«نوروز» ادامه ای است بر سنت ها، نه تکراری از آنها / بررسی انتقادی کاهش «نوروز» به ابعاد فرهنگی محلی

پنجمین همایش بین المللی تحت عنوان «دیپلماسی نوروز» و «اهدای نشان نوروز» در روز شنبه، هجدهم اسفندماه در مجموعه فرهنگی نیاوران برگزار شد. این رویداد با برگزاری پنل های علمی آغاز گردید؛ پنل اول با عنوان «صلح نوروزی»، به دبیری شیرین تاجیک و سخنرانی نعمت اله فاضلی، دبیر کمیته اندیشه ورزان صلح، به موضوع «صلح نوروزی» پرداخته شد. پنل دیگری نیز با تمرکز بر «آئین های نوروزی و آموزش صلح به کودکان» و سخنرانی مهتاب حاجی محمدی، رئیس کمیته صلح و کودک، تشکیل گردید.

نعمت اله فاضلی در ابتدای پنل «صلح نوروزی» اظهار داشت: اینکه همچنان می توان درباره نوروز در هزاران سال قبل صحبت کرد، بسیار مسرت بخش است. نوروز فراتر از یک آئین و مراسمی ساده تعریف می شود. گاهی فراموش می کنیم که نوروز واقعا یک آئین است و در سطحی از تشریفات و مناسک خلاصه می شود، در حالی که ابعاد ارتباطی و صلح آمیز آن نیازمند توجه است.

چرا نوروز به توسعه کمک نمی کند؟

وی ادامه داد: در حال نوشتن مطلبی در مورد نوروز بودم و به پارادوکس های کنونی در این زمینه اشاره کردم. نوروز در مناطق پیرامونی خود یک پتانسیل فرهنگی بی نظیری دارد که می تواند به پیشرفت و آبادانی این نواحی کمک کند، اما در عمل چنین به نظر نمی رسد و این مناطق در نقشه جهانی به عنوان کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته شناخته می شوند. علی رغم وجود ظرفیت های فرهنگی برای صلح و بهبود کیفیت زندگی، عوامل متعددی وجود دارند که مانع از تبدیل این ظرفیت ها به واقعیت می شوند. در حالی که مردم این مناطق از زبان مشترک نوروز بهره مندند، چرا در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نتوانسته اند از نوروز به عنوان ابزاری برای آبادانی استفاده کنند؟ آبادانی به معنای تقویت و ارتقاء پیشینه ای غنی در ادبیات فارسی است و مفهوم آن فراتر از توسعه مرسوم است. آبادانی یک مفهوم جامع و شمول پذیر است.

نوروز را به فولکلور تقلیل ندهیم

دبیر کمیته اندیشه ورزان صلح در پاسخ به این که «پارادوکس آبادانی چیست؟» توضیح داد: نوروز از سه درک مختلف رنج می برد که به تضعیف آن می انجامد و ابعاد فرهنگی اش را به جزئیات تقلیل می دهد. نخستین نکته، تبدیل نوروز به فولکلور و ناتوانی در درک کیفی آن است. این دیدگاه که در منطقه ما آئین های نوروز به شکل خاص و مشخصی وجود دارد، به ظاهر صحیح و در باطن فریبی است؛ زیرا نوروز به جزییات کوچک و یک پدیده بی روح تقلیل می یابد. رویکردهای فولکلوریک به آیین های زنده ای مانند نوروز ناتوان از پوشش دادن عمق فرهنگی آن هستند. اگر به پژوهش ها و مطالب مرتبط با نوروز دقت کنید، متوجه می شوید که نگاه غالب، نگاهی فولکلوریک است که اگرچه نادرست نیست، اما به لحاظ محتوایی ناکافی و فریبنده است. صدها کتاب و مقاله درباره نوروز وجود دارد که تنها به جنبه های فولکلوریک آن می پردازند و نوروز را به عنوان یک آئین جامع نمی بینند؛ لذا نوروز به سرگرمی یا موضوعاتی باستان شناختی و موزه ای تقلیل می یابد که آن را از بستر زنده و معاصر خود جدا می کند. لازم است به مفهوم نوین نوروز بیاندیشیم. نوروز نه یک میراث مرده و کهن است و نه باید آن را موضوعی سطحی تصور کنیم.

نوروز برای برقراری ارتباط است

فاضلی همچنین به خطای دیگری در گفتمان نوروز اشاره کرد و افزود: رویکردهای ایدئولوژیک که نوروز را از فرهنگ، آیین و مذهب جدا می کنند، دغدغه های نادرستی هستند. این دیدگاه ها از جمله ناسیونالیسم، مارکسیسم و بنیادگرایی مذهبی، همه در یک نقطه مشترک می پیوندند و آن این است که نوروز را به عنوان یک ایدئولوژی در نظر می گیرند که هویت ها و قومیت ها را در مقابل یکدیگر قرار می دهد. در حالی که مفهوم فرهنگی نوروز در واقع برقراری ارتباط و دوستی است و در پی ایجاد تضاد نیست. منطق فرهنگی نوروز فراتر از مرزهای مذهبی، زبانی و… است.

او همچنین به بررسی مواضع متنوع کشورها نسبت به نوروز پرداخت و خاطرنشان کرد: در مواردی در ایران به نوروز به گونه ای برخورد می شود که گویا تنها موضوعی گذرا و کوتاه مدت است که پیوندی چندان محکم ندارد و در حقیقت، پیوندی پنهان و نامرئی بین این موضوع وجود دارد.

نوروز نیازمند نظریه پردازی است

این جامعه شناس در ادامه بیان کرد: سومین خطای مرتبط با نوروز، ناشی از نخبگان فکری و دانشگاهی است و افزود: این قشر از جامعه به اندازه کافی تلاش نمی کنند تا نوروز را به عنوان یک بینش و افق فکری برای توسعه جامع درک کنند و مدلی برای شادی، یادگیری و اتحاد از آن استخراج کنند. ما به عنوان متفکران در ناتوانی بوده ایم که نوروز را فراتر از یک نمایش تشریفاتی تلقی کنیم، و این غفلت باعث شد که نوروز به مراسمی تبدیل شود که بدون تأثیر در جامعه اجرا می شود. عدم اعتماد به نفس فرهیختگان حوزه نوروز موجب شده است که تا کنون به این موضوع نپردازند که نوروز را در مسیر آموزشی و اشکال نوین آبادانی جوامع خود قرار دهند. نوروز نیازمند نظریه پردازی است و ما هنوز در چرخه نگاه فولکلوریک گرفتار مانده ایم.

انتقاد از «گفتمان نوروز ستایی»

وی تأکید کرد: نوروز با نوعی دیگر از تقلیل گرایی نیز مواجه است که من آن را «گفتمان نوروزستایی» می نامم. ستایش بی قید و شرط از این آئین مانع می شود که بتوانیم نوروز را در بستر کنونی خود به کار گیریم. اگر بتوانیم به صورت علمی و عمیق به نقد آئین نوروز بپردازیم—نه از موضع نفی— ممکن است این نوروز که امروزه به عنوان آئین ملی در سیزده کشور جهان شناخته می شود، به نظریه ای تبدیل شود که انسان ها در طول تاریخ به آن دست یافته اند.

فاضلی تأکید کرد: مانع دیگری نیز از درون خود پارادوکسی است که درک گردشگرانه از نوروز را شکل می دهد. ممکن است این اظهارات برای کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند خوشایند نباشد، اما گردشگری نیز می تواند آسیب زا باشد. نباید هر تلاشی برای کسب درآمد را موفقیت آمیز دانست. نوعی از پول سازی وجود دارد که می تواند به آبادانی منجر شود، به این معنا که سرمایه اجتماعی را به اقتصادی تبدیل کرده و یا بالعکس. گردشگری فعلی ما در سطح جهانی به شکل مخرب تری نمایان می شود. طبق آمار، در ایام نوروز در ایران، ۲۳ هزار نفر به دلیل تصادفات جاده ای جان خود را از دست می دهند و صدها هزار نفر نیز آسیب های جدی می بینند؛ آیا کدام جنگی این چنین تلفات به بار می آورد؟ آیا این تراژدی نیست که به نام نوروز چنین آسیب هایی به جامعه خود وارد کنیم؟

نوروز؛ جشن اندیشه و دیالوگ

دبیر کمیته اندیشه ورزان صلح خاطرنشان کرد: در گفت وگو درباره نوروز باید واقع نگر باشیم. اگر نوروز به سمتی پیش برود که از طریق گردشگری و مصرف گرایی افراطی منجر به تخریب طبیعت شود، با روح آرمانی نوروز که جستجوی اعتدال و شکوفایی است، در تضاد است. نوروز فرصتی برای تأمل در زندگی فراهم می آورد. تعاملات نادرست مربوط به نوروز باعث می شود که این مناسبت بیاید و برود و در عین حال کشورهای وابسته به نوروز همچنان در فقر باقی بمانند و از شکوفایی سهمی نداشته باشند؛ لذا پیشنهاد می کنم جشن نوروز را به عنوان جشنی برای اندیشه و دیالوگ در راستای شناخت و صلح تلقی کنیم.

او همچنین تأکید کرد که نوروز یک استمرار است اما تکرار نیست، و گفت: در صورتی که نوروز به صرف یک تکرار باشد، واقعاً کهنه و فرسوده خواهد شد. اگر کشورها نتوانند نوروز را به نحو مثبت نوآوری کنند، با چالش های بزرگ در آینده به طور قطع مواجه خواهند شد. مردم که در فقر زندگی می کنند باید نوروز را به عنوان یک آئین جدی تلقی کنند. شادی نوروز باید پایدار و دور از افراط گرایی باشد.

نوروز، کهن ترین جشن فرهنگ صلح است

همچنین مهتاب حاجی محمدی، رئیس کمیته صلح و کودک، در پنل تخصصی «آئین های نوروزی و آموزش صلح به کودکان» مطرح کرد: نوروز یک سرمایه فرهنگی با کارکردهای مثبت و سازنده است که به تقویت وحدت در جامعه یاری می رساند و فضایی شاداب را در جامعه ایجاد می کند. ریشه های تمدن نوروز به شدت عمیق است و این مسئله به انسجام جامعه ایرانی و فرهنگ ایران شهری کمک شایانی کرده است که در مقوله آئین و اسطوره به هم پیوند خورده اند.

وی همچنین نظریات مختلف در خصوص پیدایش نوروز را مطرح کرد و گفت: در سال ۲۰۱۰ میلادی، سازمان ملل متحد نوروز را به عنوان کهن ترین جشن تمدن و فرهنگ صلح معرفی کرد. نوروز به عنوان پیونددهنده رفتارهای مختلف اقوام در حوزه ایران شهری عمل می کند.

آموزش به کودکان با استفاده از آئین های نوروزی

حاجی محمدی ادامه داد: نوروز جشنی است که به هیچ زبان، دین، قوم، نژاد و طبقه اجتماعی خاصی ارتباط ندارد و ویژگی آن فرامرزی است. فرآیند اجتماعی سازی به این شکل است که کودکان و نوجوانان ارزش ها و هنجارهای اجتماعی خود را فرا می گیرند و نوروز از جمله بهترین فرصت ها برای یادگیری در این حوزه است. ترتیب دادن هفت سین، اجماع حول حاجی فیروز، پوشیدن لباس نو، سیزده بدر، دید و بازدید، عیدی دادن و خانه تکانی از جمله مواردی هستند که می توانیم با استفاده از آن ها به کودکان و نوجوانانمان آموزش دهیم تا با فرهنگ و مراسم ما آشنا شوند.

وی تصریح کرد: جشن نوروز موجب تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی می شود و تأکید کرد: این دید و بازدیدها فرصتی فراهم می آورد تا خانواده ها دور هم گرد آیند و کودکان می توانند مهارت های فراوانی را با یادگیری این عادات کسب کنند. آنها همچنین در این حین تعاملات انسانی را در راستای توسعه صلح آموزش می بینند. متأسفانه طی سال های اخیر، فلسفه نوروز با تغییرات زیادی مواجه شده است که در این راستا نقش خانواده به شکل بارزی نمایان می شود تا از آسیب به آئین های نوروز جلوگیری کند و شکاف های بین نسل ها را کاهش دهد.

رئیس کمیته صلح و کودک بیان کرد: نوروز با مفاهیمی چون نوسازی و نو شدن گره خورده و در این زمان کودکان می تواند با شادی و روابط مثبت آشنا شوند. هفت سین یکی از نمادهای نوروز است که اقلام موجود در آن می توانند پیام ها و مفاهیم مثبت بیشتری برای کودکان به ارمغان بیاورند. متأسفانه در این سال ها هفت سین به نوعی نماد زینت و تجمل تبدیل شده است و اصل پیام آن به فراموشی سپرده شده؛ در حالی که کودکان باید آن را به درستی شناسایی کرده و در تهیه و چیدن آن مشارکت داشته باشند تا این آگاهی در ذهن آن ها نهادینه شود.

وی در ادامه افزود: نقش حاجی فیروز به نوعی به تکدی گری تبدیل شده است، در حالی که او نمایانگر نو شدن زمین است و کودکان باید از داستان او آگاهی داشته باشند و بفهمند که وی شخصیتی شاداب و خوش ذاتی است که پیام شادی را منتقل می کند. همچنین عمونوروز داستان عاشقانه و دلنشینی دارد که باید درباره آن با کودکان صحبت کنیم. سیزده بدر نیز نمادی از آرامش و صلح طبیعت است و اگر در آن روز به دل طبیعت می رویم، کودک باید دلیل آن را بداند.

وی نوروز را جشنی برای حل وفصل اختلافات توصیف کرد و گفت: این جشن دارای جزئیاتی است که می تواند در حل مشکلات مختلف مؤثر باشد و از سنین پایین به کودکان هنر گفتگو کردن را آموزش دهد. نوروز نماد صلح جهانی است و آموزش مفهوم آن به کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است.

او در انتها به کسانی که مایل به آشنایی بیشتر با نوروز هستند، پیشنهاد کرد: «قصه نو از افسانه»، «سنجاق قفلی» و «جشن های ایران» تألیف هایی هستند که به آموزه های نوروز پرداخته و می توانند برای مطالعه به کودکان معرفی شوند.

پس از برگزاری پنل های تخصصی، مراسم اهدای نشان نوروز نیز برگزار شد که جزئیات آن را می توانید از اینجا مطالعه کنید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا