با تداوم وضعیت کنونی بحران انرژی، به سمت ابربحران پیش میرویم / هر سال ۲۹ میلیارد دلار سرمایه انرژی از دست میرود

پس از یک وقفه نسبتا کوتاه در تأمین برق، دور جدید خاموشیها در استانهای گوناگون کشور آغاز گردیده است و این در شرایطی است که قطع برق در فصل زمستان نه تنها مشکلاتی نظیر تأمین گرما و آب را برای شهروندان به وجود میآورد، بلکه معضلات دیگری همچون خاموشی جادهها و عدم دسترسی به آنتندهی تلفنهای همراه را نیز به همراه دارد. به گفته برخی از کارشناسان، وضعیت کنونی صنعت برق کشور، ناشی از ناترازیهای شدید در حوزه انرژی است.
حتی برخی متخصصان این حوزه بر این باورند که استفاده از عبارت ناترازی، عبارتی نادرست است. دکتر هاشم اورعی، استاد دانشگاه شریف، به تازگی در برنامه “کامنت” فرارو، از بیتوجهی به بحران جدی انرژی در کشور ابراز نگرانی کرد و اظهار داشت: «دیگر نیازی به استعمال واژه ناترازی نیست. به کار بردن واژه ناترازی در مورد انرژی و نه فقط برق، معادل ارزیابی یک بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته به عنوان فردی با مشکلات جزیی است. استفاده از ناترازی اینگونه به نظر میرسد که مسئلهای عادی و با امکان حلوفصل سریع است. باید به سمت اصطلاح بحران برویم. من وضعیت کنونی انرژی کشور را کمتر از بحران نمیبینم.»
رضا ریاحی، نایب رئیس هیات مدیره واحدهای تولیدکننده برق، در رابطه با بازگشت دوباره خاموشیها به مناطق مسکونی، خاطرنشان کرد: «معضل کمبود برق در کشور ما به این خاطر است که در فصل زمستان با کمبود سوخت مواجه هستیم و در فصل تابستان کمبود نیروگاهها وجود دارد و این وضعیت باز میگردد به اینکه سیاستهای مربوط به سرمایهگذاری در صنعت برق طبق اصل ۴۴ قانون اساسی به درستی به مرحله اجرا در نیامده و اساسا بسترهای لازم برای این سیاستها فراهم نشده است.»
این شرایط پرسشهای متعددی را به همراه دارد؛ از جمله اینکه ناترازی برق به کجا خواهد انجامید؟ چه پیامدهایی به دنبال دارد و برای جبران آن از همین حالا چه اقداماتی باید انجام دهیم؟ عبدالله باباخانی، فعال و کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با فرارو به این سؤالات پاسخ داده است:
ما در ۴۵ سال گذشته تنها در زمینه مدیریت تولید برق فعالیت کردهایم
عبدالله باباخانی به فرارو گفت: «واقعیت این است که چه در زمینه برق و چه در دیگر حوزههای انرژی، اگر مسئله محیط زیست در اولویت تصمیمگیریها قرار نگیرد، آیندهای تاریک در انتظار ماست. جهان در تلاش است تا بحران جهانی را با حل مشکل اصلی، یعنی “حذف انرژیهای فسیلی”، حل کند. هماکنون حدود ۳۵٪ از برق جهان از منابع تجدیدپذیر تأمین میشود، در حالی که ایران کمتر از ۱ درصد را به خود اختصاص داده است. متأسفانه، برنامه هفتم، ترکیبی از خطاهای برنامههای قبلی در حوزه انرژی است و انتظار میرود در پایان این برنامه، بیش از ۵۰ درصد برق جهان به منابع تجدیدپذیر تعلق یابد. برنامهریزی در امور انرژی، مسوولیت دولتی است، نه مسئولیت مردم. دولت سیزدهم باید مردم را از اتهام صرف انرژی زیاد و پرداخت یارانههای سنگین شایسته تبرئه کند. مدیریت انرژی به معنای تولید بیشتر نفت، گاز و برق نیست. اگر به این موارد توجه نشود، مشکل فعلی به بحران بزرگ انرژی تبدیل خواهد شد. مسئله کسری گاز، برق و بنزین تنها مشکل دولت سیزدهم نیست که انتظار داشته باشیم هرچه سریعتر حل شود.»
او ادامه داد: «مشکل اصلی کسری و بحران در حوزه برق به دلیل این است که ما در ۴۵ سال اخیر تنها مدیر تولید برق بودهایم و مدیری برای کنترل مصرف انرژی نداشتهایم. (ما بدترین شدت مصرف انرژی در دنیا را داریم و حدود ۱۲ برابر برق تولیدی بوشهر، در خطوط انتقال هدر میرود) و هیچ برنامهریزی برای آینده انرژی کشور نداریم (۳۵ درصد برق جهان از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین میشود، در حالیکه ما زیر ۱ درصد داریم). با لحاظ کردن تمام دادهها، از هر ۱۰۰ واحد انرژی مصرفی برای تولید برق، تنها حدود ۲۴ واحد به دست مردم میرسد، به عبارتی سالیانه ۲۹ میلیارد دلار در سیستم برق هدر میرود. از ۱۰۰ واحد انرژی که به نیروگاهها ورودی میشود، ۶۰ درصد هدر میرود و فقط ۴۰ درصد به برق تبدیل میشود. در شبکه توزیع و انتقال برق نیز تلفاتی وجود دارد و همان مقدار باقیمانده نیز به خوبی مصرف نمیشود و دستگاههای الکتریکی نیز مصرف بالای برق دارند. از همین ۴۰ واحد برق، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد در شبکه هدر میرود، در حالی که میانگین جهانی ۸ تا ۱۰ درصد و در اروپا ۳ تا ۵ درصد است. از باقیمانده، نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ درصد برق مصرفی نیز در تجهیزات مصرفکننده تلف میشود. این هدررفت ناشی از مصرف بیش از حد در وسایل خانگی فرسوده، سیستمهای سرمایشی و گرمایشی ناکارآمد، و تجهیزات قدیمی در صنایع و کشاورزی است. لذا از ۱۰۰ واحد انرژی برای تولید برق، در نهایت نزدیک به ۷۶ واحد هدر میرود. این چند قلم سالانه به هدر رفت ۲۹ میلیارد دلار سرمایه انرژی کشور منجر میشود. جالب است که گروهی از کارشناسان اقتصادی به رئیس جمهوری اعلام کردهاند که مردم ایران انرژی را چند برابر متوسط جهانی مصرف میکنند.»
لازم است از تجربه ناکامی در عرصه انرژیهای فسیلی خودداری کنیم
این تحلیلگر و فعال بینالمللی در حوزه انرژی افزود: «اما نباید تنها به نقد بسنده کرد و باید به راهکارها نیز اشاره کنیم. در نخستین گام باید واقعگرا باشیم. با توجه به اینکه اکثر کشورهای جهان به طرف انرژیهای تجدیدپذیر میروند و ما در کشور خودمان نیز تجربه تلخی از انرژیهای فسیلی داشتهایم، پیشنهاد اول این است که دولت از بخش خصوصی برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر حمایت کند تا از تکرار تجربه ناموفق در تولید برق از انرژیهای فسیلی جلوگیری شود. باید یک منطقه آزاد اقتصادی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر راهاندازی شود. این اقدام به شرکتها این امکان را میدهد که محصولات خود را با قوانین بینالمللی عرضه کنند یا قرارداد ببندند. همچنین این کار منجر به حذف انحصارها و واسطهها میشود و مصرفکنندگانی که به سهولت میتوانند با تولیدکنندگان ارتباط بگیرند. در مرحله بعد باید مشارکت و ورود بخش خصوصی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر تقویت شود. راهکار عملی چیست؟ میتوانیم برای اخذ پایان کار ساختمانها، نصب پنلهای خورشیدی را الزامی کنیم. حتی میتوانیم سازندگان ویلاها را ملزم کنیم. با این حال، ممکن است برخی اعتراض کنند که هزینه این کار برای آنها سنگین است که برای این مسأله نیز راهحلی وجود دارد و میتوان سازندگانی که اقدام به نصب پنل خورشیدی میکنند را از مالیات معاف نمود. همچنین میتوانیم در مکانهای عمومی از افراد خیر و گروههای خیریه دعوت کنیم تا برق این مکانها را از طریق پنلهای خورشیدی تأمین نموده و همچنین سازمانها و ادارات دولتی باید موظف شوند هر سال بخشی از برق خود را از طریق پنلهای خورشیدی تأمین نمایند. کشور ما پتانسیل مناسبی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارد، به شرط آنکه دولت از این طرحها حمایت نماید و امکان تأمین برق کشور از منابع تجدیدپذیر فراهم گردد.»