آقای علم الهدی! بگذارید این مردم با مشکلاتشان دست و پنجه نرم کنند

عبدالجواد موسوی در یادداشتی با عنوان «آقای علم الهدی! بگذارید این مردم به جهنم بروند» به انتقاد از اظهارات اخیر علم الهدی در خصوص اینکه دولت از اجرای قانون حجاب طفره می رود و با این کار مردم را در منجلاب فساد و گناه غوطه ور می کند، پرداخته است.

او در این خصوص نوشت: آقای علم الهدی اظهار می دارد که دولت، به واسطه ناتوانی در حل مشکلات ناترازی، قصد دارد از بار مسئولیت لایحه حجاب و عفاف شانه خالی کند و با غرق کردن مردم در گناه، آنها را آرام نگه دارد. چنین اظهاراتی نه تنها حقیقت ندارد، بلکه به نتایج و تبعات عجیبی منجر می شود.

اگر کمی بیشتر در این موضوع تأمل کنیم، می دانیم که آقای پزشکیان در مناظرات اتی خود بارها نظراتش را درباره حجاب و گشت ارشاد بیان کرده و این موضعگیری هیچ ارتباطی به ناترازی های فعلی ندارد. همچنین باید تأکید شود که ناترازی به یکباره پدید نمی آید و آنچه امروز با آن دست و پنجه نرم می کنیم میراثی است از گذشته. دیگر در این زمینه چیزی اضافه نمی کنم و فقط آقای علم الهدی را به وجدانش مراجعه می دهم.

اما علم الهدی به خوبی می داند که موضع گیری آقای پزشکیان تازگی ندارد و ایشان قبل از مناظرات اتی و به خصوص در ماجرای مرحومه مهسا امینی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صراحت درباره این موضوع سخن گفته است. چرا در آن برهه آقای علم الهدی انتقادی نکرد؟ چرا در زمان ات سکوت کرد و از شورای نگهبان نپرسید که چرا چنین فردی را برای شرکت در ات تأیید نموده اید؟ وقتی که پزشکیان بارها از حمایت رهبری صحبت کرد، چرا علم الهدی به عنوان نماینده ولی فقیه واکنشی نشان نداد؟ آیا نمی دانست که نظر پزشکیان درباره گشت ارشاد و برخوردهای مشابه چیست؟

علم الهدی خوب می دانست که پزشکیان دارای چه رفتار و رویکردی است، اما به دوستان پایداری امید بسته بود و بر این باور بود که آنها با لایحه حجاب و عفاف او را در موقعیتی مشروط قرار می دهند و تصور نمی کرد که اوضاع تا این حد به وخامت کشیده شود. او فکر نمی کرد که نه تنها لایحه به سرانجام نمی رسد، بلکه عموم جامعه، از راست و چپ و حزب اللهی و متدین تا برانداز، در مقابل آن خواهند ایستاد و اوضاع به وضعی درآید که نباید به این شکل پیش رود. حالا به جای این که سکوت کند و خاموشی اختیار نماید، او با سخنانش که بوی خیرخواهی نمی دهد، اوضاع را بدتر می کند.

منطق سخنان آقای علم الهدی این است که مردم با بی حجابی ناگزیر از تحمل مشکلاتی چون ناترازی ها و گرانی ها هستند و دولت به دلیل عدم توانایی در حل مسائل بنیادی کشور ترجیح می دهد با آزاد گذاشتن مردم آنان را ساکت نگه دارد. اگر این ادعا درست باشد، پس مقصر کیست؟ مردم یا دولت؟ وظیفه دولت خدمت به مردم و جلب رضایت آنها است، اما با مردمی که حاضر به تحمل قطعی برق و گاز و به زودی آب هستند و زیر بار تورم کمرشان خم می شود اما حاضر به پذیرش حجاب موردنظر آقای علم الهدی و دوستانش نیستند، چه باید کرد؟

آیا علم الهدی هرگز اندیشیده که چرا باید بر چنین مردمی حکمرانی کرد؟ شاید این مردم شایستگی افرادی دلسوز و با درک مانند ایشان را ندارند؟ شاید آنان به طور جمعی تصمیم گرفته اند که به جهنم بروند، اما به بهشت مطلوب آقای علم الهدی و دوستان پایداری اش راهی نیابند. آیا بهتر نیست آقای علم الهدی برای چنین مردمی این قدر دلواپس نباشد و خود را به زحمت نیندازد؟ به پیر به پیغمبر خود حضرت باری هم، به این اندازه زحمتی که جناب علم الهدی بر خود روا می دارد، کافی است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا