آیا به اوضاع ایران توجه داریم؟

تا کنون دلیل روشن و مشخصی برای عدم سفر فوق ستاره پرتغالی به ایران ارائه نشده و باشگاه النصر نیز در این زمینه سکوت کرده است، اما رسانه ها به بررسی دلایل متناقضی در مورد امتناع رونالدو از سفر به ایران پرداخته اند.
به نقل از فرهیختگان آمده است: «کاروان النصر به تهران رسید؛ بدون حضور رونالدو.» این خبر در صورت مطرح شدن در میان افکار عمومی، سوالاتی را در پی خواهد داشت که چرا این ستاره بی نظیر فوتبال برای دومین بار در یک ماه اخیر از سفر به ایران خودداری کرده است؟ دامنه پاسخ ها چندان وسیع نیست و یا به موانع سیاسی اشاره می شود و یا به محدودیت های امنیتی پرداخته می شود. اما آیا واقعاً علت غیبت رونالدو در تهران همین مباحث است؟
سال گذشته، شایعه ای در شبکه های اجتماعی منتشر شد که ادعا می کرد رونالدو به دلیل نقض قوانین ایران در سفر قبلی خود به این کشور، پس از دیدار با دختری معلول که تصویری از او را با پاهایش کشیده و به او تقدیم کرده بود، محکوم به ۱۰۰ ضربه شلاق شده است. یک وکیلبلاگر ایرانی نخستین بار با انتشار یک ویدئو درباره این محکومیت صحبت کرد و حالا این خبر به اندازه ای دست به دست چرخیده که رسانه های معتبری مانند اسپرت مدیاست، کوریره دلااسپورت و ریپابلیکا و… به آن پرداخته و عنوان کرده اند که رونالدو به همین خاطر از سفر به ایران برای دیدار با استقلال صرف نظر کرده است.
در همان سال گذشته، بلافاصله پس از انتشار این خبر، سفارت اسپانیا در ایران به شدت آن را تکذیب کرد، اما تکرار مکرر این اطلاعات در فضای مجازی و بازتاب وسیع آن در رسانه های بین المللی اکنون به دلیل اصلی لغو سفر رونالدو به تهران تبدیل شده است؛ آیا این موضوع عجیب نیست؟ آیا تاکنون به این نکته فکر کرده اید که چرا به طور روزانه، این مقدار اخبار منفی علیه ایران منتشر می شود؟ در شرایطی که رسانه های خارجی برای تخریب چهره ما سم پاشی می کنند، طبیعی است که چنین خبری حتی اگر غیرواقعی باشد بتواند تأثیرات شدید و گسترده ای برملا کند که ممکن است از جنبه ی ورزشی فراتر برود.
عدم سفر رونالدو به ایران از منظر فوتبال می تواند خبر خوشایندی برای نماینده کشورمان باشد، اما تصویری که از ایران ترسیم می کند نگران کننده خواهد بود. در این دنیای پر از لایک و فالوور، آیا توجهی به ایران داریم؟ آیا برای ما مهم است که با یک خبر نادرست چگونه چهره ای ناکارآمد و ضعیف از ما در رسانه های جهانی به تصویر کشیده می شود؟ آیا فکر نمی کنیم که این بازخوردها چگونه ممکن است احساس منفی بیشتری در میان افکار عمومی داخلی ایجاد کند؟ قطعا نه! اگر به این مسائل توجه داشتیم، هرگز اعتبار و آبرویمان را با این شکل در عرصه های بین المللی به خطر نمی انداختیم.
چه این یک ویدئو باشد و چه هزاران کامنت منفی که زیر پست های خارجی برای ایران هراسی منتشر می شود، هر دو ابزاری هستند که جریان ضدایرانی را تقویت می کنند. ای کاش همبستگی ای که برای تخریب چهره ی ایران از داخل وجود دارد، برای تکذیب این اخبار جعلی نیز دیده می شد.