مسائل جنجالی پیرامون «زمستان ۶۲»

رمان «زمستان ۶۲» به عنوان یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین آثار اسماعیل فصیح شناخته می شود. بهمن فرمان آرا به خاطر علاقه به ساخت فیلمی از این اثر، به ایران سفر کرد، اما نتوانست آرزوی خود و فصیح را به واقعیت تبدیل کند.

اسماعیل فصیح، نویسنده و مترجم ایرانی، در دوم اسفند ۱۳۱۳ در محله درخونگاه تهران (اکنون شهید اکبرنژاد، نزدیک بازار تهران) به دنیا آمد و در ۲۵ تیرماه ۱۳۸۸ درگذشت.

در سال ۱۹۶۱، فصیح به شهر مزولا رفته و در دانشگاه مانتانا مدرک ادبیات انگلیسی را اخذ کرد. او سپس به دانشگاه میشیگان رفت اما به دلایلی مقطع کارشناسی ارشد را ناتمام گذاشت و به تهران بازگشت. او پس از گذراندن حدود پنج یا شش ماه، به صنعت نفت پیوست.

او در سال ۱۳۴۲ به مؤسسه انتشاراتی فرانکلین ملحق شد و با همکاری نجف دریابندری، با صادق چوبک در شرکت ملی نفت آشنا گردید. در سال ۱۳۴۶، فصیح رمان خود با عنوان «شراب خام» را نوشت و پیش نویس آن را به دریابندری ارائه داد و در سال ۱۳۴۷، این کتاب منتشر شد که با استقبال مواجه شد.

فصیح در سال ۱۳۵۹ به عنوان استادیار در دانشکده نفت آبادان بازنشسته شد. او در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه فعالیت می کرد.

در این خصوص بخوانید:

نگاهی به یک نویسنده موفق

فرمان آرا: به خاطر «زمستان ۶۲» فصیح به ایران بازگشتم

مردی که سرنوشتش به «نوشتن» وابسته بود

رمان «زمستان ۶۲» یکی از شناخته شده ترین آثار اسماعیل فصیح است که برای نخستین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ از سوی نشر نو منتشر گردید. این کتاب چندین سال به عنوان ممنوع الچاپ در نظر گرفته شد و هم اکنون چاپ ۱۶ آن در نشر ذهن آویز در دسترس علاقه مندان قرار دارد. همچنین، این رمان در سال ۱۴۰۰ با صدای محسن بوالحسنی به اجرا درآمده است.

داستان این کتاب حول محور جلال آریان، استاد بازنشسته دانشکده نفت آبادان می چرخد که در دی ماه ۱۳۶۲ به طور تصادفی با دکتر فرجام، متخصص کامپیوتر از آمریکا، به اهواز سفر می کند تا ادریس، پسر بسیجی مستخدم خود را که در جریان جنگ گم شده، پیدا کند.

مدیر نشر نو، محمدرضا جعفری، در رابطه با این کتاب می گوید: «در سال ۱۳۶۵، آقای فصیح رمانی در مورد وضعیت خوزستان در زمان جنگ عراق علیه ایران به «نشر نو» تقدیم کرد و با عنوان پیشنهادی من یعنی «زمستان ۶۲» موافقت نمود. او همچنین به چند تغییر کوچک که پیشنهاد دادم، به ویژه حذف صحنه جان باختن منیژه، همسر مصلحتی جلال آریان در بمباران، رضایت داد. و عجیب این که چاپ دوم «زمستان ۶۲» به دلیل اینکه گفته شده بود به «غرور ملی آسیب می زند»، تا سال ها ممنوع شد.»

اسماعیل فصیح همواره تمایل داشت از آثار خود فیلم سازی شود. او در این باره ابراز کرده بود: «خیلی آرزو دارم از کتاب هایم فیلم بسازند، اما متاسفانه به نظر می رسد که کتاب هایم دچار یک طلسم نشده اند. وقتی چهار کتاب مجوز لازم را نداشته باشند، دیگر کسی به سراغ آن ها نمی آید و همین حالا چه کسی می تواند «داستان جاوید» را که قهرمان آن زرتشتی است یا «ثریا در اغما» را بسازد؟ شاید اگر هم به فیلم تبدیل شوند، به هیچ وجه حال و هوای کتاب را نداشته باشند، مگر مثلاً «زمستان ۶۲» که داستان هشت سال از جنگ را روایت می کند یا «اسیر زمان» که به انقلاب اشاره دارد و چگونگی وقوع آن را بررسی می کند. او همچنین اشاره کرده بود که بهمن فرمان آرا قصد داشت از آثارش فیلمی بسازد: «فرمان آرا پس از خواندن داستان های من به تصویری بودن آن ها بسیار جذب شده بود. ارتباط او با آثار من همان طور که خودش گفته، از «زمستان ۶۲» آغاز شد. او اعلام کرده بود که می خواست آن را به فیلم درآورد و یکی از دلایل بازگشتش به ایران، عشق به ساخت «زمستان ۶۲» بود. او سناریوهایی از سه کتاب «داستان جاوید»، «زمستان ۶۲» و «باده کهن» نوشت، اما همه آن ها تقریباً بدون هیچ گونه گفتگو یا اصلاحی رد شدند. هیچ یک از این آثار اجازه فیلم سازی نیافت و پس از ارسال به وزارت ارشاد، پاسخ منفی دریافت کردند.»

بهمن فرمان آرا در شب «اسماعیل فصیح»، در صد و بیست و سومین شب از شب های مجله بخارا، بیان کرد: «پس از پذیرش اینکه اولین بار با «زمستان ۶۲» با آثار آقای فصیح آشنا شدم، باقی آثار ایشان را خواندم. اما آن چیزی که ابتدا من را تحت تأثیر قرار داد، همان «زمستان ۶۲» بود. می خواستم این کتاب را به فیلم تبدیل کنم. برای من ممکن بود که آن را در فضایی مشابه ایران در خارج از کشور نیز بسازم، اما همیشه تصمیم داشتم که درباره ایران خارج از کشور فیلم نسازم. یکی از علایق من و دلایل بازگشتم به ایران، در واقع عشق به ساختن «زمستان ۶۲» بود. «زمستان ۶۲»، «داستان جاوید» و «باده کهن» سه کتابی بودند که برای آن ها سناریو نوشتم و برای کسب مجوز اقدام کردم، ولی هر سه کتاب تقریباً بدون هیچ گونه مذاکره یا اصلاحی رد شدند. حتی «داستان جاوید» نیز پذیرش نشد و تلاش های ما بی نتیجه ماند. اما برای من ارزشمند بود که در این بین سایر کتاب های اسماعیل فصیح را خواندم و ارتباط دوستانه و صمیمانه ای با ایشان برقرار کردم که امیدوارم ادامه داشته باشد. البته متأسفانه در خصوص ساخت فیلم باید بگویم که من واقعاً تمایل دارم «داستان جاوید» را بسازم، اما بیشتر از آن، واقعاً دلم می خواهد «زمستان ۶۲» و «باده کهن» را به تصویر بکشم و این اشتیاق همچنان پابرجاست.»

فصیح همچنین اشاره کرده بود که سیمین دانشور پس از خواندن «زمستان ۶۲» آن را به عنوان یکی از بهترین رمان هایی که در سال های اخیر مطالعه کرده، معرفی کرده است و معتقد بود که ۳۰ یا ۵۰ سال پس از فوت نویسنده، اگر کتاب ها دوباره مطالعه شوند، به نوعی به عنوان کتیبه ای تاریخی باقی خواهند ماند. وی افزوده بود که برخی کتاب ها نیز خود به مدت ۳۰ سال پیش از مرگ نویسنده شان به فراموشی سپرده می شوند، به ویژه مانند آثار جواد فاضل که امروز کسی نامی از او نمی برد.

محمدعلی سپانلو، شاعر معروف، نیز در مورد این کتاب اظهار داشته است: «کتاب «زمستان ۶۲» نوشته اسماعیل فصیح، بهترین سندی است که در رابطه با جنگ ایران و عراق وجود دارد.» و جمال میرصادقی، نویسنده مشهور نیز در نقد این اثر گفته است: «رمان «زمستان ۶۲» از نظر خصوصیات داستانی، قوی ترین و تأثیرگذارترین اثر فصیح محسوب می شود.»

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا