دوپینگ رسانه ای ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری/رسانه ها باید مراقب باشند

یک استاد دانشگاه با اشاره به مواضع دوگانه ترامپ در ارتباط با رسانه ها، معتقد است: استراتژی رسانه ای ترامپ در دوره جدید ریاست جمهوری اش، منعکس کننده تجربیات و ابزارهای به روز شده او از دوره قبل است. به طور خلاصه، می توان گفت که ترامپ با اتکای به تجارب پیشین، بهره گیری از هوش مصنوعی و تکنیک های نوین رسانه ای، ارتباط با غول های فناوری و دسترسی به حجم بالای داده ها، نوعی دوپینگ رسانه ای به وجود آورده است.

مریم سلیمی ـ مدرس علوم ارتباطات ـ در گفت وگویی تفصیلی با درباره استراتژی های ترامپ در برخورد با رسانه ها اظهار داشت: ترامپ با روش های دوگانه خود در مواجهه با رسانه ها به دنبال دستیابی به اهدافی نظیر کنترل روایت ها، تقویت پایگاه هواداران، کاهش اعتماد عمومی به رسانه ها و خنثی سازی انتقادات است.

به طور مداوم دوری از اصول تعامل مؤثر و اخلاقی با رسانه ها

این استاد ارتباطات در پاسخ به اینکه سیاستمداران باید در تعامل خود با رسانه ها به چه اصولی پایبند باشند، به پایبندی ترامپ به این اصول اشاره کرد و ادامه داد: اصول تعامل سیاستمداران با رسانه ها باید بر مبنای ارزشی و رویکردهایی باشد که به تقویت دموکراسی، روشن سازی و اعتماد عمومی کمک کند. از جمله این اصول، شفافیت اطلاعات و صداقت در ارائه داده های صحیح و جلوگیری از گمراهی عمدی رسانه ها و مردم است. ترامپ بارها به خاطر عدم شفافیت در موضوعات مختلف، از جمله امور شخصی و تصمیمات سیاسی، مورد انتقاد قرار گرفته و به ندرت اطلاعات کامل و دقیقی را در اختیار رسانه ها قرار داده است. همچنین در بسیاری از مواقع گفته های او در ارزیابی های واقع سنجی نادرست یا گمراه کننده به شمار رفته اند.

سلیمی افزود: دسترسی پذیری نیز یکی دیگر از این اصول است. سیاستمداران باید در دسترس رسانه ها باشند و به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود معمولاً به رسانه هایی که او را منصفانه یا موافق می دانست، جواب می داد و به طور مکرر از مصاحبه با رسانه های انتقادی اجتناب می کرد. به علاوه، او به ندرت به انتقادات رسانه ها به طور جدی پاسخ داده و به جای آن به حملات شخصی و توهین آمیز علیه خبرنگاران روی می آورد.

ترامپ با برخوردهای دوگانه خود با رسانه ها در پی اهداف کلی همچون کنترل روایت ها، تقویت پایگاه طرفداران، تضعیف اعتماد عمومی به رسانه ها، خنثی کردن انتقادها و … استسلیمی سپس بر اهمیت احترام به رسانه ها به عنوان یکی از اصول تعامل با آنها تأکید کرد و گفت: سیاستمداران باید به نقش رسانه ها به عنوان حامیان دموکراسی احترام بگذارند، حتی اگر گزارش های آنها انتقادی باشد. ترامپ مداوماً رسانه ها را با عناوین توهین آمیز مانند «دشمن مردم» یا «اخبار جعلی» خطاب کرده است که این موضوع با احترام به نقش رسانه ها در دموکراسی متضاد است.

به عقیده سلیمی، ترویج گفت وگوهای باز و سازنده با رسانه ها برای ارائه توضیحات و تفسیرهای مورد نیاز و استفاده از رسانه ها برای آگاهی بخشی یک اصل ضروری است، اما ترامپ نشان داده که بیش از گفت وگوهای باز، به روابط محدود و جهت دار و استفاده از رسانه های اجتماعی تمایل دارد.

او اضافه کرد: پایبندی به اصول اخلاقی در روابط، مسئولیت پذیری و پرهیز از به کارگیری رسانه ها برای پخش اطلاعات نادرست یا تحریک احساسات منفی، از دیگر الزامات در تعامل سیاستمداران با رسانه هاست. ترامپ به این اصول کمتر توجه کرده و به ندرت دیده شده که او برای اشتباهات خود عذرخواهی کند یا مسئولیت آنها را بپذیرد.

این استاد دانشگاه در ادامه در مورد رفتار ترامپ در برابر رسانه ها و پذیرش انتقادات توضیح داد: در رعایت اصولی مانند احترام به تنوع رسانه ای و پذیرش انتقادات، ترامپ به شدت تمایل به رسانه هایی دارد که با سیاست های او همخوانی دارند و در برابر رسانه هایی که نظر مخالف دارند، انتقادهای شدیدی را مطرح می کند یا آنها را نادیده می گیرد. در مقاطع بحرانی مانند مدیریت پاندمی کووید۱۹، ترامپ غالباً اطلاعات نادرست یا غیرشفاف را به رسانه ها منتقل می کرد که این مسأله بی اعتمادی عمومی را افزایش می دهد. این موارد گواه این است که ترامپ در بسیاری از مواقع از اصول تعامل مؤثر و اخلاقی با رسانه ها فاصله گرفته است.

ترامپ بارها به خاطر عدم شفافیت در موضوعات مختلف از امور شخصی تا تصمیمات سیاسی و … مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین از ارائه اطلاعات کامل و دقیق به رسانه ها خودداری کرده است. یا حتی در موارد متعددی، اظهارات او در راستی آزمایی ها، نادرست یا گمراه کننده ارزیابی شده اندسلیمی در بخش دیگری از این گفتگو با نگاهی به رفتار رسانه ای ترامپ در گذشته، به نقل قولی از لقمان اشاره کرد که گفت: «آداب را از بی آدبان آموخته ام.» او بر این اساس خاطرنشان کرد سیاستمدارانی که در مواجهه با رسانه ها، به تناقضات رفتاری منفی ترامپ توجه کنند، باید بر مبنای عکس آن، تعاملات و تصمیم گیری های رسانه ای خود را طراحی کنند.

برخوردهای دوگانه با رسانه ها به منظور حفظ و تقویت قدرت و نفوذ سیاسی

سلیمی به بررسی استراتژی ترامپ در برخورد با رسانه ها در دوره جدید ریاست جمهوری خود پرداخت و گفت: استراتژی کلی ترامپ در این زمینه، سیاستی دوگانه است. او تلاش می کند از رسانه های همسو مانند فاکس نیوز و بعضی از پلتفرم های اجتماعی بهره برداری کند و از آنها برای تقویت پیام های خود استفاده نماید. در عین حال، او به طور جدی به انتقاد از رسانه های منتقدی مانند سی ان ان، نیویورک تایمز و تایم پرداخته و تلاش می کند اعتبار آنها را زیر سوال ببرد. در این برخوردها معمولاً از روش های تهاجمی بهره می گیرد.

سلیمی با اشاره به اهداف مختلفی که ترامپ از طریق استراتژی برخورد دوگانه خود دنبال می کند، بیان کرد: این استراتژی به او این امکان را می دهد که روایت ها را کنترل کند. ترامپ سعی می کند با مجازات رسانه های منتقد و تشویق رسانه های همسو، روایت های رسانه ای را به نفع خود هدایت کند. این رویه به او کمک می کند تا داستان های مطلوب خود را به نحو مؤثرتری نشر دهد. در عین حال، ترامپ با هدف تقویت پایگاه طرفداران، هواداران محافظه کار را به منابع اطلاعاتی همسو با خود متصل می کند. همچنین او به دنبال کاهش اعتماد عمومی نسبت به رسانه های مستقل است و برای این هدف از عبارات تند و موهنی نظیر «اخبار جعلی» یا «دشمن مردم» استفاده می کند. در کل، ترامپ تلاش دارد رسانه های همسو را تقویت کند تا پیام های خود را با کمترین چالش و تفسیر منفی به انتشار برساند. همچنین استفاده از رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط مستقیم با عموم و دور زدن رسانه های سنتی، جزو دیگر اهداف اوست. به ویژه اینکه خود او نیز اینک دارای رسانه اجتماعی است.

این مدرس دانشگاه خاطرنشان ساخت که برخوردهای دوگانه ترامپ، او را قادر می سازد تا به اهداف کلانی همچون حفظ و تقویت قدرت و نفوذ سیاسی اش دست یابد. از منظر کلان، این استراتژی تأثیرات عمیقی بر فضای رسانه ای و سیاسی آمریکا داشته و continues دارد.

مریم سلیمی

تفاوت ها و شباهت های استراتژی رسانه ای ترامپ در دو دوره ریاست جمهوری

سلیمی درباره رفتار رسانه ای ترامپ در دوره جدید ریاست جمهوری اش اظهار داشت: رویکرد رسانه ای ترامپ در این دوره، بازتابی از تجربیات و ابزارهای جدید ابداع شده در دوره قبلی اوست. واکنش های دونالد ترامپ به رسانه ها به ویژه در دوران اول ریاست جمهوری اش و همچنان در دوره جدید به طور قابل توجهی تحلیل پذیر و مورد توجه قرار دارد.

سلیمی ادامه داد: واکنش ترامپ به رسانه ها در دوره اول ریاست جمهوری اش، ترکیبی از استراتژی های تهاجمی، استفاده هدفمند از شبکه های اجتماعی و تلاش برای کنترل روایت های رسانه ای بود. روابط او با رسانه ها یکی از جنجالی ترین جنبه های دوران ریاست جمهوری اش بوده و تأثیرات آن همچنان در فضای رسانه ای و سیاسی آمریکا حس می شود. انتقادات شدید او از رسانه های لیبرال و حمایت هایش از رسانه های محافظه کار، باعث دامن زدن به قطبی شدن جامعه آمریکا شد و اثرات منفی بر آزادی مطبوعات داشت. برخورد گزینشی او با رسانه ها، یکی دیگر از نکات مشهود در دوره قبلی بوده و همان روند در دوره جدید ادامه دارد.

حملات به رسانه های اصلی، بهره برداری از رسانه های اجتماعی و تلاش برای کنترل روایت ها

سلیمی با ذکر اینکه در ارزیابی کلی می توان به شباهت ها و تفاوت هایی در برخورد ترامپ با رسانه ها در دو دوره ریاست جمهوری اش اشاره کرد، گفت: در شباهت ها می توان عنوان کرد که ترامپ در هر دو دوره به رسانه های اصلی حمله هایی داشته و دارد. این رویکرد یکی از استراتژی های اساسی او در تعامل با رسانه ها به شمار می رود.

این استاد دانشگاه با اذعان به اینکه ترامپ همچنان از رسانه های اجتماعی بهره می برد، یادآور شد: در این دوره نیز او خود دارای رسانه اجتماعی است. رفتار او در دوره قبلی ریاست جمهوری، منجر به اخراج او از چندین شبکه اجتماعی به دلیل محتوای تحریک آمیز و دامن زدن به خشونت شد و نهایتاً او به تأسیس رسانه ای شخصی خود اقدام کرد.

ترامپ تلاش می کند که با تنبیه رسانه های منتقد و پاداش دادن به رسانه های همسو، روایت های رسانه ای را به نفع خود کنترل کند. از طرف دیگر، او می کوشد تا با کاهش اعتماد عمومی نسبت به رسانه های مستقل، نفوذ این رسانه ها را ضعیف کندسلیمی تلاش برای کنترل روایت ها را از دیگر شباهت های استراتژی ترامپ در دوران نخست و دوم ریاست جمهوری توصیف کرد و گفت: تلاشی که در آن ترامپ می کوشد نقش رسانه ها را در شکل دهی به روایت عمومی تضعیف کرده و خود را به عنوان معتبر اطلاعات معرفی کند.

استفاده از تجربیات پیشین، هوش مصنوعی و رویکردهای نوین رسانه ای

سلیمی با بیان اینکه در دوره جدید، ترامپ از دروس آموخته دوره قبل برای مدیریت بهتر ارتباط رسانه ای استفاده می کند، اظهار داشت: او در این دوره با شناخت بهتری از رسانه ها، انتقادات و روایت ها به کنترل بهتر آنها می پردازد. هوش مصنوعی نیز این بار نه تنها برای او فرصت های بیشتری به ارمغان می آورد، بلکه پلتفرم های تحت اختیار او به وی اجازه می دهند که محتواهای خود را بدون ترس از محدودیت های گذشته منتشر کند. او همچنین از تاکتیک های جدید رسانه ای استفاده می کند، از جمله ابزارهایی برای مبارزه با اخبار جعلی که به دنبال استراتژی ها و اقدامات مؤثرتر برای مدیریت رسانه ها هستند.

تلاش برای کاهش اعتماد عمومی به رسانه ها

این استاد دانشگاه، رویکرد رسانه ای ترامپ را مشتمل بر کنترل روایت ها، تضعیف اعتماد عمومی به رسانه ها، حمایت و استفاده از رسانه های محافظه کار، واکنش سریع به اخبار منفی و جایگزینی روایت های مدنظر توصیف کرد و افزود: در نگاهی دقیق، می توان گفت که ترامپ با بهره گیری از تجربیات پیشین، هوش مصنوعی و تاکتیک های جدید رسانه ای، ارتباط با غول های فناوری و دسترسی به حجم وسیع داده ها، نوعی دوپینگ رسانه ای به راه انداخته است که شانس او را در تحقق اهداف رسانه ای اش افزایش می دهد.

سلیمی درباره استراتژی دوگانه رسانه ای ترامپ در دوره جدید ریاست جمهوری تصریح کرد: به سادگی می توان مظاهر این استراتژی را در دوره جدید نیز مشاهده کرد. ملاقات او با روپرت مرداک، یکی از تأثیرگذارترین افراد در صنعت رسانه، بیانگر توجه و حمایت او از رسانه های همسو است. البته این حمایت تا زمانی است که این رسانه ها از خط مشی او فاصله نگیرند یا مطلبی علیه اش منتشر نکنند. تداوم دیدگاه و سیاست های غول های فناوری و رسانه های اجتماعی نسبت به ترامپ به ویژه در روز تحلیف، چه از نظر مالی و چه از نظر حضور در مراسم تحلیف، نشان دهنده تغییراتی در سیاست صاحبان فناوری جهانی نسبت به ترامپ است (هرچند ممکن است این تغییر مقطعی باشد). در حال حاضر، ترامپ به نوعی با این غول ها در ارتباط است و می تواند پیام های خود را از طریق پلتفرم های آنها منتشر کند. به محض بروز محدودیت ها و حذف حساب های رسمی او از سوی این رسانه ها، او به انتقاد از آنها باز می گردد؛ به ویژه اینکه در دوره قبل پس از حذف حساب هایش از توئیتر و فیسبوک به شدت به انتقاد از آنها پرداخت. از دیگر نمونه های سیاست های منفی رسانه ای او می توان به نادیده گرفتن نشریه تایم یا تحقیر آن اشاره کرد. نشریه تایم در جدیدترین شماره خود ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی را به جای دونالد ترامپ در مقام ریاست جمهوری نشان داده است. در این جلد مجله، ماسک در حالی که فنجان قهوه ای در دست دارد، بین میز ریاست جمهوری و پرچم های آمریکا نشسته است. وقتی از ترامپ در مورد جلد جدید مجله تایم سؤال شد که ماسک را پشت میز مقام ریاست جمهوری نشان می دهد، او به خبرنگاران گفت: «ایلان ماسک کار فوق العاده ای انجام می دهد.» و به شوخی افزود: «آیا مجله تایم هنوز هم فعالیت می کند؟ من اصلاً این موضوع را نمی دانستم.» در حالی که انتظار می رفت ترامپ به نقد و توجه مجله تایم به قدرت ایلان ماسک واکنش نشان دهد، او نه تنها به این نکته توجه نکرد بلکه عمداً این انتقاد و رسانه مورد نظر را نادیده گرفت.

ترامپ به عنوان الگویی ناپسند برای سیاستمداران و سایر رهبران جهانی در تعامل با رسانه ها

او در بیان تبعات برخوردهای ترامپ خاطرنشان کرد: قطعاً رفتارهای او با رسانه ها تأثیرات عمیقی بر سیاست، جامعه و آزادی بیان خواهد داشت. تضعیف اعتماد عمومی به رسانه ها، کاهش آزادی بیان و دوقطبی شدن جامعه، و حتی تغییر روابط رسانه ای سیاستمداران از اثرات ناگوار این رویکردهاست.

او ادامه داد: این رویکردها می تواند به عنوان الگویی برای سایر رهبران عمل کند تا نحوه تعاملشان با رسانه ها را دگرگون کرده و برای کنترل روایت ها از طریق رسانه های اجتماعی یا رسانه های وفادار به خود تلاش کنند. به طور کلی، می توان گفت که ترامپ به عنوان الگویی نامناسب برای سیاستمداران و دیگر رهبران جهان در تعامل با رسانه ها شناخته می شود.

تأثیرات عمیق برخوردهای ترامپ با رسانه ها بر سیاست، جامعه و آزادی بیان، قابل انکار نخواهد بود. تضعیف اعتماد عمومی به رسانه ها، اختلال در آزادی بیان و ایجاد دوگانگی در جامعه از جمله تبعاتی است که به دنبال این برخوردها پدید می آیدسلیمی در پاسخ به این پرسش که رسانه های ایران می بایست چگونه به رفتارهای دوگانه ترامپ واکنش نشان دهند، اظهار داشت: رسانه های فعال در آمریکا باید با انتقاد و تحلیل بی طرف به پوشش اخبار مرتبط با رفتارهای ترامپ بپردازند. انتظار می رود رسانه های ایران نیز با ترکیبی از تحلیل غیرجانبدارانه و نکات انتقادی به رفتارهای مخرب رسانه ای ترامپ بپردازند تا این کار به مخاطبان ایرانی کمک کند تا دیدی جامع تر به سیاست ها و رفتارهای بین المللی داشته باشند.

او همچنین تأکید کرد: رسانه ها باید به اصول اخلاق حرفه ای متعهد باشند، اصولی از جمله دقت، بی طرفی و مسئولیت پذیری. پوشش رفتارهای ناپسند ترامپ باید به گونه ای باشد که به افزایش آگاهی عمومی کمک کند، اطلاعات صحیح را منتشر نماید و مانع از تبدیل شدن به ابزاری برای تشدید تفرقه یا پخش اطلاعات نادرست شود. در تحلیل رفتارها و رویکردهای رسانه ای وی، ابزارهای متعددی چون تحلیل محتوایی، تحلیل گفتمان، تحلیل شبکه های اجتماعی، ابزارهای تحلیل داده، و تحلیل احساسات قابل استفاده اند. همچنین در زمینه تحلیل زبان بدن، می توان از ابزارهای مانند Affectiva کمک گرفت تا به بررسی فیلم ها و تحلیل زبان بدن اقدام کرد. این تحلیل ها می توانند جامعه را از دستکاری های رسانه ای مطلع ساخته و به افزایش سواد رسانه ای یاری رسانند.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: این تحلیل ها بایستی با دقت و صداقت برای ایجاد شفافیت و مسئولیت پذیری صورت گیرند. در عین حال، استفاده از این اطلاعات نیز باید با احتیاط انجام شود تا به ابزاری برای توهین یا گمراه کردن عموم تبدیل نشود. در مجموع، پوشش خبری و رسانه ای رفتارها و تصمیمات ترامپ، و بازتاب رسانه ای جهانی آنها، به ویژه در تعامل با رسانه ها، نباید به گونه ای باشد که سیاستمداران و مقامات را به تقلید از رفتارهای ترامپ تشویق کند.

مجموعه ای از تحلیل های بی طرفانه و انتقادی از رسانه های ایران می تواند به مخاطبان این کشور کمک کند تا به درک جامع تری از سیاست ها و رفتارهای بین المللی دست یابندسلیمی در بخش دیگری افزود: با وجود موارد ذکر شده باید توجه داشت که کاربران شبکه های اجتماعی دارای الگوهای ذهنی منحصر به فردی هستند. تجربه نشان داده که تحلیل ها و بحث های مربوط به رفتارهای منفی رسانه ای ترامپ بعضاً خارج از اصول حرفه ای و اخلاقی گرفته می شود.

هوشیاری رسانه های ایران ضروری است

در پایان گفت وگوی خود با سلیمی یادآور شد که ترامپ همان طور که با راهیابی به غول های فناوری، در دور جدید ریاست جمهوری اش به داده های مردمان آمریکا و دیگر ملت ها دسترسی پیدا کرده است، با توانایی بیشتری می تواند بر افکار عمومی جهانی تأثیر بگذارد. تحلیل رفتارها و احساسات، ارزیابی سخنان رسانه ها، و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک هوش مصنوعی و استفاده از رسانه های نوین، راه های تأثیرگذاری و تعامل را برای او آسانتر ساخته و او را فراتر از مرزهای رسانه ای کشورها قرار داده است. این وضعیت نیازمند هوشیاری و تدبیر هر چه بیشتر رسانه ها، ارتقای سوادهای مختلف و اتخاذ رویکردهای رسانه ای جدی برای بهبود مواجهه با این چالش هاست. با توجه به رویارویی های جهانی و تقابل های احتمالی، باید آماده نبردهای مربوط به رسانه، داده ها و اطلاعات بود.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا