در وضعیت کنونی کشور، «برق عامل توسعه است»

“`html
عباس گودرزی، سخنگوی هیأت رئیسه مجلس، با اشاره به لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری که به منظور کاهش روزهای کاری و افزایش ایام تعطیلی تهیه شده است، اعلام کرد: «این لایحه در دوره مجلس یازدهم با تعطیلی روز شنبه به تصویب رسید، اما به دلیل ایرادات شورای نگهبان، دوباره در مجلس دوازدهم مورد بررسی قرار گرفت و به کمیسیون اجتماعی ارجاع داده شد. پس از بررسی در این کمیسیون، تصمیم برای تعطیلی روزهای پنجشنبه و کاهش ساعات کاری از ۴۴ ساعت به ۴۰ ساعت در هفته اتخاذ شد و در حال حاضر نوبت به بررسی آن در صحن علنی مجلس شورای اسلامی رسیده است.»
طرح تعطیلی یکی از روزهای هفته که از قدیمیترین و مکررترین طرحهای موجود در مجلس به شمار میرود، این روزها با طرح کاهش ساعات کاری همزمان شده است. این طرح در شرایطی مطرح شده که الحال به دلیل آلودگی هوا و کمبود و ناترازی در حوزه انرژی، بسیاری از مناطق کشور با تعطیلی سازمانها و ادارات مواجه هستند.
با اینکه هنوز مشخص نیست چه آیندهای در انتظار این طرحها خواهد بود، سوالاتی درباره تبعات کاهش ساعات کاری و احتمال تعطیلی روز پنجشنبه بر اقتصاد و ناترازیهای انرژی به وجود آمده است. مسعود دانشمند، دبیرکل سابق خانه اقتصاد ایران و عضو اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با فرارو به این سوالات پاسخ داده است:
اکثر کشورهای منطقه و حتی اعراب روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند
مسعود دانشمند به فرارو گفت: «اگر ما تعطیلات را به شکل مناسبی سازماندهی کنیم و بهطور مؤثر دو روز در هفته را بدون کار سپری کنیم و سایر مکانها به جز فروشگاهها باز باشند، این تغییر میتواند منجر به کاهش مصرف گاز و برق در شهرهای بزرگ، از جمله پایتخت، بین ۵ تا ۱۰ درصد شود. همچنین با کم شدن رفت و آمد مردم به محل کار، مصرف بنزین نیز کاهش خواهد یافت. این قوانین میتواند به نفع کل کشور باشد. کارمندان با داشتن این دو روز تعطیلی، فرصت بیشتری برای انجام امور شخصی و استراحت خواهند داشت. با این حال، نکته کلیدی این است که مشخص کنیم این دو روز کدام روزها باشند: پنجشنبه و جمعه یا جمعه و شنبه یا حتی شنبه و یکشنبه. تعیین این دو روز تعطیلی برای مصلحت کشور، اهمیت فروان دارد. به نظر میرسد با توجه به وضعیت عمومی کشور، انتخاب روزهای جمعه و شنبه برای تعطیلات آخر هفته بهترین انتخاب باشد، زیرا در این صورت ارتباط ما با بازارهای مالی و تجاری جهانی تنها به یک روز و نیم فاصله میرسد. در حالی که اگر تعطیلات پنجشنبه و جمعه باشد، ارتباط ما با بازارهای جهانی به دو روز و نیم و در نتیجه چهار روز متوالی قطع خواهد شد. مجلس چه تصمیمی بگیرد، امیدوارم نمایندگان دریابند که اکثر کشورهای منطقه و حتی اعراب نیز در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیلات دارند.»
وی افزود: «در مورد ساعت کاری، شرایط کاملاً متفاوت است. زمانی که افراد کارمند از منزل خارج میشوند، چه هدف آنها این باشد که تنها ۲ ساعت در محل کار باشند و چه ۱۰ ساعت، هزینههای صرف شده برای رفت و آمد به محل کار بر دوش آنها خواهد بود؛ بنابراین به جای اینکه از کارمندان بخواهیم ۶ ساعت در محل کار حضور داشته باشند، میتوانیم ۵ واحد ۸ تا ۸ و نیم ساعته تعریف کنیم که در نهایت همان ۴۴ ساعت را پر کند و تردد آنها به محل کار کاهش یابد. در برخی کشورهای جهان، برنامهریزیهایی برای افزایش تعطیلات آخر هفته به ۳ روز با ۴ روز کاری ۱۰ ساعته وجود دارد که این به کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و کاهش مصرف بنزین و صرف زمان در رفت و آمد کمک میکند. البته این نوع طرح که بر اساس ۳ روز تعطیلی است، نیازمند بررسیهای بیشتری است. اما طرح دو روز تعطیلی در هفته، امتحان خود را در بسیاری از کشورهای جهان پس داده است.»
در شرایط کنونی کشور، “برق آبادی است”
دبیرکل سابق خانه اقتصاد ایران در خصوص پیشنهاد افزایش دورکاری در کشور نیز اظهار داشت: «افرادی که خواهان دورکاری یا تقویت ساعات این روش هستند، باید اولاً اطمینان حاصل کنند که آیا انرژی کافی برای مصرف وجود دارد یا خیر. نمیتوان اجازه داد که برق محل کار قطع شود و ارتباط با دورکار قطع شود، یا شخص در خانه کار کند و برق آنجا نیز قطع شود و از انجام وظایف خود در زمان مقرر ناتوان شود. تصور کنید یک روز هم برق دفتر و هم برق منزل قطع شود، یعنی اساساً ۴ ساعت (شامل ۲ ساعت برای هر محل) ارتباط کارمند با محیط کارش از بین میرود، بنابراین بازدهی این نوع کارکرد چه میتواند باشد؟ ما تنها در زمانی میتوانیم به توسعه دورکاری فکر کنیم که از اتصال برق بهطور مداوم اطمینان داشته باشیم و بدانیم که زیرساختهای انرژی نیز توان تأمین نیازهای دورکاری را دارند. دورکاری در بسیاری از نقاط دنیا به شکل فراگیر و قانونی اجرایی میشود. اما در کشور ما زیرساختهای لازم برای توسعه این نوع کار فعلاً فراهم نیست.»
وی افزود: «سالها پیش گفته میشد که “آب، آبادانی است”. اما امروز و با شرایط کنونی، “برق آبادانی است”. اگر برق وجود داشته باشد، میتوان آب را از عمق ۵۰۰ کیلومتری زمین بالا آورد، تصفیه و شیرین کرد. در غیاب برق، زندگی شهری دیگر معنای خود را از دست میدهد. قطع اینترنت، آنتن تلفن همراه، آب، سیستمهای گرمایشی، آسانسور و دیگر مسائل، تنها بخشی از مشکلاتی هستند که ناشی از قطعی برق هستند. ما باید ابتدا این مسائل را تحلیل و سپس اقدام به حل کنیم. به عنوان مثال، کارخانههایی که توان ایجاد شیفت شب را دارند باید به سمت کار در شیفت شب سوق داده شوند و تأمین برق روزانه را به شکل ویژه برای ادارات و سازمانهایی که در ساعات صبح به برق نیاز دارند، فرآهم آوریم. همچنین باید در مناطقی مانند خوزستان که منابع گاز داریم، نیروگاههای گازی را توسعه دهیم و برق آبی حاصل از سدها را به شبکه ملی ارسال کنیم. ما به اقدامهای فوری و بنیادی برای حل مشکل ناترازی برق نیاز داریم. بسیاری از راهکارها قابل اجرا و ممکن است، مشروط بر اینکه دولت نیز درک کند: “همه چیز را همگان دانند” و ضروری نیست که وزرای دولت، همه چیز را بهتر از دیگران بدانند. بسیاری از اتحادیهها در حوزههای تخصصی و کارشناسان در بخش خصوصی نظرات بسیار مفیدی دارند که مورد توجه قرار نمیگیرد.
“`