود، بایستی دستاوردهای طرف ایرانی به مراتب کمتر از توافق ۲۰۱۵ (برجام) باشد و محدودیت ها برای ایران در زمینه هسته ای برای مدت طولانی تری اعمال گردد. نتانیاهو به دفعات پیش از این تأکید کرده است که بندهای غروب توافق برجام، به شدت نگران کننده هستند.

البته این در شرایطی مطرح است که سناریوی توافق فوق، به صورت تک بعدی باشد و تنها به موضوع هسته ای بپردازد، اما اگر توافقی جامع مدنظر باشد، وضعیت به طور بنیادینی متفاوت خواهد بود. در این صورت، دیدگاه اسرائیلی ها چنین خواهد بود که به رسمیت شناختن اسرائیل، عادی سازی روابط میان ایران و اسرائیل و اعلام پایان خصومت ها بین دو طرف، باید بخشی از این توافق باشد؛ بدین معنا که ایران به موجب این توافق از رویکرد همیشگی خود در راستای نابودی اسرائیل دست بکشند. این جزئی است که نتانیاهو خواهان تحمیل آن به توافق است.

بدیهی است در هر توافقی، قطعاً بایستی به مسائل مربوط به اسرائیل و همچنین دولت های عربی حاشیه خلیج فارس توجه شود. اما اینکه درجه اهمیت و جدیت این مسائل چقدر باشد، همچنان موضوعی مبهم است. ممکن است آمریکا بخواهد مکانیسمی را به گونه ای تضمین کند که نوعی آرامش یا حرکت به سمت ثبات در توافق لحاظ گردد، یا آنکه هدف واشنگتن این باشد که این مسائل به بخش جدایی ناپذیر توافق تبدیل شوند که هر یک از این سناریوها مضامین متفاوتی به همراه دارد.

پیروزی حزب دموکرات در ات اخیر احتمالاً تل آویو را به سمت پیگیری سیاست های مستقل تری نسبت به ایران سوق می داد. اما با پیروزی ترامپ، این امکان وجود دارد که اسرائیل از این فرصت استثنایی بهره برداری کرده و بخشی از تقابل با ایران را به آمریکا واگذار کند. نتانیاهو سیاست های خود در راستای ایران را با Washington هماهنگ می کند

یکی از تلاش های ناموفق نتانیاهو در جریان تحولات اخیر منطقه، مربوط به کشاندن آمریکا به مقابله با ایران بوده است؛ آیا “بی بی” همچنان به دنبال برنامه ریزی برای جنگ جدیدی در منطقه است؟ ممکن است او در این سفر مجوزی برای اقدام نظامی یا خرابکاری جدید از ترامپ بگیرد؟

به واقع، این فرآیند درگیر کردن آمریکا در روند تقابل ایران و اسرائیل بی تردید از سوی نتانیاهو ادامه خواهد یافت. برای او حیاتی است که با پیروزی ترامپ در ات، این روند را به صورت دوجانبه پیگیری کرده و آمریکا را متعهد به سهم گذاری در هزینه های اقدامات جدی علیه ایران کند. نتانیاهو به دنبال هماهنگی سیاست های خود در قبال ایران با واشنگتن و کاخ سفید تحت رهبری ترامپ است.

اگر حزب دموکرات در ات اخیر به پیروزی می رسید، تل آویو احتمالاً به سمت سیاست های مستقل تری در قبال ایران پیش می رفت. ولی با توجه به پیروزی ترامپ و توجه خاص او به منافع اسرائیل و ترکیب تیم او در وزارتخانه های مربوطه، این امکان وجود دارد که اسرائیل از این فرصت بی نظیر بهره برداری کرده و بخشی از تقابل با ایران را به آمریکا منتقل کند.

این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است و مشخص نیست که دو طرف چه مدلی را در دستور کار قرار خواهند داد. برای مثال، درصورتی که آمریکا بخواهد پیش از مذاکره با ایران، دوره ای از دیپلماسی اجباری را در پیش گیرد و ضربه ای به ایران وارد کند—که می تواند مشابه حمله ای باشد که به سردار شهید سلیمانی شد—این رویکرد به طور محسوسی با توافقی که بدون تقابل و ضغوط شکل گیرد، متفاوت خواهد بود. باید مشاهده کرد نتانیاهو تا چه حد قادر است بر ترامپ تأثیرگذار باشد.

عربستان به تازگی اعلام کرده است که عادی سازی روابط با اسرائیل را تا زمان تشکیل کشور مستقل فلسطینی به تعویق خواهد انداخت. با این حال، مشخص نیست که مسأله فلسطین برای محمد بن سلمان چقدر حیاتی است و آیا می توان در این مورد مذاکره ای انجام داد یا خیر.

اسرائیل احتمالاً به سمت تأمین تسلیحات برای نیروهای دموکراتیک سوریه خواهد رفت

با توجه به تحولات سوریه، ارزیابی شما از رویکرد دولت نتانیاهو نسبت به این تحولات چیست و آیا تل آویو به دنبال خودمختاری کردهای سوریه است؟

سیاست اسرائیل در سوریه از زمان سقوط بشار اسد دارای سه بعد کلیدی است. بعد اول، حملات مکرر به پایگاه های استراتژیک ارتش سوریه است که تأثیرات آن به وضوح قابل مشاهده است. بر اساس آمار، اسرائیل در نزدیک به ۱۸۰۰ مورد، اقدام به حملات هوایی نموده و بمب های خود را بر سر پایگاه های نظامی ارتش سوریه در مناطق مختلف کشور فرود آورده است. بعد دوم شامل ورود نظامی اسرائیل به جنوب سوریه و تصرف مناطقی از استان سویدا و شهر قنیطره در مجاورت با جولان اشغالی است. با توجه به فقدان دولت سوریه که توافقی با اسرائیل در سال ۱۹۷۴ امضاء کرده بود، اسرائیل نگران است که گروه های جدید که در این کشور قدرت را در دست گرفته اند، به دنبال ایجاد ناآرامی و بی ثباتی باشند. بعد سوم به اقدامات کمک رسانی به اقلیت های موجود در سوریه، به ویژه کردها و دروزی ها می پردازد. وضعیت کردها به وضوح مشخص است؛ آن ها قدرت زیادی دارند و نیروهای دموکراتیک سوریه نقش اصلی را در این زمینه ایفا خواهند کرد. اسرائیل به احتمال زیاد به سمت تأمین تسلیحات برای این نیروها و کمک به آن ها در جنگ علیه تحریر الشام (القاعده) و ترکیه خواهد رفت.

سیاست اسرائیل در سوریه تمرکز بیشتری بر کنترل جنوب این کشور خواهد داشت. اخیراً شاهد هستیم که اسرائیل یک منطقه به وسعت ۱۰ کیلومتر مربع تحت کنترل خود قرار داده است که از لحاظ جغرافیایی بسیار وسیع تلقی می شود. از سوئی، مناطق شمال سوریه تحت نفوذ ترکیه قرار خواهد گرفت زیرا به مرزهای ترکیه نزدیک است. به تازگی، پیامی واضح از سوی ترکیه به اسرائیل ارسال شده است مبنی بر ایجاد یک مکانیزم مشترک که این امر اجازه می دهد تا جنوبی ترین نواحی تحت اختیار اسرائیل باقی بمانند تا بتوانند با هماهنگی بیشتری با یکدیگر عمل کنند.

در این شرایط، واکنش اسرائیل نسبت به این پیام هنوز روشن نیست، اما واضح است که شمال سوریه زیر نفوذ ترکیه قرار دارد و فاصله زیاد آن با مرزهای اسرائیل اهمیت کمتری برای تل آویو دارد. نکته قابل توجه برای اسرائیل، جلوگیری از تضعیف کردها در مقابل تحولات جاری سوریه است تا مانع از حذف آن ها توسط ترکیه شود و نزاع ها ادامه یابد بدون اینکه طرف خاصی پیروز گردد.

ترامپ و نتانیاهو در صدد احیای توافق ابراهیم هستند

موضوع توافق ابراهیم مجدداً با بازگشت ترامپ به کاخ سفید مطرح شده و تل آویو و واشنگتن هر دو به دنبال آغاز دوباره این روند هستند؛ آیا با توجه به آتش بس در غزه، ممکن است شاهد شروع این روند جدید و در رابطه با عربستان سعودی باشیم؟

در مورد توافق ابراهیم، بدون تردید این توافق با سرعت بالایی آغاز خواهد شد و طرف های مختلف به زودی بر سر میز مذاکره خواهند نشست. باید آماده باشیم تا هر چه سریع تر این مذاکرات به صورت جدی آغاز شود و در مسیر رسیدن به نتیجه حرکت کند. با این حال، موانعی نیز وجود دارد؛ به طور مثال، عربستان به تازگی اعلام کرده است که تا زمان تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی، به عادی سازی روابط با اسرائیل نخواهد پرداخت. با این حال، مشخص نیست که مسأله فلسطین برای شخصی مانند محمد بن سلمان چقدر اولویت دارد و آیا امکان مذاکره در این زمینه وجود دارد یا خیر. ممکن است بتوانند نام تشکیل دولت مستقل فلسطینی را حذف کنند و به جای آن نوعی امتیاز سرزمینی برای فلسطین در نظر بگیرند؛ یعنی چیزی کمتر از سطح دولت. این موضوع می تواند تضادهای زیادی را در داخل اسرائیل ایجاد نماید و جناح راست افراطی با واگذاری هرگونه امتیاز مخالفت خواهد کرد. ائتلاف کنونی نیز تحت فشار قرار خواهد گرفت و اسموتریچ از جناح راست افراطی به طور قطع با اعطای هرگونه امتیاز سرزمینی مخالفت خواهد کرد؛ بنابراین ممکن است ائتلاف در معرض فروپاشی قرار گیرد. در نتیجه، مشخص نیست که کابینه فعلی نتانیاهو اساساً ظرفیت انجام عادی سازی روابط را داشته باشد. با این حال، قطعاً دو طرف مذاکرات را آغاز خواهند کرد و پیش بینی می شود که این مذاکرات با سرعت بالایی پیش برود.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا